خاطرات اجرا در جشنواره قصه‌گویی به یاد ماندنی شد

سه عضو نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز دولت‌آباد که در مرحله استانی بیست و ششمین جشنواره قصه‌گویی حضور دارند، تجربه قصه‌گویی در این رویداد را هیجان‌انگیز و به یاد ماندنی توصیف کردند.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون استان اردبیل، حسنا ذوالفقاری، عضو فعال و کانون یار مرکز فرهنگی هنری دولت‌آباد نمین که به مدت شش سال در این مرکز سابقه عضویت دارد، حضور در جشنواره قصه‌گویی را هیجان‌انگیز توصیف کرد و اظهار داشت: این رویداد فرصتی فراهم کرد تا ما اعضای کانون بتوانیم ضمن رقابت با همسالان خود از تجربیات مربیان و افراد باتجربه برای مهارت افزایی بهره بگیریم.

این عضو کانون دولت‌آباد که با قصه « پسته خانم» در جشنواره شرکت کرده بود، در مورد قصه خود گفت:  قصه‌ی انتخابی من از کتاب‌های کانون به نام پسته و هفت برادر بود که توسط مربی مرکزمان بازآفرینی شده و قضیه ازاین‌قرار بود که دختری بنام پسته که فکر می‌کرد تنها فرزند خانواده است، بعدها فهمید هفت‌تا برادر دیگه ای هم دارد که در قلعه‌ای زندگی می‌کنند که برای پیدا کردن آن‌ها اتفاقاتی برایش رقم می‌خورد.

سوین هنگامی کانون یار مرکز دولت‌آباد نیز پس از اجرای قصه خود، حس و حال از این رویداد را شیرین عنوان کرد و گفت: اجرای قصه برای بچه‌های روستایمان برای من لذت‌بخش است اما قصه‌گویی روی صحنه‌ای بزرگ و برای مخاطبانی با تعداد زیاد تجربه‌ای بود که خاطره آن همیشه یاد من خواهد ماند.

هنگامی‌که در این جشنواره به زبان ترکی قصه‌گویی کرده بود، از انتخاب قصه خود از داستان‌های فولکلور منطقه خبر داد و افزود: اسم قصه من «سارای» ، دختری از دیار آذربایجان است که به عقد خان چوپان درآمده بود اما خان روستا به‌زور می‌خواست با او ازدواج کند ولی سارای چون دختر باغیرتی بود، خود را به رودخانه انداخت.

الینا زارعی دیگر عضو فعال و قصه گوی کانون دولت‌آباد هم در این گفتگو با عنوان اینکه قصه‌گویی باعث شده اعتمادبه‌نفس بالایی پیدا کند، از حضور و مشارکت همه‌ساله خود در جشنواره‌های قصه‌گویی خبر داد و گفت: دیدن قصه‌ها و دیگر اجراها در این جشنواره، تجربه‌ای ارزشمند است که استفاده از آن باعث خواهد شد کیفیت اجراهایمان ارتقا یابد.

الینا زارعی که در بخش حمایت از کودکان و نوجوانان غزه و لبنان قصه‌گویی کرده، خاطر نشان کرد: عنوان قصه انتخابی من «پسرک شجاع غزه» و راجع به پسری به‌نام عماد بود که امید زیادی برای پیروزی سرزمین غزه داشت و همراه با دوستش  با دشمنان می‌جنگید.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 13 =