به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «شیوههای پرورش فکر کودکان با قصهگویی» از جمله برنامههای بخش علمی نوزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی بود که عصر روز 24 بهمن در سالن کنفرانس مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با حضور دکتر یحیی قائدی دانشیار گروه فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه خوارزمی و حسین شیخالاسلام نویسنده و منتقد ادبیات کودک برگزار شد.
یادگیری در بافت قصه!
در بخش دوم این نشست قائدی با تاکید بر این نکته که برای کاربردی کردن فلسفه در زندگی مردم سراغ «فلسفه برای کودکان» رفته است، اظهار کرد: نکته برجسته محتوای آموزش فلسفه برای کودکان بر داستان استوار است. اینکه ما در نظام آموزشیمان به خوبی چیزی را فرا نمیگیریم به این دلیل است که آنها داستان ما نیستند. اگر قصه ما در علوم، ریاضی، ادبیات یا حتی داستان جایی نداشته باشد ذهن ما به آن دهنکجی میکند و آنرا فرا نمیگیرد.
او ادامه داد: داستان یا قصهِی هر کسی بافت و زمینه یادگیریاش است. هر انسانی در قصه و داستان خودش است. این موضوع تعبیری طبیعتگرایانه از قصه و انسان است. اگر بتوانیم بهطورکلی آموزش را براساس داستان افراد استوار کنیم میتوانیم امیدوار باشیم که تفکر آنها را پرورش دادهایم. در غیر اینصورت افرادی سردرگم خواهیم بود.
قائدی تاکید کرد: فلسفه برای کودکان تلاش میکند آموزش را بر اساس داستان کودکان استوار کند به همین دلیل برای هر پایه تحصیلی داستانهایی نوشته شده که بر زندگی کودک استوار است. از همین روی رابطه انسان و قصه رابطهای تنگاتنگ است. قصه فقط یک امر تفننی و سرگرمکننده نیست؛ بلکه خود زندگی است.
این محقق با تاکید بر این نکته که هیچکس نمیتواند از قصه خودش رها شود، توضیح داد: ابتدا باید به کودکان کمک کنیم تا قصه خودشان را بگویند. بهویژه وقتی نمیتوانند بنویسند باید مدام برای آنها فضایی تهیه کرد که قصه بگویند و هر گونه آموزش بر قصه کودکان استوار باشد. سپس هنگامی که توانست بنویسد باید او را تشویق کرد تا قصه خودش را بنویسد و وقتی هم از این مرحله عبور کرد باید قصه دیگران را بخواند. مرحله آخر نوشتن قصه جهان است. اگر از این نکته غفلت کنیم همیشه در قصه خودمان زندانی میشویم.
او ادامه داد: هر نسلی ممکن است در قصه خودش زندانی شود اگر مدام بر قصه خودش استوار باشد. بنابراین باید از جایی به بعد با قصههای دیگران هم ارتباط بگیرد. ما بهگونهای قصههایمان را میسازیم که همه گزینهها در راستای معنا کردن خواست و میلمان باشد. اگر مدام چنین اتفاقی بیفتد در قصههایمان زندانی میشویم.
قائدی با اشاره بر اینکه قصهخوانی فضایی ایجاد میکند که نشان دهد هر بخشی که در قصهمان ساختهایم گونهای دیگر هم برای نگریستن دارد، توضیح داد: از همین روی یاد میگیریم بخشهای دیگری هم وارد قصههایمان کنیم. اگر این اتفاق بیفتد یعنی در حال پرورش یافتن هستیم.
قصهای با جنبههای مختلف
او تاکید دارد برای خدمت به کودکان باید قصههایی با جنبههای مختلف نگریستن را به آنها نشان دهیم. انسان هیچگاه قصههای خودش را رها نمیکند در رویارویی قصه خود با دیگران سعی میکنیم قصه خودمان را وسیعتر کنیم. از همین روی میگوییم قصهخوانی فقط تفنن و سرگرمی نیست، بلکه برای این است که گونههای مختلف را در اختیار فرد قرار بدهد.
قصههایی برای معنای خود
قائدی معتقد است ما با قصههایمان خودمان را معنا میکنیم. اما اگر تنها در قصه خودمان باقی بماینم معنای خودمان محدود میشود. در رویارویی با قصه دیگران به معنایابی و مفهومیابی از تجارب بقیه دست مییابیم. در اینجا منظور قصههای نوشته شده نیست. هر دو کودکی که به هم میرسند دو قصه دارند و باید فضایی ایجاد کنیم که دربارهی قصههایشان با هم گفتوگو کنند.
قصه دیگران راهی برای افزایش انعطاف
او ادامه داد: در مواجهه با قصه دیگران یاد میگیریم منعطف باشیم. همچنین دیدگاه جامعتری مییابیم و به جنبههای مختلف جهان نگاه میکنیم. بخشی که در نظام آموزشی ما از آن غفلت میشود توجه به قصهگویی جمعی و کاوشگرانه است. در فلسفه برای کودکان باید گفتوگو بنیاد قصهها باشد. وقتی درباره تجربههایمان گفتوگو میکنیم باعث میشود در باره قصههایمان تجدیدنظر کنیم.
قصه سیال و همراهی مخاطب
قائدی در بخش دیگر سخنانش به مثال کتاب «دنیای سوفی» و خبر مبنی بر خودکشی یک دانشآموز اشاره و تاکید کرد: هرگز نباید قصهنویسی را برای آنچه نوشته سرزنش کرد. باید در نظر داشته باشیم قصههای بازتر و سیالتر امکان همراه شدن آدمهای بیشتری را با آن قصه فراهم میکند. درحالیکه قصههای بستهتر چنین امکانی ندارند. اینکه ما در قصهایم تعبیر طبیعتگرایانه رابطه انسان و قصه است.
وی افزود: از همین روی فقط برحسب اتفاق ممکن است قصه فردی با قصه فرد دیگری همراه و منطبق شود. اما تاثیر هر قصهای بر روی هر فردی متفاوت است.
قائدی ادامه داد: قصه، بستر پرورش فکر است. هنگامیکه قصه دیگران را میخوانیم در قصه خودمان تجدیدنظر میکنیم این تجدید نظر به معنای تفکر است. مجموعه این عوامل به پرورش فکری کودک کمک میکند.
این مدرس دانشگاه افزود: از آنجا که آموزش را از قصه در مدارس ایران و حتی دنیا جدا کردهایم در زمینه پرورش تفکر موفق نبودهایم. به عنوان پدر و مادر یا معلم و مربی باید فضا، مکان و زمان را به کودک خود بدهیم تا با دیگران و در حقیقت قصه دیگران آشنا شود.
قائدی در پایان یادآور شد: نحوه رویارویی ما با جهان بر شیوه قصههایمان استوار است. قصه هر کس باید نقطه عزیمت و حرکت او به سمت مکانها و زمانهای دیگر در قصههای دیگر باشد.
نوزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز 27 بهمن کار خود را آغاز میکند.