عادل بزدوده مدرس کارگاه طراحی و ساخت عروسک و پیشکسوت تئاتر عروسکی کشور در گفتوگو با روابط عمومی و امور بینالملل در زمینهی اهداف کارگاههای هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری تهران و شیوههای کار با اعضای نوجوان و تاثیر فعالیتها بر آنها توضیحهایی را ارایه کرد.
بزدوده در اینباره گفت: هر کاری که در کانون انجام میگیرد بر مدار فرآیندمحوری است و برای این هدف نوع آشنایی با ابزار و مسوولیتهایی که به نوجوانان داده میشود باید بهگونهای تعریف شود که ضمن احساس استقلال توانمندیهای خود را نیز بشناسد.
وی ادامه داد تلاش ما هم بر این است که توانمندی کودکان را در کارهای گروهی و انفرادی با مسوولیتدادن به مسیر مناسب خودشان هدایت کنیم، بههمین دلیل در تمام کارگاههای کانون سعی شده توانمندیهای کودک به او نشان داده شود.
پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی در ادامه یادآور شد این هدف برنامهریزی میانمدت و بلندمدت میطلبد و باید تداوم داشته باشد، چراکه ممکن است نوجوان در کلاس من از عروسکسازی به چیز دیگری برسد و قصد ما هم این است که ذهن بچهها را در شرایط رشد قرار بدهیم.
وی خاطرنشان کرد اگرچه ما در کنار بچهها هستیم، اما خود آنها باید بتواند خلاقانه با هر چه هست برخورد کنند؛ حال میخواهد عروسک بسازد، شعر بگوید، یا فیلم بسازد. احساس میکنیم که دستکم بچهها در این فرآیند متمرکز میشوند و به مسوولیتی که به آنها داده میشود تسلط پیدا میکنند و در واقع همین نوع نگاه، کودک را به مطالعه و جستوجو نیز ترغیب میکند.
بزدوده عنوان کرد مسالهی دیگر اینکه باید بچهها را شناسایی و همدل کنیم، نه همسطح. هیچوقت نمیشود بچهها را همسطح کرد و هر کودکی به اندازهی فهم و درکی که در ذهنش پرورش پیدا کرده و یا حتی آنچه در ژن او است شرایط و نیازهای متفاوتی دارد.
وی ادامه داد بر همین اساس نگاه مربی کانون اصلا نگاهی ساده نیست، ممکن است در جمع کودکان عضو کارگاه یکی فوقالعاده قوی باشد، ولی باید با او طوری برخورد شود که احساس غرور کاذب و مخرب پیدا نکند و در مقابل نیز ممکن است کودکی کمی در دریافت مفاهیم مشکل داشته باشد او هم نباید احساس غریبگی کند، و در مجموع باید مراقب باشیم که موضوع لذتبردن بچه از کاری که میکند یا چیزی که میسازد در راس باشد تا از این لذت بتوانیم وارد زوایای حسی کودک شویم و او را آرامآرام با ابزارها و مفاهیم دیگر آشنا کنیم.
بزدوده همچنین با اشاره به اینکه برای حضور بچهها در این کارگاهها نیازی نیست حتما گرایش هنری داشته باشند اظهار داشت: من با این نگاه مخالفم چرا که به عنوان مثال بسیاری از بچههایی که در سال 1353 در کلاسهای آموزش تئاتر من شرکت میکردند امروز پزشک جراحاند و وقتی از آنها میپرسند چطور جراح شدید، میگویند ما در کلاس تئاتر عروسکی عادل بزدوده شرکت کردیم مگر من به آنها جراحی یاد دادهام؟ در نتیجه این مهارتها و آموزشها قرار است در زندگی آینده به کار این کودکان بیاید.
چه مباحثی با چه روشهایی قرار است در این دوره از کارگاه طراحی و ساخت عروسک آموزش داده شود؟
وی در زمینه شیوههای آموزشی کارگاه طراحی و ساخت عروسک در کانون گفت: ابتدا ظرف را برای اعضا مشخص میکنم تا هنرجویان بدانند که اندازهی ظرف این ترم چه قدر است و بر اساس شناختی که به آنها میدهم توقعشان را در همان حد نگه میدارم و در دورههای بعد اندازهی این ظرف را تغییر میدهیم تا هر قدر مساله به سمت جلو پیش برود ظرف و خواستهشان بزرگتر و بزرگتر شود.
کارگردان تئاتر ابراز داشت چیزی که در این دوره، مهم است توجه بچهها به اطراف است، نوجوان میتواند با اشیای دورریختنی، پارچه و مواد ساده اشکال و عروسک بسازد. در نتیجه هدف این است که در این دوره ذهن نوجوانان را به کار بگیریم تا نگاهشان متحول شود و ساده از کنار دنیای اطراف نگذرند، وقتی چنین فرصت و فضایی ایجاد شده، بهتر است این ظرفیت به درستی به نوجوانان منتقل شود.
وی در مورد ادامه برپایی این کارگاهها بیان داشت: این کارگاهها به یقین ادامه خواهد داشت و تلاش خواهیم کرد نوجوانان را رها نکنیم و آرامآرام در کنار بچههایی که تمایل دارند و تواناییشان را استعدادیابی کردهایم قرار میگیریم و به صورت غیرمستقیم در فضاهای حرفهای واردشان میکنیم و اگر کسی دوست داشته باشد در این هنر عرضاندام کند، ما تمام داشتههایمان را در اختیارش قرار خواهیم داد.
بزدوده ضمن ابراز خرسندی از این اتفاق خوب گفت: نیاز مبرم است که در فضای کانون بیشتر شاهد این فعالیتها باشیم و در حال حاضر این طرح از تهران شروع شده در ادامه به مراکز دیگر گسترش پیدا خواهد کرد، اگر این زنجیره به هم متصل شود، اتفاقهای خوبی خواهد افتاد چرا که به اعتقاد من و بیشتر دوستان هنرمندم تمام داشتههای ما از کانون است.
وی در پایان افزود: کانون سرآغاز تمام تحولات اجتماعی، فرهنگی ماست و فکر میکنم که کانون به عالیترین شکل این ظرفیت را دارد و فقط باید یک برنامهی مدون داشته باشیم که این مسیر را هموار کنیم تا از دل بچههای کتابخانه هنرمندان بزرگی رشد کنند، البته قصد ما این نیست که اعضای کانون حتما بازیگر یا فیلمساز شود، بلکه این است که اعضا توانمندی خود را بشناسند و بر اساس این شناخت، برای زندگی برنامهریزی کنند.