به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست تخصصی «نقش آموزش میراث فرهنگی در ارتقای هویت ملی کودکان و نوجوانان» روز دوشنبه، ۲۸ مهر ۱۴۰۴ به همت موزه تاریخ کانون با هدف آشنایی و علاقهمندکردن کودکان و نوجوانان به تاریخ و هویت ملی با حضور رضا دبیرینژاد، رئیس موزه هنرهای معاصر، پژوهشگر و نویسنده به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
ضرورت شکلگیری موزههای تخصصی کودکان
دبیرینژاد با اشاره به اینکه اواخر دهه ۷۰ وارد کار موزه شدم که مصادف با روز جهانی کودک بود، گفت: در آن زمان بازدید کودکان از موزه با مقاومتی از سوی موزهداران مواجه بود، زیرا معتقد بودند بچهها باعث شلوغی و بینظمی موزه میشوند. از طریق میراث فرهنگی سه موزه را برای بازدید بچهها هماهنگ کردیم. سال بعد رسیدیم به جشنواره بزرگ «کودک، دوستی و میراث فرهنگی» که دو روز به مناسبت روز جهانی کودک در سعدآباد برگزار شد.
او با بیان اینکه هر مدرسه میتواند یک موزه داشته باشد، عنوان کرد: امروز به جایی رسیدیم که موزهها پذیرفتند، کودکان بخشی از بازدیدکنندگان هستند. در حال حاضر بچهها فقط از طریق مدرسه به موزه نمیآیند. امیدوارم به جایی برسیم که موزههای تخصصی کودکان شکل گیرد و حتی در مدارس موزه داشته باشیم.
تنوع موزهها همراه با شکلگیری دانشهای مختلف
دبیرینژاد محل گردآوری و جای طبقهبندی را دو مبنای موزه دانست و افزود: موزهها طبق تعریف باستانی، محل نگهداری الههها که هر یک مربوط به دانشی بودند، هست. جایی که دانشها و هنرها قرار داشتند و مردم آنها را عبادت میکردند. موزه در معنای اول، محل یادآوری بود. بعد از قرون وسطی، سفرهای بزرگی شکل گرفت و سیاحان اروپایی به شرق دور و آفریقا رفتند و عاج فیل و لباسهای مختلفیآوردند و اولین گنجینهها با این وسایل شکل گرفت. بعدها که تعداد وسایل زیاد شد، آنها را طبقهبندی کردند.
رئیس موزه هنرهای معاصر با اشاره به اینکه موزهها همراه با شکلگیری دانشهای مختلف دارای گونههای متنوع شدند، بیان کرد: اشیاء به خودی خود مسئله نیستند. آنها به ما دادههایی میدهند و ارزششان به ارجاع است، ارجاع به زمان، مفاخر و دوره. امروزه برای هر چیزی موزه داریم. به عنوان مثال در هند موزه توالت داریم زیرا نیاز فرهنگی آن جامعه بود و قرار بوده است کاری برای آن شود. در پاریس موزه انسان و در تهران حتی موزه موبایل و رایانه داریم.
وجود ۹۰۰ موزه در ایران
این پژوهشگر با بیان اینکه ۹۰۰ موزه در ایران و بیش از ۲۰۰ موزه در تهران داریم، گفت: برای عروسک، سنگ، جانوران، رایانه و ساعت و ... موزه داریم. زمانی موزهها به مثابه ویترین و زمانی هم به مثابه پنجره بودند. امروزه میگوییم موزهها، آینه هستند. در آینه خودمان را میبینیم. هر کس در موزه بنا برعلاقه، تجربه و داشتههایش از موزه و آثار آن دریافت و درکی متفاوت دارد.
دبیرینژاد با اعتقاد بر اینکه میراث مشترک ما را از دیگران جدا میکند، اظهار داشت: اگر از ایران به کشور دیگری برویم دو بخش برای ما جالب خواهد بود: یکی شباهتها و اشتراکها و دیگری افتراقها. وقتی نشانههای تاریخی، فرهنگی و تجربهها را به عنوان امر مشترک یادآوری و جمعی میکنیم به این واسطه هویت ملی، دینی و قومی را شکل میدهیم. اینکه نسبت به محرم، نوروز، مهرگان و ... تعلق خاطر، تجربهزیسته و خاطره جمعی داریم یعنی هویت ملی را باز تولید میکنیم.
موزه؛ نهادی سرگرمکننده و لذتبخش و نه صرفا آموزشی
او با بیان اینکه موزهها میتوانند جایی برای حفظ هویت باشند، عنوان کرد: موزهها منبع دانشی هستند که امکان آموزش را ذاتاً در خود دارند و مسئله ما چگونه مواجهکردن بچهها با موزه و جذب کردن آنهاست. بچهها نسبت به بزرگترها از تجربه خالیتر هستند به تبع آن، کمتر تعلق خاطردارند و قصههای کمتری میدانند. وقتی بچهها با خوشی و حال خوب چیزی را بفهمند دچار شعف میشوند وآن مسئله در ذهنشان میماند.
رئیس موزه هنرهای معاصر یکی از اهداف تعریف شده برای موزه را محلی برای لذت بردن ذکر کرد و افزود: وقتی فردی به عنوان گردشگر به شهر و کشوری دیگر میرود هدفش این است که حالش خوب شود، خاطره خوبی بسازد و با شگفتی روبرو شود. موزه طبق تعریف امروزه، نهادی سرگرمکننده و لذتبخش است، نه صرفا آموزشی.
راههای مواجهکردن بچهها با میراث فرهنگی
دبیرینژاد تعریف فرهنگ را مجموعهای از تجربه زیسته یک جامعه عنوان کرد و گفت: آنچه از فرهنگ باقی میماند، میراث است. میراث فرهنگی حکم ریشههای ما را دارند که نباید آنها را منقطع کرد. در اینجا نقش آموزش فرهنگی کودکان و نوجوانان نسبت به میراث فرهنگی مهم میشود. برای اینکه بچهها، غیر بومی و غیر ایرانی نشوند باید در آنها تجربه و خاطره قومی و بومی ایجاد کنیم.
او با اشاره به راههای مواجه کردن بچهها با میراث فرهنگی، بیان کرد: یکی از جاهایی که میراث فرهنگی وجود دارد، موزهها و بناهای تاریخی است. غذا، پوشاک، رقص، موسیقی و نمایشهای آیینی راه دیگر انتقال میراث فرهنگی به کودکان و نوجوانان است. راه سوم مواجه کردن بچهها با میراث فرهنگی، قصههاست.
موزه امکان تجربه جدید جمعی به بچهها میدهد
این نویسنده و پژوهشگر لذتبردن، تقویت هویت ملی و کمک به حفظ میراث فرهنگی را ماموریت امروز موزهها برشمرد و گفت: در موزهها با یک مخاطب سر و کار نداریم زیرا موزهها در دسترس هستند. هدف از بردن بچهها به موزه باید مشخص شود؛ آموزش یا لذت؟ نیازهای بچهها نیز باید شناسایی شود.
به گفته دبیرینژاد، اگر موزهها را نهاد آموزشی ببینیم باید تفاوتی با مدرسه و مهد داشته باشند زیرا موزهها علاوه بر دارا بودن نماد و نشانهها، فضایی متنوع و سرگرمکننده هستند که امکان رها بودن، کشف و تجربه جدید جمعی به بچهها میدهد، به عبارتی بچهها به واسطه موزه، اجتماعی میشوند و کار جمعی یاد میگیرند.
الگوهای قابل استفاده در موزه برای بچهها
او با بیان اینکه برخی اشیاء مانند سکه و تمبر برای بچهها ناآشنا است، عنوان کرد: بچههای امروز نمیدانند تمبر و نامه چیست. ما در موزه تمبر، از توضیح پیام و پیام الکترونیک برای آنها شروع کردیم تا به نامه رسیدیم. از بچهها خواستیم تمبر تخیلی خود را نقاشی کنند و نامهای به پدر و مادر خود بنویسند. زمانی هم در موزه هنرهای معاصر نمایشگاه پیکاسو داشتیم و برای درک بیشتر بچهها به شکل مار و پله، یک بازی برای آنها طراحی کردیم.
رئیس موزه هنرهای معاصر قصه، بازی، نمایش، کارعملی و تعاملی، همانندسازی(شبیهسازی با تجربه امروز بچهها)، آشناسازی و سادهسازی را چند الگوی قابل استفاده در موزه برای بچهها برشمرد و افزود: در سالن کمالالملک، دیواره شجرهنامه داشتیم و بهانهای بود که به بچهها مفهوم شجرهنامه را شرح دهیم. این همان آشناسازی است.
قابلیت تبدیل مدارس به موزه
دبیرینژاد با اشاره به اینکه میتوان موزه را به مدرسه برد، بیان کرد: در موزه بچهها را بمباران اطلاعاتی نکنیم. موزهها را شبیهسازی کتابهای درسی نکنیم. باید از موزه فضای خوش و جذابی برای بچهها ساخت. الگوی تجربه موزهها را میتوان به مدارس تسری داد. کلاس درس را میتوان با خلاقیت، تبدیل به موزه کرد.
او به ذکر چند خاطره در مورد مواجه بچهها با موزه پرداخت و گفت: پروژه بچههای خیابانی را داشتیم. این بچهها در مدارس خاصی درس میخوانند. پیش از بازدید آنها از موزه، ابتدا کارشناسان و همکاران ما دو، سه جلسه به مدارس رفتند و مقدمهسازی کردند. برای آنها کارگاه ساخت عروسک گذاشتند، قصهگویی زال و سودابه را انجام دادند و از بچهها خواستند عروسک رستم و زال درست کنند و قصهای برای آنها بسازند.
ضرورت برقراری ارتباط بین قابلیتهای موزه و نیازهای بچهها
رئیس موزه هنرهای معاصر، موزه را برای همه بچهها اعم از کودکان کار، بیمار، دورگه و اتباع قابل استفاده دانست و افزود: برای این امر باید بین قابلیتهای موزه و نیازهای بچهها ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال موزه حتی میتواند برای بچههای اوتیسم که از جمع فراری هستند، جایی آرام و امن باشد و زمینه حضور اجتماعی آنها را در جامعه فراهم کند.
دبیرینژاد خاطرنشان کرد: میتوان به بچهها یاد داد در خانه با گردآوری اشیایی از پدربزرگ و مادربزرگها موزه بسازند. فراموش نکنیم هر موزه به شما یک قابلیت میدهد. همانطور که بچهها حق تغذیه سالم و بهداشت و آموزش دارند. حق فرهنگی، تاریخی، خانوادگی و شهروندی هم دارند و میتوان با موزهها این حقها را به جا آورد.
در پایان این نشست، رضا دبیرینژاد به پرسشهای مخاطبان پاسخ داد.