به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، در این نشست زهرا محسنیفرد، پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان بهعنوان سخنران حضور داشت. او در ابتدای صحبتهایش به تجربه شخصی خود از دوران کودکی و حضور در مراکز کانون اشاره داشت و گفت: من دهه هفتاد در منطقهای از بوشهر بودم و تمام کودکیام در کانون گذشت. برای همین کانون را دیوانهوار دوست دارم. از دوران مدرسه چیز زیادی یادم نمیآید اما قصهگوییها و نمایشهای کانون را به یاد دارم.

او تصریح کرد: باتوجه به اینکه من جامعه شناسی خواندم، کارم را از پرداختن به آسیبهای اجتماعی شروع کردم. مسأله اجتماعی وضعیتی است که از نظر عموم مردم نامطلوب باشد؛ مثلا الان وضعیت کار و مسکن مسأله اجتماعی است. همچنین مسأله اجتماعی باید آمار قابل توجهی داشته باشد، مواردی که درصد قابل توجهی ندارند پدیده اجتماعی محسوب میشوند.
محسنیفرد ادامه داد: اینکه مسأله اجتماعی را پیدا کنیم یک بحث است و اینکه بدانیم کدام اولویت دارد بحث دیگری است. مسأله اجتماعی موضوعی است که قابل حل شدن باشد؛ مثلا ما به مرگ بهعنوان مسأله اجتماعی نمیپردازیم.
او با اشاره به حجاب و نظرهای متفاوتی که در این زمینه وجود دارد، اظهار کرد: در این موضوع هرکس حرف خودش را میزند و به سمت دوقطبی رفته است. نبود هویت و تاریخ جمعی مسأله اجتماعی مهمی است. در شکلگیری هویت جمعی داریم به مشکل میخوریم.
این پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان گفت: ما به سوژهها و کنشگران اجتماعی نیاز داریم که مواجههشان با مسائل اجتماعی فعال باشد. به آدمهایی نیاز داریم که مسئولیت را قبول کنند. حتی اگر بتوانند بخشی از مسأله را حل کنند.
محسنیفرد افزود: کتابخوانی یکی از راههای ایجاد کنشگری است. بچهها وقتی قصه میشنوند و کتاب میخوانند مواجهه مغزشان فعال است؛ مغزی که دارد کار میکند و مواجهه فعالانه دارد.
او ادامه داد: اگر از نقش اجتماعی کتاب و کانون حرف میزنیم منظورمان تعریفی است که داشتم. در جهانی که مغز ما به سمت منفعل شدن میرود و مدام میتواند به شبکههای مجازی متصل باشد. مواجهه ما با فضای جدید این است که مهاجرش هستیم ولی نسل جدید مقیم این جهان هستند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: کانون پرورش فکری تا الان بهخوبی نقشش را ایفا کرده است. در این موضوع هم ما یک مسأله اجتماعی داریم که دارای راه حل هم است و کانون بسترش را دارد. نمونهاش اینکه در رویداد کتابال عمده شرکتکنندههای آن اعضای کانون بودند (رویدادی که بچهها را تشویق کرده به سمت کتابخوانی بروند.). بیاییم به نوجوانان مسئولیت بدهیم. کانون میتواند این کار را انجام دهد، چون واقعی است.
این پژوهشگر گفت: باید بپذیریم نوجوان ایرانی نداریم، نوجوانان ایرانی داریم و نمیتوانیم برای همه یک نسخه واحد بدهیم در حالیکه متأسفانه تا الان اینطور بوده است.
محسنیفرد تصریح کرد: ما میخواهیم ببینیم با نوجوان چه کار میشود کرد؟ درست است نوجوانی یک وجوه بحرانی دارد اما از طرفی ظرفیتی دارد که در هیچ دوره سنی دیده نمیشود. نوجوانی یک ماشین آخرین مدل است با آپشنهای بسیار زیاد که ترمزش نمیگیرد و ممکن است برود تو دیوار.
وی اضافه کرد: در مغز نوجوانی که دارد رشد میکند؛ یک بخشهایی برای خیال است، یک بخشهایی برای وهم و... اینها به سرعت دارد رشد میکند. یک قسمتهایی برای ارزیابی که طبق پژوهشهای علمی اینها تا حدود ۲۳ سالگی تکمیل نمیشود. نوجوان یک سری از رفتارهایی که انجام میدهد متاثر از ساختار فیزیولوژی است و ربطی به گستاخی، نسل جدید و... ندارد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: من نوجوانی را به مثابه ظرفیتی میبینم که خطراتی هم دارد، نه خطری که ظرفیتهایی دارد. در کانون باید به سمتی برویم که بدانیم با نوجوان چه کاری میشود کرد؟ پس اول از همه باید نوجوان را بشناسیم. یک سری مسائل قابل پیش بینی، یک سری قابل پیشگری است و برای بخشی باید آمادگی داشته باشیم و شناخت درست لازمه این موضوع است. مثلا هویت جنسیتی تعداد نوجوانهای دختری که نسبت به جنسیت خود راضی نبودند بیشتر شده.
محسنیفرد با اشاره به اینکه باید نحوه برخورد با نوجوان را بشناسیم اظهار کرد: در مواجهه با موضوعهای مختلف نوجوان باید دادههای مرتبط داشته باشیم. نوجوان دو شهر متفاوت با هم تفاوت دارند و باید نیاز هرکدام را دانست.
در کنار حلقه مدرسه و خانواده، رسانه نقش مهمی دارد
او بیان کرد: در زمینه کتاب یکی از وجوه تاثیرگذار و مهم این است که اگر میخواهیم برای کتاب کاری کنیم نسبتش با رسانه مشخص شود و یا بخشی از هویت جمعی را در تاریخ برایش بسازیم. حرفمان را در تلگرام، روبیکا و... بسترهای مختلف ارائه کنیم چون هر گروه در یک بخشی هستند. دیده شدن و داشتن احساس و قدرت انتخاب برای نوجوان مهم است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: در کنار حلقه مدرسه و خانواده، رسانه نقش مهمی دارد. آنچه در زیست مجازی اتفاق میافتد بسیار تآثیرگذار است.
محسنیفرد گفت: در کتابخوانی باید نوجوانان را با روشهای مختلف جذب کرد. ظرفیت نوجوان از والد بیشتر است چون فشار و مسئولیت سنگین اقتصادی کمتر روی دوش اوست. من میتوانم بچه را سفیر کتابخوانی کنم.
وی با بیان اینکه همچنان بر اهمیت نقش خانواده تآکید وجود دارد، اضافه کرد: در پژوهشهای جدید ثابت شده است اگر نوجوان در خانوادهای که خشونت وجود دارد باشد احتمال گرایشش به خشونت بیشتر است.
این پژوهشگر بیان کرد: بیشتر کتابهایی که چاپ یا بازنشر میشود مربوط به حوزه کودک و نوجوان است. در نهاد کتابخانههای کشور هم بیشترین کتابهایی که امانت داده شده مربوط به نوجوانان است. از طرفی گفتوگو به مثابه یک مهارت است. پس اگر زمینه کنشگری را درست فراهم کنیم کنشگری اتفاق میافتد.
زهرا محسنیفرد در پایان گفت: کتابخوانی بر تمامی رفتار یک فرد تأثیر میگذارد. خانواده مهم و راه ورود به خانواده کودک و نوجوان است. یکی از راههای نجات این کشور این است که بچههایمان را به دنیای کلمات پرت کنیم. تجربه کتابخوانی را زمانی میتوانیم به بخشی از زندگی تبدیل کنیم که به یک تجربه لذتبخش تبدیل شود. کتابخوانی ابزار و وسیله نیست، هدف است.
نشست «خانواده و نقش اجتماعی کتاب» روز یکشنبه ۲ آذر ۱۴۰۴ به صورت سایبری در سالن کنفرانس آیما زینلی واقع در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

