به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانکهگیلویه و بویراحمد وحیدمحمدخانی، نمایشنامهنویس ،کارگردان تئاتر و مربی بازیگری همچنین در حوزه گویندگی داستانهای صوتی چند سالی است که در این حوزه فعالیت دارد.
وی معتقد است قصه بخش زیادی از زندگی او را احاطه کرده است ، شاید به زبان نمایشیتر روایت و میگوید به یاد دارد که همیشه در زندگی ، قصه و روایت آن بخش عمدهای از زندگی او تشکیل داده است.
داور مرحله استانی بیست وششمین جشنواره بین المللی قصهگویی خطاب به والدین و مربیان در مورد اهمیت قصهگویی میگوید که موبایلها که ابزار گرفتن تخیل و تمرکز از فرزندانتان هستند را پنهان کنید ، هیچ اپلیکیشنی فرزند شما را با دنیای واقعی آشنا نمی کند . هوش سیال و ثابت فرزندان شما با قصه و تفکر در مورد آن ها رشد می کند . به کودکانمان خیانت نکنیم.
محمدخانی خطاب به مربیان کانون نیز میگوید: خود را در شرایط بهتری در رابطه با تسلط روی منابع متنی قرار دهند . شما میراث دار فرهنگ کودکان هستید که باید به کودکان هر نسل تحویل دهید .
وی در پاسخ به این سوال که چه عواملی شما را به سمت قصهگویی جذب می کند می گوید:قصه راه مجانی و بی خطر آزمودن تجربیات دیگران برای خود انسان است . شنیدن و خواندن و گپ و گفت آدم های پر داستان برای هر کسی جذاب است ، سعی می کنم با نگاه متفاوت به اتفاقات زندگی خودم قصه های بیشتری داشته باشم . قصه ابزار تعامل با آدم هایی ست که شاید هیچگاه نشناسیم و یا شاید نبینیم و در معنای خاص تر برای نسل های بعدی زمانی که ما دیگر نیستیم.
داور مرحله استانی بیست و ششمین جشنوارا بین المللی قصهگویی درباره این جشنواره می گوید: جشنواره قصه گویی در جای درست خود شکل گرفته مگر میشود جز لذت از جشنواره قصه گویی که رنگین کمان استعداد و زیباییست نظری دیگر داشت ، به عنوان داور بخش زیادی از پذیرفتن این مسئولیت سیر بیریا در دنیای کودکان و نوجوانان است که بدنه اصلی جشنواره را شکل میدهند. رشد سازماندهی شده و مطالعه بیشتر توسط مربیان و اعضای کانون است . همین چیزهای ساده منجر به اتفاقات بزرگ میشود .
محمدخانی معتقد است که جشنوارهها دماسنج عددی هنر مملکت است ، ما با عناوین تقدیر و برگزیدهای که تجلیل میکنیم توقع ایجاد میکنیم ، و برندگان هر جشنوارهای جذاب هستند .جشنواره فی نفسه مزایا و معایب خودش را دارد ولی اگر سازکار تماشای آن هم درست باشد جامعه به وسیله خوب شنیدنها اصلاح میشود . پر از تجربه زیستی درست ! ما نظام عرضه و تقاضای محتوایی در جشنوارهها را فراموش کردهایم و به دنبال مصرف همان چیزهایی هستیم که باز مصرف شده است . این بر میگردد به عدم مطالعه مستمر و شاهد این هستیم همچنان برخی قصهها تکراری و کارکرد خود را از دست دادهاند .
ایشان ویژگیهایی قصه خوب و تأثیرگذار را در اصالت و روایت می داند و می گوید: این اصالت به معنای قدمت نیست بلکه منظور انسجام فکری آن است . اما در جشنواره ویژگیها تفکیکی تر می شوند . شاخصهای داوری برای هر سبک قصه متفاوت است اما بنظرمن فهم قصه و روایت توسط قصهگو از همه چیز مهمتر است بعد از آن مسائل بیانی الزامی . خود قصه ورای این دو مسئله گفته شده باید دغدغه داشته باشد . این دغدغه در سرگرمی و آموزنده بودن آن هم جاری میشود .
اما محمدخانی از تجربیات خاصی داوری در جشنوارههای قبلی خود به تحلیل این تجربیات می پردازد و میگوید: تجربیه یعنی از کنار هم گذاشتن اتفاقات! فهمیدم قصهها مرزهای جغرافیایی را می شکنند و ما باید یاد بگیریم زمانی که زبان به قصه گفتن می چرخانیم متعلق به یک زمان و مکان نیستیم پس گفتار ما باید سنجیدهتر شود . اگر اعتراض هم شود باید در قالب ادب باشد چون قصهگو دیگر متعلق به یک مکان جغرافیایی نیست ، قصهگو نماینده فرهنگ و انسانیت است .
داور مرحله استانی جشنواره قصهگویی کهگیلویهوبویراحمد به قصهگویی در رشد و توسعه کودکان می گوید:به بچههایی که والدین سالمتری دارند دقت کنید . اجازه میدهند کودک حرف بزند از تخیل خود بهره بگیرند و روزمره خودشان را در قالب داستان کودکانه با کم و زیاد شیرین زبانی تعریف کنند. این کودکان در بزرگسالی خیلی موفقتر هستند . نمیترسند از قضاوت و دایره واژگان منسجمتری دارند . در آنسو کودکانی که والدینی دارند که در طول روز و قبل از خواب برای آن ها قصه میگویند را ببینید آن ها هم پر از تجربه و مهارت نرم می شوند .
محمدخانی می گوید میتوانیم قصهگویی را به عنوان یک ابزار آموزشی مؤثرتر کنیم که در وهله اول تولید متن مهم است ! کودک امروز خیلی باهوشتر از نسل خود است قصههای دهههای گذشته به دلش نمینشیند . دوم سایه خواستههای بزرگسالی خودمان را از سر داستانهای کودکانه برداریم . گاهی قصههایی میبینم که میخواهد خوانندگان خود را یکدست و بدون تعقل کند . اساساً قصهگو و قصهشنو رابطهای تحلیلی و تصمیم گیرندهای دارد و می اندیشد . ما قصهها را میشنویم و میخوانیم تا تجربه دیگران را تجربه کنیم .
اما در پایان نظر وی را در خصوص آینده قصهگویی در کانون پرورش فکری و ایران جویا شدیم که آیا تغییرات خاصی را در این حوزه مشاهده میکنید؟
ایشان گفت: هر سال که در جریان جشنواره قصهگویی کانون قرار می گیرم ، احساس میکنم خیلی از شاخصهای داوری باید مجدد مرور شوند تا به شکل بهتری دست پیدا کند . البته تغییرات مداوم سلیقه ای هم جالب نیست . ولی همینکه جشنوارهای هست که ما این همه استعداد میبینیم جای بسی خوشحالی است . آرزوی برکت و امتداد طولانی برای این جشنواره و قصه گوهایش را دارم .