به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، با توجه به اهمیت کتاب و کتابخوانی و فعالیتهای کتابمحور در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه و تصویرگری بهعنوان زبان دوم ادبیات کودک؛ که بدون آن، تخیل کودک رنگ نمیگیرد و روایتها ناقص میماند، خبرگزاری کتاب ایران گفتگویی را در این زمینه با منیژهالسادات سرپرست کانون استان انجام داد.
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سمیه نوری: ادبیات کودک تنها ابزاری برای سرگرمکردن کودکان نیست بلکه بستری حیاتی برای رشد تخیل، پرورش ذهن، و شکلدهی به هویت فردی و اجتماعی نسل آینده به شمار میرود. در این میان، تصویرگری کودک، نقشی اساسی در انتقال مفاهیم، جلب توجه مخاطب و درک عمیقتر از داستان ایفا میکند.
با این حال، استان کرمانشاه در این حوزه با چالشی جدی مواجه است؛ کمبود تصویرگران متخصص و بومی. چالشی که بسیاری از نویسندگان کودک را ناچار به همکاری با تصویرگران تهرانی کرده است. این همکاریها، ضمن افزایش هزینه تولید، گاه باعث فاصله گرفتن کتابها از فضای بومی و فرهنگی استان میشود.
با وجود این مشکلات، ظرفیتهای قابل توجهی در استان در حال شکلگیری است؛ از شناسایی استعدادهای نوپا گرفته تا تلاش مربیان و هنرمندان محلی برای ورود جدیتر به این عرصه. برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع، گفتوگویی با منیژه سادات حسینی، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه انجام دادیم.
بهعنوان کسی که سالها در حوزه ادبیات کودک فعالیت داشتهاید، چقدر کمبود تصویرگر کودک را در استان حس میکنید؟ واقعیت این است که همچنان کمبودهایی در این زمینه وجود دارد، اما نمیتوان منکر پیشرفتهای سالهای اخیر هم شد. در گذشته فاصله زیادی با استانداردهای تصویرگری کودک داشتیم اما امروز با رشد علاقهمندان، شناسایی استعدادها و حرکتهای اولیه، مسیر روشنتری در پیش داریم. البته هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم و این حوزه نیازمند توجه و حمایت بیشتری است.
این کمبود چه تأثیری بر نویسندگان، ناشران و خود کودکان گذاشته است؟ ادبیات کودک بهشدت وابسته به تصویر است و طبیعی است که کمبود تصویرگر، روند تولید را با محدودیتهایی مواجه کند اما از سوی دیگر، همین کمبود سبب شده در استان به ظرفیتهای بومی بیشتری توجه شود. الان نویسندگان ما بیشتر از قبل بهدنبال ارتباط با تصویرگران بومی هستند و این تعامل، گرچه هنوز محدود است، اما در حال شکلگیری است و میتوان امیدوار بود که با تقویت آموزش و فرصتهای همکاری، این رابطه به ثمر بنشیند.
تجربه شما در همکاری با تصویرگران غیربومی چگونه بوده است؟ بسیاری از تولیدات ناگزیر در تهران و با تصویرگران غیربومی انجام شدهاند. با اینکه بخشی از این همکاریها موفق بوده، اما خلأ تصویرگران بومی کاملاً احساس میشود. با این حال، نگاه امروز ما معطوف به توانمندسازی داخل استان است. اگر تصویرگری در استان تقویت شود، میتوان امیدوار بود که چرخه تولید بومی در حوزه نشر کودک، روزبهروز کاملتر شود.
به نظر شما چرا تصویرگری کودک در استان رشد کافی نداشته است؟ رشد این حوزه با چالشهایی مثل کمبود آموزش تخصصی و بازار کار محدود روبهرو بوده اما خوشبختانه امروز دیگر شرایط بحرانی نیست. بسیاری از مربیان و اعضای کانون، به صورت تجربی یا هنری، به این حوزه ورود کردهاند و کارهای بسیار خوبی ارائه دادهاند. حتی میتوان گفت نسبت به گذشته، گامهای مؤثری برداشته شده و ما اکنون در نقطهای هستیم که با تقویت بیشتر، امکان جهش وجود دارد.
چه راهکارهایی برای تقویت تصویرگری کودک در استان پیشنهاد میکنید؟ تقویت آموزش، برگزاری کارگاههای تخصصی، شناسایی و پرورش استعدادها در سنین پایین، و ایجاد فرصت چاپ و نمایش برای آثار تصویرگران نوپا از جمله راهکارهای قابل اجراست. ما در استان توانستهایم تاکنون ۸۰ نفر را در حوزه تصویرگری کودک شناسایی کنیم که از این تعداد، ۲ نفر موفق به چاپ آثار خود شدهاند. این موفقیتهای اولیه، انگیزهبخش است و نشان میدهد که با تداوم این مسیر میتوان انتظار رشد بیشتر را داشت.
نقش نهادهایی مثل ارشاد، کانون پرورش فکری یا حوزه هنری در این زمینه چگونه بوده است؟ این نهادها، بهویژه کانون، ظرفیتهای مهمی در اختیار دارند. ما در استان ۳۸ مرکز کانون پرورش فکری داریم که بیش از ۳۰ هزار عضو فعال دارند. همچنین ۲۸۵ هزار جلد کتاب در کتابخانههای کانون موجود است. با چنین زیرساختی، اگر حمایتها هدفمندتر شود، میتوانیم نهتنها مصرفکننده آثار تهرانی نباشیم، بلکه به یک تولیدکننده مؤثر در حوزه نشر کودک تبدیل شویم. خوشبختانه هماکنون هم نگاه حمایتی وجود دارد، اما برای نتیجهگیری بهتر، این حمایت باید پیوسته، تخصصی و عملیاتی شود.
تقویت تصویرگری، گامی حیاتی برای آینده نشر کودک
وضعیت تصویرگری کودک در استان کرمانشاه، ترکیبی از چالش و ظرفیت است. از یکسو کمبودهای آموزشی، حرفهای و ساختاری روند تولید را با محدودیتهایی مواجه کرده؛ اما از سوی دیگر استعدادهای شناساییشده تجربههای اولیه موفق و تلاش مربیان کانون، نویدبخش آیندهای روشن در این مسیر هستند.
اگر نگاه نهادهای مسئول از برنامههای مقطعی به فرآیندهای پایدار تغییر یابد میتوان امیدوار بود که تصویرگری کودک در استان نهتنها پاسخگوی نیازهای محلی باشد بلکه سهمی در ادبیات کودک کشور نیز ایفا کند. تقویت آموزش تخصصی، حمایت از تولیدات بومی، ایجاد فرصتهای چاپ و نمایش، و پیوند دادن هنرمندان جوان با نویسندگان کودک، از جمله گامهاییست که میتواند این مسیر را هموار کند.