به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان، ۲۹ آبان ماه، کارگاه «نقش اسباببازیها در الگوهای نوین تدریس» در محل کانون و در حاشیه چهارمین جشنواره ملی اسباببازی برگزار شد.
شادی عظیمی، مدرس دورههای طراحی اسباببازی به این که یادگیری، فرآیندی است که انسان، خود انتخاب میکند، اشاره و بیان کرد: ما از اجتماع، پدران، مادران و دوستان خود تاثیر گرفته و از آنها یاد میگیریم. یادگیری و آموزش، در ارتباط متقابل با یکدیگر هستند و بازی و اسباببازی، یکی از بهترین واسطهها در این میان هستند.
این فعال حوزه اسباببازی، تجربه را غنابخش فضای آموزشی دانست و افزود: تجربه، رویدادی است که پیوسته حادث میشود و عاطفه و اندیشه، عناصر دخیل در آن هستند. به همین خاطر است که اسباببازیها میتوانند تجربههای تازهای را به ما بچشانند.
عظیمی به ویژگیهای یک اسباببازی خوب اشاره و بیان کرد: اسباببازیها اختیاری و لذتبخش و خیالپردازانه هستند. هرچه اسباببازیها خیالپردازانهتر باشند و از قواعد کمتری پیروی کنند، موفقتر هستند و ماندگاری بیشتری دارند.
به گفته این مدرس دورههای طراحی اسباببازی، امروز الگوهای سنتی تدریس تغییر کرده و در الگوهای نوین، یادگیری یک طرفه نیست و معلم، تنها تسهیلگر است و فضای بین دانشآموز و مفاهیم را هموارتر میکند.
عظیمی با اشاره به این که اسباببازیها، زندگی را توسعه میدهند گفت: اسباببازیها، مهارتهای فیزیکی و حرکتی چون راه رفتن، مهارتهای ذهنی چون حل مساله، مهارتهای اجتماعی و همچنین احساسی چون لذتبردن را به ما آموزش میدهند.
کودکان را به یادگیرندههای مادامالعمر تبدیل کنیم
سیما مهدیزاده، روان شناس تربیتی هم به دو رویکرد متفاوت آموزشی «والدورف» و «مونته سوری» اشاره و بیان کرد: رودولف اشتاینر، بنیانگذار این رویکرد آموزشی است. او نخستین دوره تربیت مربی کودکان را برگزار کرده و بنیان نهاده؛ در رویکرد والدورف، جریان آموزش، نشاطانگیز است و او بیش از هر چیز به طبیعت و آموزش هنر، کاردستی، نقاشی، مجسمهسازی و به طور ویژه به موسیقی توجه میکند.
به گفته این روان شناس تربیتی، در سیستم آموزشی والدورف، اسباببازی محور آموزش است و این اسباببازیها از جنس چوب و پارچه و عناصر طبیعی هستند. برای مثال عروسکهای والدورف از پارچه هستند و داخل آنها با ارزن پر شده؛ وزن هر کدام از این عروسک ها هم از یک تا سه کیلو است تا بچهها تصور کنند نوزاد یک انسان که همجنس خودشان است را در آغوش گرفتهاند.
مهدیزاده به روش مونته سوری در آموزش هم اشاره و بیان کرد: ماریا مونته سوری، یک روان پزشک است که بیش از اسباببازی بر ابزار آموزشی تکیه دارد. او از مواد طبیعی برای آموزش زبان، اعداد، فرهنگ، هنر، جغرافیا، زیستشناسی و تاریخ علم و هنر به بچهها کمک گرفته و تلاش کرده قوای حرکتی بچه ها را تقویت کند.
این روانشناس با اشاره به اهمیت فضای آموزشی از دیدگاه مونته سوری گفت: در این رویکرد آموزشی، آرامش و سکوت مهم است. او همچنین به مربیان اهمیت بسیار می دهد، از این جهت، دورههای طولانی در این رویکرد برای آموزش مربیها وجود دارد.
مهدیزاده، لذت را اصل مهم در هر دو رویکرد آموزشی والدورف و مونته سوری دانست و افزود: اگر این دو رویکرد، همچنان پیشرو و پرطرفدار هستند، به این خاطر است که لذت را اصل دانسته و برآن تکیه کردهاند. امیدوارم ما هم بتوانیم کودکان خود را به یادگیرندههای مادام العمر تبدیل کنیم.
الگوهای جهانی تدریس باید بومی شوند
محسن کیا، کارشناس تالیف کتب درسی هم به تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اشاره و بیان کرد: این سند را ۵۰۰ نفر از نخبگان کشور تالیف و تدوین کردهاند و هدف از آن تربیت دانشآموزان خداجو، با بصیرت، اهل علم و توانمند در حل مشکل است.
به اعتقاد این کارشناس تالیف کتابهای درسی، وجود جایی به نام سازمان سنجش توهینی به نظام آموزش و پرورش است. او در اینباره افزود: مگر ما ۱۲ سال در مدارس و بعد در دانشگاههای خود به تربیت دانشآموزان و دانشجویان و آموزش به آنها و پرورش ذهن و روانشان نمیپردازیم؟ پس سازمان سنجش، ملاک و معیار چه چیزی است؟ مگر خود وزارت آموزش و پرورش این توانایی را ندارد؟
کیا به کتابهای کار و فنآوری اشاره و بیان کرد: ما در این کتابها تنوع قومی و بومی کشور خود را در نظر گرفته و به آموزش کار با فلز تا پرورش بلدرچین به دانشآموزان براساس شرایط اقلیمیشان پرداخته و تلاش کردهایم تا هنرآموزان، چیزهایی را یاد بگیرند که در زندگی عملی به کارشان بباید و بتوانند از طریق آموختههای خود، امرار معاش کنند.
این کارشناس دفتر تالیف کتب درسی با اشاره به این که مدتی است این دفتر، تنها به گردآوری و چاپ کتاب نمی پردازد، گفت: ما مدتهاست که به جای کتاب، یک بسته آموزشی، شامل کتاب و فیلم راهنمای معلم و همچنین راهنمای دانشآموز و صلاحیت حرفهای معلمان تهیه میکنیم.
به گفته کیا، کتابهای درسی، متفاوت با کتابها و ابزارهای دیگر آموزشی هستند چرا که بچههای کل ایران را پوشش میدهند و هستند دانشآموزانی که لوح فشرده و فلش را نمیشناسند و ما باید در تالیف کتابهای درسی به همه این موارد توجه کنیم.
آموزش و پرورش ما با الگوهای جهانی تدریس فاصله دارد
در انتهای این کارگاه هم رضا محمودی، روان شناس، ایرانیها را صاحب فرزانگی دانست و افزود: ایرانیان، دو هزار سال پس از ما فرزانگی را گرفتند و نام فلسفه بر آن گذاشتند. ما بودیم که برای هر چیز، عدد ساختیم و نسبتمان با همه چیز مشخص بود اما نظام آموزشی ما فرسنگها با فرزانگی فاصله دارد.
این روانشناس، وظیفه آموزش و پرورش را روشن کردن مسیر برای دانشآموز دانست و افزود: وظیفه ما در آموزش و پرورش این است که رابطه دانشآموز با خودش را کم کنیم و این همان چیزی است که آموزش و پرورش ما از آن بیخبر است. کار این وزارت خانه این نیست که برای بچهها هدف تعیین کند بلکه باید مسیری را به او نشان دهد تا شخصیت خود را بهتر بشناسد.
محمودی با بیان این که آموزش و پرورش اجازه ندارد به جای دانشآموزان فکر و برای آنها هدف تعیین کند گفت: چه کسی گفته این وزارتخانه باید بچههایی خداجو تربیت کند؟ مگر نه این که خداجویی یک نیاز فطری و غریزی است. پس چرا مسئولان ما به اینمساله و به این که پرورش مهمتر از آموزش است توجه نمی کنند؟
به گفته این روان شناس، اسباببازی تا سن ۱۸ سالگی، فاصله میان دانشآموز با خود را کم میکند و چهقدر در نظام آموزشی ما از این ابراز استفاده میشود؟ امروز معلمها در سراسر دنیا، همبازی بچهها هستند آیا در سیستم آموزشی ما هم این گونه است؟ معلم به جای بچه فکر نمیکند که او را باخدا بار بیاورد یا نه؟ اسلام، پیش از آن که دین احکام باشد، دین اخلاق است و کاش آموزش و پرورش ما به چنین چیزی بیشتر توجه میکرد.
چهارمین جشنواره ملی اسباببازی تا روز دوم آذر در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب پذیرای بازدیدکنندگان است.