گفتگو با جمشید خانیان، نویسنده ادبیات نوجوان؛ در داستان‌هایم به نوجوان فرصت فکر و کشف‌کردن می‌دهم

جمشید خانیان، نویسندگی برای کودکان و نوجوانان را پس از سال‌ها کار در حوزه ادبیات بزرگسال آغاز کرده است. نخستین اثر او در زمینه ادبیات کودک و نوجوان رمان کوتاه «کودکی‌های زمین»است که برگزیده بهترین کتاب دفاع مقدس در چهارمین دوره و برگزیده بیست سال دفاع مقدس در هشتمین هفته کتاب سال 1379 شد. «شب گربه‌های چشم‌سفید»، برگزیده ششمین دوره انتخاب کتاب سال ماهنامه سلام بچه‌ها و پوپک و برگزیده جشنواره کتاب کودک و نوجوان سال 1387، «خشایارشا»، «کوسه‌ماهی»، «آریایی‌ها»، «شبی که جرواسک نخواند» «قلب زیبای بابور»، «”لاک‌پشت‌ فیلی»، «ناهی»، «طبقه هفتم غربی» آثار او در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است. رمان «غوص عمیق» و «عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» و «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب‌شده» نیز از دیگر آثار اوست.

یارا- خبرگزاری - زیارتی : نشست «دو پنجره» کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، این‌بار با حضور جمشید خانیان، نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس در مرکز شماره2 کانون در بوشهر باحضور اعضای نوجوان مراکز کانون پرورش فکری سراسر استان برگزار و طی آن کتاب «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب‌شده» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

جمشید خانیان، نویسندگی برای کودکان و نوجوانان را پس از سال‌ها کار در حوزه ادبیات بزرگسال آغاز کرده است. نخستین اثر او در زمینه ادبیات کودک و نوجوان رمان کوتاه «کودکی‌های زمین»است که برگزیده بهترین کتاب دفاع مقدس در چهارمین دوره و برگزیده بیست سال دفاع مقدس در هشتمین هفته کتاب سال 1379 شد. «شب گربه‌های چشم‌سفید»، برگزیده ششمین دوره انتخاب کتاب سال ماهنامه سلام بچه‌ها و پوپک و برگزیده جشنواره کتاب کودک و نوجوان سال 1387، «خشایارشا»، «کوسه‌ماهی»، «آریایی‌ها»، «شبی که جرواسک نخواند» «قلب زیبای بابور»، «”لاک‌پشت‌ فیلی»، «ناهی»، «طبقه هفتم غربی» آثار او در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است. رمان «غوص عمیق» و «عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» و «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب‌شده» نیز از دیگر آثار اوست.

در حاشیه نشست نقد و بررسی کتاب «یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب‌شده» در بوشهر، گفتگوی کوتاهی با این نویسنده توانای کودک و نوجوان انجام دادیم. او البته تمایل زیادی به مصاحبه ندارد دلیل آن‌را همان ابتدای گفتگو پرسیدم و ایشان، عدم کارآئی مصاحبه در انعکاس واقعیت و تغییر نگاه مصاحبه‌شونده در طول زمان را 2 دلیل اصلی عدم تمایل خود در این ارتباط برشمرد.

با این‌حال وی با صبوری و دقت به چند سوال ما در زمینه نویسندگی و ادبیات کودک و نوجوان پاسخ داد:

از آنجا که شما از معدود نویسندگانی هستید که از نوشتن برای بزرگسال به نوشتن برای نوجوانان روی آوردید و در صحبت‌های خود در این نشست نیز به این موضوع اشاره داشتید که در زمان نوشتن به این فکر نمی‌کنید که برای چه گروه سنی می‌نویسید؛ چطور یک اثر ادبی در حوزه ادبیات نوجوان را خلق می‌کنید؟

می‌دانم که برای گروه سنی نوجوان می‌نویسم. اما به این فکر نمی‌کنم که سن نوجوانی، سن ساده‌اندیشی است. به‌نظر من نوجوانان ما بسیار باسواد، باشعور و فهیم هستند و نوع زندگی و آموزش‌هایی که می‌بینند، نشان داده که این گروه سنی بسیار کنجکاو و مشتاق برای کشف جهان هستند. نوجوان به این فکر نمی‌کند که جهان پیش از این کشف شده است، بلکه می‌خواهد خودش دوباره خیلی چیزها را کشف کند. بنابراین هیچ‌گاه به این فکر نمی‌کنم که برای نوجوانانی می‌نویسم که کمتر از من می‌دانند و باید جایی برای کشف‌کردن و فکر‌کردن برای آن‌ها بگذارم. این مساله بسیار با آن نوع نویسندگی که برای بزرگسال انجام می‌دادم متفاوت است.

تفاوت این 2نوع نوشتن را چطور توصیف می‌کنید؟ منظورم نوشتن برای بزرگسال و نوشتن برای نوجوان است.

تفکری که قبلا در نوع کارم وجود داشت، تفکر بزرگسالانه بود. اما الان سعی می‌کنم که راوی داستان‌هایم نوجوان باشد، مساله و دغدغه نوجوان داشته باشد و از دید یک نوجوان باشد. در کتاب «کودکی‌های زمین»، اعتقاد داشتم برای نوجوان نیست اما دیگران نظر برعکس من را داشتند. این کتاب نگاه نوجوان نداشت اما کاراکترهای نوجوان داشت.

راستش را بخواهید، دنیای بزرگسال برایم دیگر جذابیتی ندارد. ادبیات برای من نوعی بازی‌کردن است. از فرایند نوشتن، این بازی شروع می‌شود تا برسد به خلق اثر. در طول این پروسه، شما اگر دست‌نویس‌های من را ببینید، متوجه که چقدر از رنگ‌های مختلف و مدادرنگی در این نوشته‌ها استفاده کردم. بازی با خودکارهای رنگی را دوست دارم و فرآیند نوشتن برایم بسیار مهم‌تر از خود اثر است که پرداختن به دنیای کودکان و نوجوانان این امکان را برای من فراهم می‌کند.

شما علاوه بر کتاب، نمایشنامه‌ هم می‌نویسید. فکر می‌کنید جای نمایشنامه‌نویسی کودک و نوجوان در ادبیات نمایشی چقدر خالیست و آیا تا به حال فکر کردید که در این بخش هم برای کودک و نوجوان نمایش‌نامه بنویسید؟

آنقدری که راحت برای بزرگسال نمایشنامه می‌نویسم، نمی‌توانم برای نوجوان بنویسم. بارها به این مساله فکر کردم و سعی کردم که وارد این حوزه بشوم اما نتوانستم و واقعا دلیل آن را نمی‌دانم.

 فکر می‌کنید در حال حاضر، ادبیات کودک و نوجوان، جایگاه واقعی خود را پیدا کرده  و به‌حدی رسیده است که قشر نوجوان ما را اغنا کند و حتی جهانی شود یا هنوز با این جایگاه فاصله داریم؟

به‌نظر من این یک شوخی است که ما فکر کنیم یک جایگاه جهانی پیدا کردیم. البته این بدان معنا نیست که بگوییم آثار خوب و قابل عرضه نداریم. برخی از آثار ادبی ما در این حوزه، بسیار هم خوب و ارزشمند هستند اما این آثار تبدیل به یک جریان نشده است. اما با این وجود نسبت به یک دهه پیش، گام‌های جدی به‌جلو برداشته‌ایم. اما به‌طور کلی نسبت به تعداد نویسندگانی که وجود دارد، آثار خوب کمی داریم.

و سوال آخر من درباره انتخاب نام آثار شماست. کتاب‌های شما نام‌های جذابی دارند و اتفاقا یکی از نوجوانان حاضر در نشست امروز نیز به آن اشاره کرد که حتی اگر موضوع کتاب شما را ندانیم، با دیدن نام کتاب، مشتاق به خواندن آن می‌شویم. چطور این نام‌ها را انتخاب می‌کنید؟

پیداکردن عنوان برای داستان و کتاب اهمیت زیادی دارد و برای من آخرین مرحله‌ایست که اتفاق می‌افتد. بیشتر سعی می‌کنم از دل خود داستانی که نوشتم و کاراکترهای داستانم کمک بگیرم و یک اسم را بیرون بکشم و اغلب هم از همین روش استفاده می‌کنم.