نگاهی به مفهوم پدر در برخی کتاب‌ها و فیلم‌های کانون پرورش فکری

اهتمام به مفهوم پدر یکی از گزاره‌هایی است که در فعالیت‌های تربیتی و پرورش فکری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید به آن توجه شود. به نظر شما کدام کتاب‌ها، فیلم‌ها و آثار کانون به موضوع پدر می‌پردازد؟

«آفرین ‌پنهانی» کارشناس و مربی باسابقه کانون استان لرستان به این پرسش با نگارش یادداشتی پاسخ داده است که در ادامه می‌خوانید:

طرح موضوعی با عنوان «مفهوم پدر در کتاب‌ها و فیلم‌های کانون» به مناسبت میلاد حضرت امیرالمومنین علی(علیه‌السلام) و گرامی‌داشت روز پدر باعث شد تا بال‌های پرواز ذهنم تا بی‌نهایت کتاب‌ها و فیلم‌های مرکز خیز بردارد. اگر چه دسترسی به همه آثار منتشر یافته و تولیدی کانون قدری زمان می‌خواست و نیاز به نگاه موشکافانه و تحلیلی همه‌جانبه داشت اما محوریت موضوعی پرسش چیزی نبود که به سادگی از آن بگذرم.

 برای پاسخ به این پرسش می‌طلبد مربیان و اهالی کتاب کانون پرورش فکری توجه و نگاه ویژه‌ای به نقش پدر در زندگی فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان داشته باشند بلکه یکی از مهم‌ترین و اثربخش‌ترین زیبایی‌های کانون در کتاب‌ها و آثار منتشر شده‌ نهفته شده است. کتاب‌هایی که نه تنها در انسان‌سازی و تربیت‌یافتگی مخاطبان نقش کلیدی دارند بلکه بر هر مربی واجب است که در فضای آن‌ها تنفس کند و در جهت ایجاد علاقه‌مندی و انتقال تفکراندیشی در کودکان و نوجوانان، تسهیل‌گرانی آگاه و واقف به چگونگی معرفی آن‌ها باشیم.

پرسش به ظاهر ساده است. مفهوم پدر در کتاب‌ها و فیلم‌های کانون! اما یک غنای معنایی، یک گستره‌ی وسیع در مسئولیت‌پذیری مربی و یک ژرف‌اندیشی و تعمق در ایجادنمودن فضای ذهنی مخاطب که توسط مربی باید انجام گیرد در پس و پشت این پرسش و هم‌اندیشی نهفته است.

 باور دارم وقتی اثری (مکتوب یا فیلم) تولید می‌شود و به مرحله‌ی آفرینش می‌رسد در نهان‌خانه‌ی ضمیر و اندیشه خالقش بیرون آمده و در جهان پر رمز و راز مخاطبش قرار می‌گیرد تا تعلق، واکاوی و جستجوگری ایجاد کند. انس و الفت بیابد سپس در ذهن و ضمیر مخاطبش جاری و ساری شود. باز باور دارم وقتی اثری به کتاب‌خانه‌ها و مراکز کانون ورود می‌یابد اولین کسی که باید آن را با ولع، کنجکاوی و با حس جستجوگرایانه پیگیری کند، بخواند یا ببیند، با آن انس بگیرد و ارتباط برقرار کند و در معرفی و انتقال مفاهیم آن به یاری مخاطبان اصلی‌اش بشتابد، مربی است.

 مربی نقش تسهیل‌گر و هدایت‌گری، تفکراندیشی، صبوری، تمرکز و از همه مهم‌تر ایجاد حظ ادبی، فرهنگی و هنری در بچه‌ها را به‌عهده دارد. به همین خاطر پیش و بیش از هر کسی تنفس در فضای کتاب‌ها به‌عهده‌ی مربی است. و برای تک تک ما این وظیفه‌ای‌ست دشوار. رسالتی‌ست سنگین. که اگر در اولویت کاری قرار نگیرد سایر فعالیت‌ها را تحت شعاع خود قرار می‌دهد.

نقش بچه‌ها در نشان دادن جایگاه پدر در داستان

مفهوم پدر در آثار تولیدی کانون چه در حوزه‌ی کتاب چه در قاب فیلم و... از چند منظر قابل بررسی است. اما چیزی که بیشتر از هر چیزی نمودعینی دارد و بسامدبالایی در اکثر آثار منتشرشده در کانون وجود دارد «نقش کودکان و نوجوانان در نشان‌دادن نقش پدر»، جایگاه وی، طبقه اجتماعی آن‌ها، تکاپو و تلاش شخصیت‌های اصلی آثار برای هویت پدرانه است. یعنی شخصیت کودک و نوجوان همیشه تعیین‌کننده است. نقش پدر یا در مفاهیم روایت، پنهان است یا به نوعی نیازها، خواسته‌ها، تلاش و همت بچه‌ها نسبت به معرفی جایگاه پدر در لایه‌های درونی و بیرونی داستان نهفته است. شخصیت کودک یا نوجوان موجب بروز نقش پدرانه می‌شود. ما از دریچه نگاه شخصیت داستان یا کارکردهای روانی، رفتاری و کنش و واکنش‌های اوست که پی به نقش پدر در زندگی آن‌ها می‌بریم. از این منظر وقتی به بررسی آثار می‌رسیم متوجه می‌شویم که حضور و جایگاه او، نقش تربیتی و رفتاری و از همه مهم‌تر نیازهای همه جانبه‌ی کودک و نوجوان موجب هویت و جایگاه تربیتی پدر می‌شود.

از این منظرگاه به نمونه‌های زیر به آثار موجود در مراکز می‌توان اشاره کرد:

«زیبا صدایم کن» صدای بچه‌های آسیب‌دیده

 -گاهی یک کتاب در جهت دغدغه‌مندی نوجوان است. این که از دریچه‌ی نگاه نوجوان، پدر چه‌گونه مورد توجه قرار گیرد. مانند رمان «زیبا صدایم کن» که در آن، زیبای کتاب، دختر نوجوانی است که در مؤسسه‌ای زیر نظر بهزیستی زندگی می‌کند. مادر معتادش ازدواج کرده و پدرش به سبب بیماری روانی در آسایشگاه بیماران روانی بستری است. زیبا در روز تولدش به پدر کمک می‌کند تا از آسایشگاه فرار کند. پدر موتور یکی از کارکنان آسایشگاه را می‌دزد تا با هم به گردش بروند و تولد زیبا را جشن بگیرند. زیبا به زودی از هم‌دستی با پدرش پشیمان می‌شود. پدر تعادل روانی ندارد هر لحظه به حالی درمی‌آید؛ گاهی خوب است و گاهی بد و گاهی دچار جنون و گاهی دچار توهم می‌شود...

 کتاب «زیبا صدایم کن» صدای بچه‌های آسیب‌دیده است که ضمن نشان دادن رنج‌ها و اندوه‌های ناشی از آسیب، نیاز انسانی و عاطفی آن‌ها به پدر در مرکز توجه نویسنده قرار گرفته است. زیبا تلاش می‌کند برای پدر بیمارش دخترانگی کند اگر چه چالش‌برانگیز و ریسک پذیرانه. در پایان، آن‌چه او را وا می‌دارد که خلاء و کمبودهای روانی و عاطفی خود را به گونه‌ای ترمیم کند گرفتن جشن تولد در کنار کسانی‌ست که به گونه‌ای حس خوشایند امنیت را به وی القاء می‌کنند.

تن‌دادن به سنت‌های مرسوم در فرهنگ اقوام در «سایه‌ی هیولا»

گاهی مانند کتاب «سایه‌ی هیولا» برای حمایت از پدر، مارال نوجوان دختر داستان تن به سنت‌های مرسوم در فرهنگ اقوام می‌دهد. این جا باز نوجوان برای اثبات حضورمعنادار پدر در زندگی، بر می‌خیزد. کتاب «سایه‌ی هیولا» در قالب مجموعه‌ی «رمان نوجوان امروز» با زبانی شاعرانه مخاطب را با طبیعت زیبای پارک ملی گلستان، نوع کار و وظایف محیط‌بانان و سختی‌های کار آنان آشنا می‌کند. هم‌چنین بخشی از فرهنگ، ادبیات شفاهی و آداب و رسوم قوم ترکمن را به مخاطب می‌شناساند.

«تا سه می‌شمارم»، به فرزندتان فرصت بدهید

-گاهی شخصیت پدر در قامت یک داستان کودکانه به نام« تا سه می‌شمارم» خودش را نشان می‌دهد. همزادپنداری مخاطب کودک با بزکوچولو و والدین با، شخصیت پدر داستان، که به دلیل مشغله‌های امروز و سرعت در زندگی فرصت چندانی برای با هم بودن ندارند تلنگری می‌زند به ذهن هر دو طیف که درک متقابلی از شرایط پیدا کنند. پایان مزاح گونه‌ی کتاب و بیان دیدگاه کودکانه‌ی بز کوچولو می‌تواند تلنگری باشد برای والدین؛ فقط کافی است چند دقیقه به خود و فرزندشان فرصت بدهند تا همه چیز راحت‌تر پیش برود!

نقش پدر در « عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی»

-گاه عاشقانه‌ای می‌شود در کتاب« عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی»؛ پدر استعداد و توانایی سارا را درک می‌کند و او را به سمت و سوی موسیقی و ساز پیانو هدایت می‌کند. سارا هم با موسیقی و عشق به موسیقی بزرگ شده و به پیانوی دست دومش بنام کوکو عشق می‌ورزد. اما وقتی برای گذراندن دوره‌ای به آلمان می‌رود. جنگ شروع می‌شود و روایت شکل دیگری به خود می‌گیرد. داستان، ویژگی‌های نوجوانان و عشق‌های این سن و عواطفی که با آن روبرو هستند و پدیده جنگ و دشواری‌های آن و آواره‌شدن‌های ناشی از آن را به زیبایی و لطافت بیان می‌کند. در این کتاب بذر حس عاطفی، عشق به موسیقی، نگاه نوجوان دختر به محیط پیرامون را به گونه‌ای، پدر در نهان نوجوان می‌کارد.

پرده‌برداری از ناگفته‌ها در «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه‌ی کباب شده»

-گاهی روایت تودرتوی کتابی مانند «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه‌ی کباب شده» با استفاده از گونه ترس_که از قضا نوجوانان امروز استقبال زیادی از آن‌ها می‌کنند_ داستانی است که نشان می‌دهد زندگی انسان‌ها سرشار از حرف‌های نگفته است و یک اتفاق کوچک می‌تواند موجب شکستن سکوت شده و از ناگفته‌ها پرده بردارد. دنیای کتاب دنیای تقابل‌ها و تضادهاست. و همین تقابل‌ها موجب نگرانی شخصیت اصلی داستان یعنی«آنا» می‌شود. نگران از آینده‌ای ترسناک. ترسناک‌تر از آن‌چه در آن خانه روی داده است.

پدر، سکویی برای پریدن پسر «فصل چیدن»

- گاهی کتاب شهامت روبه‌رو شدن نوجوان را فراز و فرودهای زندگی نشان می‌دهد. وقتی در کتاب «فصل چیدن» به دلیل سخت‌گیری‌های زیاد یک پدر، پسر نوجوان از خانه فرار می‌کند و به دلیل ناآشنایی با بیابان و مواجهه با مرگ «هشام بن سالم» او را نجات می‌دهد. او نه تنها جسم، که زندگی ایمانی‌اش را به دست می‌آورد. در واقع او به تولد دیگری دست می‌یابد. در این رمان پدر به طور پنهان سکوی پرتاب او به سمت و سوی معنویت می‌شود. دگرگونی وجودی در او پدیدار می‌شود. ما در نگاه اول از رفتارهای سخت‌گیرانه پدر ناراحت می‌شویم اما به‌نظر می‌رسد پدر در قامت یک هدایت‌گر و راه‌وار و در قاموس هشام در نوجوان پدیدار می‌شود.

«دنیا چه قدر بزرگ است؟» مهارت بیاموزیم

- گاهی پدر سکوی پرتاپ فکری مخاطب می‌شود. همچنان که برای شخصیت داستان «دنیا چه قدر بزرگ است؟» پرسشی که هم چالش برانگیز است هم به اندازه‌ی دنیا بزرگ. به بلندای تاریخ بشر عمیق. در این داستان کودکانه پدر نقش یک استاد مجرب را دارد که بی آن‌که پاسخ دهد پیدایی، چرایی، چگونگی و چیستی جهان را به کودک واگذار می‌کند. روشی که پدر در این داستان در پیش می‌گیرد، به کودک فرصت می‌دهد تا خودش تجربه کند و به پاسخ برسد. این کتاب در نوع خودش یک مهارت‌آموزی است. مهارت کلامی، مهارت فردی و اجتماعی، مهارت استفاده از ابزارسفر کردن، نگاه کاوشگرانه و حس جستجوگری، مهارت ارتباط بخشی با کسانی غیراز جنس خود، مهارت مشورت و گفت‌وگو کردن، مشاهده، مقایسه و در نهایت به نتیجه رسیدن. و همه‌ی این‌ها از سوی پدر به کودک خردسالش منتقل می‌شود. این کتاب به نظرم نه تنها برای کودک که برای والدین، مربیان و همه کسانی که با کودک سروکار دارند خواندنی و مؤثر است.

تفاوت‌های بین‌نسلی در «لالو» و تقابل در «هستی»

 -گاهی کتاب نگاه انتقادی به پدر است مانند کتاب «پیش از بستن چمدان»، داستانی با کشمکش‌های نوجوانانه. پذیرفتن و نپذیرفتن شرایط. میل به آشتی‌پذیری بین والدین. یا هشداری برای والدین در جهت پذیرش علاقه‌ها و توانمندی‌های فرزندان‌شان با توجه به تفاوت‌ها و تقابل‌هایی که بین سلیقه و خواسته‌های والدین با فرزندان است(تفاوت بین نسلی) مانند کتاب «لالو». و یا نوجوانان یا جوانانی که روابط‌شان با والدین رابطه‌ای غیرصمیمانه است، درگیری‌های خاص خود را با پدر دارد، با موتور فرار می‌کند، در حال کشمکش و نپذیرفتن و تن‌ندادن به خواسته‌های پدر است و به دنبال نیازها و خواسته‌های خود به جدال با پدر برخاسته. روایت این اثر موجب می‌شود تا به والدین خود اعتماد کنند، مهربان‌تر باشند و با همزادپنداری با شخصیت اصلی داستان متوجه تصورهای اشتباه خود که شباهتی با شخصیت رمان دارند؛ شوند. مانند رمان «هستی». اگر چه تلخی‌ها، بی‌خانمانی، رعب و وحشت ناشی از جنگ، مهاجرت از شهرهای جنگ‌زده، از دست‌دادن دوستان و کسانی که می‌شناسد خود به گونه‌ای دیگر قابل بحث است.

-گاهی کتاب کارکرد اخلاقی- تربیتی دارد و عشق میان پدر و فرزند و عشق به طبیعت را به خوبی بازمی‌نمایاند. مانند «شاه میداس و انگشتان جادویی».

-گاه همت پدرانه موجب ابداع می‌شود و نتیجه حاصل از تجارب پدرانه از سفر و بیان آن‌چه به تجربه نشسته است را روایت می‌کند، دست به کاری می‌زند که نتیجه همت و کوشش مردانه‌اش می‌شود تاریخچه‌ی خیالی قالی‌بافی در ایران در کتاب «قصه‌ی گل‌های قالی».

-گاهی کتاب انتقال‌دهنده‌ی یک پیوند عمیق بین پدر و فرزند است. بیان احساسی و عاطفی نسبت به هم‌دیگر، دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن است و ابراز صمیمیت و دوستی به هم‌دیگر در کتاب «همیشه‌ی همیشه دوستت دارم و خواهم داشت! »

-گاه عنوان کتاب به طرز عجیبی تو را پرتاب می‌کند به درون متن. کتاب «پدر عشق و پسر» اثری فوق‌العاده زیبا به قلم سید مهدی شجاعی. نویسنده در این کتاب زندگی «علی‌ابن‌الحسین ابن‌علی ابن ابی‌طالب (ع)» را که بیش‌تر با نام علی‌اکبر شناخته می‌شود از زبان عقاب، اسب ایشان، روایت می‌کند. روایتی زیبا و خواندنی و محتوا محور.

-گاهی در اوج هراس‌های پیاپی از جنگ و ویرانی از پدر می‌خواهند برای‌شان قصه‌ی جنگ را تعریف کند. پدر روایت‌گر جنگ می‌شود در کتاب «بچه ها و کبوترها». قصه‌گویی پدر نه تنها روایت جنگ است که به بچه‌ها می‌آموزد برای ساختنی دوباره پس از هر تلخی و شکست چه‌گونه می‌توان بر فراز ویرانه‌ها ساختن را آغاز کنند. برخاستن از هر زمین‌خوردنی که در روایت تودرتوی قصه‌ی پدر نهفته است.

-و گاه روایت‌های جنگ در کتاب‌های« باغ کیانوش»، «گردان قاطرچی‌ها»، «بازی‌ها و لحظه‌ها»، «بال‌های آبی من» و «آخرین سیب»؛ که هر کدام به نوعی پدر نقش کلیدی دارد. پدران شهید. پدرانی که در لایه‌های پنهان و آشکار آثار حضور دارند و الگوی تربیتی خوبی برای نسل بعد از خود شدند.

 شاید باز بتوان به آثار بیش‌تری به نقش پدر و جایگاه اجتماعی و تربیتی آن اشاره داشت. با این همه این‌ها برخی از نمونه‌هایی است که می‌توان با نگاهی متفاوت به آن‌ها نگریست.

در نهایت جدای از آثار مکتوب که در بالا ذکر شد در فیلم‌های تولیدی کانون پرورش فکری ما به آثاری بر می‌خوریم که به شکلی از همین منظر قابل بررسی هستند. همه‌ی شخصیت‌های کلیدی در برخی از آثار باز هم ما با نقش پنهان پدر مواجهه هستیم. فیلم «سفر» ساخته بهرام بیضایی، «رهایی» ساخته‌ی ناصر تقوایی، «بچه‌های آسمان» ساخته‌ی مجیدمجیدی، «باشو، غریبه کوچک» ساخته‌ی بهرام بیضایی، «باغ کیانوش ساخته‌ی رضا کشاورز حداد»، «دونده» ساخته‌ی امیر نادری و «آسمان دوست داشتنی» انیمیشنی ۱۴ دقیقه‌ای ساخته امیر مهران، از این دسته‌اند.

 رسیدن یا نرسیدن، تلاش و تکاپو، توجه به خواسته‌ها و نیازهای نوجوانانه، ریسک‌پذیری، کنجکاوی و حس جستجوگرایانه، خواستن و برخاستن ... همگی از مؤلفه‌های مهم در وجود هر کدام از شخصیت‌های فیلم‌های مذکور هستند.

 بررسی و نقد هر کدام از این فیلم‌ها و آثاری از این دست مجالی دیگر می‌طلبد و نگاهی نقدگرایانه از منظرهای مختلف روانشناسی، مردم شناسی، رفتارشناسی، جامعه‌شناسانه و اجتماعی.

در پایان با این شعر کوتاه به مطلب پایان می‌دهم:

 پدر/ هرگز نمی‌میرد/ در ما چیزی بزرگ می‌کند به نام خودش/ نشان/ و نامش را...

آفرین پنهانی

مربی و کارشناس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان لرستان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =