از جمله مراسم عزاداری که به صورت برجسته و خاص با وسعت زیادی در نقاط مختلف ایران و با تاثیر از شرایط فرهنگی و اقلیمی آن مناطق به اجرا درآمده، مراسم «نخلگردانی» است. اصلیترین مراکز برگزاری این مراسم باشکوه دینی در شهرها و آبادیهای اطراف کویر مرکز ایران به چشم میخورد، از جنوب خراسان گرفته تا سمنان، دامغان، خمین، نواحی قم، کاشان، ابیانه، خور و بیابانک، بیاضه، زواره، اردستان، نائین و ... در بین این مناطق، بیشترین و شاخصترین نخلها در استان یزد، متمرکز است. به گونهای که میتوان گفت، هیچ آبادیای نیست که یک یا چند نخل امام حسین (ع) در آن یافت نشود.
مراسم نخلبرداری از ویژگیهای منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب میشود که با همکاری و همدلی اهالی در تمام مراحل مراسم، از کمک مالی گرفته تا کمک در تزیین و عَلَم کردن و حمل آن در روز عاشورا و... برگزار میشود. جالب اینکه در برخی موارد، زرتشتیان یزد نیز در ساختن نخلها، همیاری و همکاری دارند. آنها حضرت سیدالشهدا (ع) را همسر شهربانوی ایرانی دانسته و نسبت به وی احترام و ارادت خاصی قایل هستند.
در قدیم با یک فراخوان اهل محل و یا آبادی، در مراسم آذینبندی و آماده کردن نخلها برای عزاداری ماه محرم دعوت میشدهاند. طبق سنت چند روز پیش از فرا رسیدن محرم، آیینهایی برای گردآوری کمکهای گوناگون از مردم انجام میشد. اهالی نیز از یک تکهچوب و ریسمان گرفته تا پارچههای الوان، چراغ، آیینه، خنجر، دشنه، پیالهی زنگوله، سپر و دیگر زیورآلات، برای آذینبندی هرچه باشکوهتر نخل به حسینیهی محل تحویل میدادند.
در یزد و حوالی آن، رسم بر این بوده و هست که درختانی را وقف مینمودهاند تا در زمان کهنسالی، چوپ و ساقهی آن را صرف مرمت و ساخت نخل کنند.
در تعریفی جامع از نخل، باید گفت به دلیل تشابه نخل، حجله، چلچراغ عزا، محفّه و تابوت، محدودهی معنایی نخل نامشخص بوده ولی با این وجود، تعاریف مختلفی در معرفی نخل آمده است. مطمئنا نخل در وهلهی نخست، برای هر شنوندهای یادآور و تداعیکنندهی درخت خرما است. شاید مهمترین وجه رواج این نام و رسم این باشد که در روایات و اعتقادات مردم، پیکر مقدس امام حسین (ع) بر روی شاخههای درخت خرما قرار گرفته و به محل دفن حمل شده است.
با آنکه نخل شباهتی بر درخت نخل خرما ندارد، آن را به نام این درخت مینامند. شاید به این علت است که اصلش از جنوب غربی و بینالنهرین است. نخل شباهت بسیاری به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه به معنی سرسبزی، جاودانگی، رشادت و زندگی اخروی و آزادگی که یادآور روحیات و خصایص امام حسین (ع) است، بیان میشود.
در اصطلاح محلی یزد، به نخل «نقل» یا «نقلبرداری» گفته میشود چراکه از نقل مکان و جابهجایی میآید و نیز این مراسم بازتابی است از «نقل قول و حکایت واقعهی کربلا».
از تعاریف دیگر، تابوت و یا نخل ماتم آرایشی است که بر تابوت مردگان سازند و درخت خرما و نخل در واقع حجلهمانندی است که از چوب میسازند و با انواع شالهای ابریشمی و رنگارنگ و پارچههای قیمتی و آیینه و چراغ و گل و سبزه و.. میآرایند.
در فرهنگ نظام، نخل را اینگونه معرفی مینماید: نخل، تابوت بزرگ و بلندی است که بر آن خنجر، شمشیر و پارچههای قیمتی و چندین آیینه بسته شده و در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین (ع) حرکت داده میشود و چون شبیه به درخت خرما ساخته میشود {این نام را دارد}.
به تعریف دیگر نخل، یک سازهی چوبی است که قسمت جلو و عقب آن از قطعات کوچک چوب به شکل نخلی بزرگ و شبکهشبکه ساخته شده و وسط آن با چوب اسکلتبندی شده و برای پایههای آن، چهار قطعهچوب به صورت عمودی در چهار طرف و برای بلند کردن آن چند قطعهچوب به صورت افقی تعبیه شده است.
نخل اسکلت عظیمی است از چوب و به شکل یک برگ درخت که هیچ شباهتی به درخت خرما ندارد. نخل از کندهی قطور درختان است که با استفاده از هنر باقی مانده از دوران کهن ساخته میشود. دو طرف نخل به صورت مشبک، با چوب ساخته شده و به وسیلهی چوبهای دیگر به هم متصل میشود. دو روی نخل را با آیینه تزیین میکنند. در وسط و یک طرف آن، شاخههای سرو بسته میشود که با استفاده از چوبهای کوچکی در اندازههای مختلف ساخته شده است. این چوبها که به طور منظم و مورب در کنار هم چیده شدهاند به شکل درخت سرو درآمده است. چوبهای کنار آن نشان از کثرت تیرهایی است که بر بدن مبارک آن حضرت اصابت کرده است. اطراف نخل با چراغهای رنگارنگ تزیین و پارچههای سیاه بزرگی نیز بر اندام آن کشیده میشود. پس از آنکه بدنهی نخل با پارچه سیاه پوشانده شد، روی پارچهها را شمشیربندان میکنند و بر روی آن صدها شمشیر و خنجر برهنه را طوری میبندند که جلو و عقب نخل «آجین شمشیر» گشته و هیکل چوبی نخل چنان آراسته میشود که هیبت آن هر بینندهای را به حیرت وامیدارد.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیهی آن روایاتها و نظراتی زیادی مطرح است:
1. نخل اقتباس از خیمهی مجمع حضرت موسی (ع) است و با اقتباس از تابوت عهد است (صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) فرستاد تا او را در آن قرار دهد. بعدها این تابوت به دست قوم وی افتاد و از آن نگهداری کرده و بدان تبرک میجستند.)
2. نخل به خیام حضرت امام حسین (ع) اشاره دارد و میخواهد خاطرهی خیمههای حرم آن امام را در کربلا تجسم کند.
3. نخل یادآور گهوارهی دو گوشوارهی عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است.
4. چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همهساله به جبران، این رسم را تکرار میکنند و حجیم بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت است.
آنچه در اعصار گذشته و درعباد دارالعباده مورد توجه قرار میگرفت، با هزینههای مردمی هر محلهای یک حسینیه و هر حسینیه یک نخل را به خود اختصاص میداده است.
در یزد نیز مراسم نخلبندی و نخلگردانی بدین صورت است که چند روز پیش از شروع ماه محرم، خادمان حسینیه و اعضای هیئتها، به تزیین و آذین بستن نخل میکنند. آذینبندی نخل چند روز به طول میانجامد. در طول این مدت، خدام، زیورآلات و وسایل مربوط به تزیین نخل را از انبار بیرون آورده و تمام روز را با پاهای برهنه به این امر میپردازند. بستن نخل نیاز به مهارت و سلیقهی خاص دارد و خادمان، شیوههای آن را از پدر و اجداد خود آموختهاند. بدین صورت که یک طرف از بدنهی آن را با آیینههایی کوچک و بزرگ آذین میبندند که نمایانگر نورافشانی پیکر حضرت امام حسین (ع) در آن است. طرف دیگر نخل تماما روکش پارچهای سیاه دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاهپوش نصب شده است. سرتاپای آن سر تیز دشنهها یا شمشیرهایی در آن فرو رفته، که نمودی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرومانند حضرتش وارد گشته است. در دو طرف دیگر به صورت قرینه، پردهی سیاهی آویخته میشود که بر روی آن شکل شیر و بدن بی سر آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است؛ درحالیکه شیر با دهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیماندهی نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند.
در هنگام نخلگردانی یکی از سادات بر بلندای نخل قرار گرفته و سادات دیگری رو به عزاداران و با صدای ضربات سنج و "یا حسین"، نخلگردانان را هدایت میکنند. برای برپایی این مراسم، اطراف حسینیههایی که برای عزاداری از قبل آماده شده را با پارچههای سبز و مشکی سیاهپوش میکنند.
نخل، دراین مراسم بهمعنای تابوت سیدالشهدا شناخته میشود. همچنین هر کدام از عناصر به کار برده شده در نخل را نمادی از یک حادثه و متعلق به شخص خاصی در حادثهی کربلا دانستهاند:
1 چوب نخل به عنوان جنازهی سیدالشهدا (ع)
2 سیاه پوش کردن، به عنوان پارچهی سیاه روی جنازه
3 شمشیر و نیزهها به علامت تیر و نیزههای وارد شده بر بدن امام حسین (ع)
4 سرو نخل، به عنوان قد و قامت علی اکبر (ع)
5 آینه به عنوان نور وجود مبارک امام حسین (ع)
6 علمهایی که بر نخل بسته میشود به عنوان علمدار امام حسین (ع)
7 پارچههای زینتی که بر نخل میبندند به عنوان حجلهی حضرت قاسم (ع)
8 زنگهایی که بر بدنه میبندند، به عنوان نماد زنگ کاروان امام حسین (ع)
9 عزادارانی که نخل را برمیدارند به عنوان تشییعکنندگان
10 سرطوق بالای نخل به عنوان کاکُل علیاکبر (ع)
11 کنگرههای دور تا دور نخل (72 کنگره) به نیت 72 تن از یاران امام حسین (ع)
هرچند امروزه نخلهایی با این وسعت تزیین، کمتر دیده میشود و فقط در حد سیاه پوش کردن و تزیینات ساده بسنده میشود، ولی باز نخلبندی و نخلگردانی، آیینی باشکوه است که با عظمت خاصی در بین یزدیها برگزار میشود.
نخلهای بزرگ پس از تزیین، به چندین تُن وزن میرسد و معمولا برای بلند کردن و حرکت آن نیروی بسیاری لازم است. بعد از نماز ظهر روز عاشورا دهها تن از مردان محل با جامهی مشکی، زیر پایههای نخل رفته و آن را با عظمت تمام به حرکت درمیآورند و چون تابوتی باشکوه، آن را از میان موج جمعیت عزاداران عبور میدهند. عزاداران معمولا با پاهای برهنه، نخل را تا مسیری حمل کرده و یا آن را سه مرتبه (به نیت سه روزی که پیکر بیجان آن حضرت بر صحرای کربلا قرار داشت) و دور شش ضلعی (به نیت حرم ششگوشهی آن امام) که در اصطلاح محلی به آن "کَلُک" میگویند و در وسط حسینیه ساخته شده، میچرخانند.
در خصوص حمل و گردانیدن نخلها، یکپارچگی و اتحاد خاصی حاکم است که هر بینندهای را متحیر و مجذوب مینماید. و در آن نوعی تقسیم کار، نظم و قانون وجود دارد که همهی عزاداران تابع آن هستند. برای برداشتن نخل در آبادیهای مختلف، تقسیم کار جالبی وجود دارد و هنوز در برخی محلات این سنت به دقت انجام میشود. به گونهای که بلند کردن هر پایهی نخل، مخصوص صنف، طایفه، یا اهل محل خاصی بوده و کسی حق سرپیچی از آن موازین را نداشته و معمولا این حق موروثی است. مثلا در نصرآباد پیشکوه یزد، هنگام برداشتن نخل، هر پایه مخصوص صنفهای نجار، آهنگر، قصاب، دباغ، سرّاج، میرآب و کسان دیگر بوده و امروزه نیز این رسم تاحدودی در این محله و همچنین میبد و تفت و برخی نقاط دیگر پابرجاست.
لازم به توضیح است که در یزد هر محله یک حسینیه و هر حسینیه یک نخل بر حسب وسعت حسینیه و محله وجود داشته است. آنچه مورد تاسف است، البته این است که هم حسینیهها از بین رفتهاند، هم نخلها؛ و فقط در شهرستان تفت یزد هنوز به شکل باشکوهی نخلبرداری برگزار میشود.
گزارش از سید احمد سید علیزاده، مربی کانون یزد منتشر شده در خبرنامه مهر و آبان 93
منابع:
* پویا، سید عبدالعظیم: "جستاری درباره نخل و نخلبرداری در یزد" / مجموعه مقالات نخستین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران 1379
* ابوالفضلی، محمد: "نخلگردانی در قمصر کاشان" / مجموعه مقالات نخستین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران 1379
* حسینی، اکرم: "سیمای فرهنگی استان یزد" / با همکاری محمدرضا شجاع، اداره کل آموزش، انتشارات و تولیدات فرهنگی سازمان میراث فرهنگی کشور 1382
* قاسمی ندوشن، حمیدرضا (1380): "محرم ندوشن" / انتشارات مصباح
* سید علیزاده، سید احمد، (1386) مجموعه پژوهش و مقالات جستاری درباره نخل و نخلبرداری در یزد
* وکیلیان، سید احمد: "محرم و فرهنگ مردم" / درهزارتوى فرهنگ مردم