گفتوگو: فرناز میریمعاونت فرهنگی استان ایلام در راستای تداوم طرح «کانون- مدرسه» که سال گذشته اجرا میشد، حدود یک ماه است طرح «یک مرکز، یک مدرسه» را با حضور و همکاری مربیان کانون در مدارس اجرا میکند.
طرحی که با حضور مربیان کانون استان ایلام علاوه بر اجرای فعالیتهای مراکز کانون، روایت قصههای ایرانی و بومی ایلامی را برای دانشآموزان مدارس در پی دارد. از سوی دیگر ایجاد خلاقیت، نوآوری و کسب مهارتهای فردی و اجتماعی دانشآموزان، انس با مطالعه و کتابخوانی، لذتبخش کردن محیط یادگیری و استفاده از سبکهای متنوع یادگیری با آموزشهای غیرمستقیم از اهداف اصلی طرح «یک مرکز، یک مدرسه» هستند.
در این راستا با جلیل صفربیگی، معاون فرهنگی کانون استان ایلام گفتوگویی داشتیم و جزئیات بیشتر این طرح را از او جویا شدیم. او چهار سال است با کانون همکاری دارد و پیشتر نیز در آموزش و پرورش به عنوان معلم مشغول به کار بوده است.
در ابتدا بفرمایید چرا به سراغ اجرای طرح «یک مرکز، یک مدرسه» رفتید؟
سال گذشته طرح «کانون- مدرسه» را داشتیم اما از آنجا که امسال دیگر این طرح اجرا نشد تصمیم گرفتیم طرح «یک مرکز، یک مدرسه» را جایگزین آن کنیم تا با مدارس همکاری داشته باشیم و برنامهها و فعالیتهای کانون را همچنان در مدارس و برای دانشآموزان اجرا کنیم.
نحوهی اجرا این طرح و همکاری با مدارس به چه صورت است؟
طرح به این صورت است که هر مرکز کانون با دو مدرسهی دخترانه و پسرانه در گروههای سنی کودک و نوجوان یعنی ابتدایی و متوسطهی اول ارتباط دارد. طی جلسههایی که با مدیر و شورای مدارس داشتهایم چهار روز در هفته این مدارس به مراکز کانون مراجعه میکنند و مربیان ما برای دانشآموزان و البته متناسب با سن آنها فعالیتهای کانون را انجام میدهند. همچنین در طول اجرای طرح و در اوقاتی که مدارس نمیتوانند به مراکز کانون رجوع کنند مربیان ما به مدارس میروند و برای آنها برنامه اجرا میکنند. از سوی دیگر در این طرح ثبتنام دانشآموزان به عنوان عضو کانون صورت میگیرد و برهمین اساس هم تعداد اعضای ما بیشتر میشود و هم اینکه مدارس به شکل طرح «کانون- مدرسه» و البته به صورت رایگان و بدون دریافت هزینهای با کمک مربیان ما با کانون و فعالیتهای آن آشنا میشوند.
روند همکاری آموزش و پرورش استان ایلام با این طرح و موافقت برای اجرای آن به چه صورت انجام شد؟
با ادارهی کل آموزش و پرورش، کارشناسان آن و معاونت آموزش ابتدایی جلساتی داشتیم و طرح را توجیه کردیم که خوشبختانه از این طرح استقبال کردند و به تمامی مدارس در استان، شهرستانها و مناطق تابعه نامه نوشتند تا همکاری لازم با کانون را داشته باشند و اجازه بدهند دانشآموزان آنها در مراکز ما حضور یابند. البته برنامههای دیگری هم برای جذب مدارس در این زمینه داشتیم. برای مثال پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه جلسهی انجمن اولیاء و مربیان مدارس در مراکز کانون برگزار شود تا اولیا به اجبار مراکز و کتابخانههای ما را ببینند و از امکانات و برنامههای کانون مطلع شوند. در کنار آن مربی مسوول ما در هر مرکزی و در کنار مدیر مدرسه اولیا را در جریان برنامههایی که در طول سال برای بچهها اجرا میشود، قرار میدهد. همچنین سالنهای نمایشی که در مراکز داریم با کمترین هزینه در اختیار مدارس قرار میدهیم تا برای نمایش فیلم یا دیگر برنامهها از آن استفاده کنند. خوشبختانه از تمامی این طرحها از سوی آموزش و پرورش استقبال خوبی صورت گرفته است.
بخش مهمی از فعالیت کانون به کتابخانههای سیار اختصاص دارد که به مناطق و روستاهای دورافتاده میروند و فعالیتهای کانون را برای کودکان اجرا میکنند. برای این بخش چه برنامهای در نظر گرفتهاید تا دانشآموزان مناطق روستایی یا عشایری هم از این طرح بیبهره نباشند؟
با آموزش و پرورش در بخش مدارس روستایی و عشایری نیز برای مراکز سیار کانون برنامهریزی کردهایم که از همکاری دوستان آموزش و پرورش در این بخش هم استفاده کنیم. در همین راستا برای مراکز سیارمان با کارشناسان مدارس عشایری و روستایی آموزش و پرورش ایلام جلسه داشتیم و قرار است در این بخش هم مراکز سیار کانون را فعالتر کنیم. در آموزش و پرورش مدارس عشایری، کپری و روستایی وجود دارند که مراکز سیار ما به آنها مراجعه نمیکنند یا ممکن است دسترسی نداشته باشند. قرار است هماهنگیهای لازم صورت بگیرد تا با همکاری آموزش و پرورش و کارشناسان عشایری در ایامی از سال تحصیلی مربیان ما نیز با آنها همراه شوند و برای مثال طرح امانت کتاب را با آنها اجرا کنیم. به بیان دیگر دوستان آموزش و پرورش به ما در طرح امانت کتاب کمک کنند یا در مجتمعهای عشایری آموزش و پرورش و در برخی نقاط استان برنامههایی با محوریت کتاب برای آنها اجرا کنیم.
فکر میکنید طرح «یک مرکز، یک مدرسه» چه اندازه به رونق مراکز کانون و گسترش آن در میان کودکان و نوجوانان میتواند کمک کند؟
باتوجه به اینکه ساعت کار مراکز کانون از هشت صبح تا دو بعدازظهر است عملا در فصل مدارس بچهها امکان حضور در کانون را ندارند. خوشبختانه «طرح یک مرکز، یک مدرسه» باعث شده است مراکز ما رونق بگیرد و تقریبا استقبال از این طرح نسبت به سال گذشته حدود ۵۰ درصد افزایش داشته است. همچنین این طرح جایگزین خیلی مناسبی برای طرح «کانون- مدرسه» است؛ چراکه اجبارهایی که در طرح قبلی بود را برداشتهایم و یک تعامل دو سویه بین مدارس و مراکز کانون ایجاد شده است. خوشبختانه آموزش و پرورش هم همکاری خوبی با کانون داشته است و امیدواریم این همکاری تا پایان سال تداوم یابد.
طرح «یک مرکز، یک مدرسه» از چه زمانی اجرایی شده است و چه تعداد از مراکز کانون استان ایلام با این طرح همکاری دارند؟
از آنجا که دو ماه اول سال تحصیلی منتظر بودیم طرح «کانون- مدرسه» دوباره اجرا شود، اما نشد ما از اول آذر این طرح را آغاز کردیم که از شنبه تا چهارشنبه اجرا میشود. با برنامهریزی مشترک مراکز و مدارس متناسب با برنامهی مدرسه برای مثال در ساعت هنر، پرورشی یا دیگر ساعات درسی که شورای فرهنگی مدرسه در برنامه گنجانده باشد مربیان کانون در مدارس یا چند کلاس از مدارس در مراکز کانون حضور مییابند. کانون استان ایلام ۲۲ مرکز ثابت، سیار و پستی دارد و تمامی این مراکز در طرح «یک مرکز، یک مدرسه» فعال هستند و همکاری دارند.
بهنظر شما چه اندازه ضرورت تعامل بین مدرسه و کانون احساس میشود و نزدیک و همسو شدن فعالیتهای این دو نهاد چه نقشی در پرورش کودکان و نوجوانان میتواند داشته باشد؟
معتقدم در طول سالیان گذشته بین کانون و آموزش و پرورش فاصلهای ایجاد شده است و دوستان ما در آموزش و پرورش شناخت درست و دقیقی از کانون و فعالیتهای محوری کانون ندارند. این موضوع شاید به این دلیل است که ما معرفی درستی از کانون هم به جامعهی آموزش و پرورش و هم به اولیاء دانشآموزان ارایه نکردهایم. این فاصله سبب شده از امکاناتی که در اختیار آموزش و پرورش است بهویژه نیروی انسانی و دانشآموزی که برای ما عضو تعریف میشود بهرهبرداری درستی انجام ندهیم. از سوی دیگر این عدم شناخت در آموزش و پرورش و بهویژه در مدارس نوعی مقاومت را شکل داده که با کانون همکاری نداشته باشند.
این درحالی است که آموزش و پرورش و مدارس با ۲۰ تا ۳۰ نهاد دیگر مانند وزارت بهداشت و درمان، بهزیستی، پلیس راهبر و... ارتباط مستقیم دارند و از حضور دانشآموزان به نفع خودشان استفاده میکنند. هرچند معتقدم دلایل فاصلهای که در این مدت ایجاد شده باید آسیبشناسی شود اما با طرح «یک مرکز، یک مدرسه» این فاصله برداشته میشود و کانون و مدرسه به عنوان دو بال آموزش و پرورش میتوانند با هم کار کنند. همچنین فراموش نکنیم بخش فرهنگی، هنری و ادبی آموزش و پرورش ما کانونیها هستیم و باید این ارتباط تقویت و به مدارس معرفی شود؛ چراکه از نظر فضای فرهنگی و هنری جایگاه ما فضای بسیار مطلوبی دارد. میتوانیم کارکردهای مشترکمان با آموزش و پرورش را به اشتراک بگذاریم. این اشتراک یک بهرهی دو سویه هم دارد که هم به نفع کانون و هم آموزش و پرورش میشود و در حقیقت نوعی بازی برد- برد است.
چرا فکر میکنید اشتراک کارکردهای کانون و آموزش و پرورش میتواند یک بازی برد- برد و بهرهی دو سویه داشته باشد؟
ما در کانون نیروی متخصص و تربیت شدهی فرهنگی، ادبی و هنری داریم و آموزش و پرورش نیروی انسانی آموزشپذیر. باید از این ویژگیها در سطح کلان بهرهبرداری درستی شود تا بدون دریافت حقالزحمه از کانون یا بدون پرداخت هزینهای به آموزش و پرورش آنها ضرورت اعزام دانشآموزان به مراکز کانون را درک کنند. البته در حال حاضر این اتفاق در استان ما به خوبی صورت گرفته است و حتی بعضی از مراکز ما ظرفیت خدمترسانی به آموزش و پرورش را دیگر ندارند. هر چند هنوز هم تا حدی نیاز به توجیه مدیران مدارس برای فرستادن دانشآموزان به کانون و حضور خودشان وجود دارد تا فاصلهی میان کانون و آموزش و پرورش از بین برود.
نمونهای از اشتراک کارکردها و همکاری میان کانون و آموزش و پرورش دارید؟
برای مثال در مدارس فعالیت سرود همگانی است و مسابقهی سرود هم در مسابقات فرهنگی هنریشان وجود دارد. اگر گروههای سرودی با استفاده از دانشآموزان مدارس تشکیل دهیم هم از ظرفیت این گروهها برای مدرسه و هم برای کانون استفاده کردهایم. یعنی هم ما و هم آموزش و پرورش به هدفمان میرسیم. این گروه سرود میتواند در مناسبتها و برنامههای مختلف مدارس اجرا داشته باشد یا در مسابقات شرکت کند و از سوی دیگر فرآیندی که ما برای فعالیت سرود در مراکز داریم، محقق و در نهایت به جذب عضو منجر میشود. همچنین در کنار فعالیت سرود ممکن است دانشآموزان جذب فعالیتهای دیگر مانند امانت کتاب، قصهگویی، نمایش خلاق و... شوند.
در صحبتهایتان به پیشنهاد برگزاری جلسات اولیاء و مربیان مدارس در مراکز کانون اشاره کردید، فکر میکنید آشنایی اولیاء با کانون چه نقشی در گسترش و همگانیتر شدن فعالیتهای کانون میتواند داشته باشد؟
ما در کانون اولیاء را حذف کردهایم. در حالیکه در مدارس حضور اولیاء هم از جهت آموزشی و هم پرورشی به شدت پررنگ است. با توجه به دعوتی که مدارس از اولیاء میکنند و با مراجعهی آنها به مدارس در جریان تمامی برنامهها و فعالیتهای مدرسه قرار میگیرند. اما در کانون متاسفانه بین مرکز، مربیان و اولیاء اعضا فاصلهای ایجاد شده است و در واقع اولیاء به فعالیتهای فرهنگی و هنری به عنوان یک فعالیت اضافی، غیر ضروری و زائد نگاه میکنند.
راهکار شما برای ایجاد این تعامل با اولیاء اعضا چیست؟
این ضرورت احساس میشود که اولیای اعضا را به سمت خودمان بکشانیم. برهمین اساس باید میان کانون و اولیاء اعضا تعاملی ایجاد کنیم. در این راستا به شوراهای فرهنگی در مراکز ابلاغ کردهایم حتما در جلسههای ماهانهی شورا یک یا چند نفر از اولیاء اعضا را دعوت کنند تا آنها هم در برنامهریزی کانون نقش داشته باشند و از برنامههای ما اطلاع پیدا کنند تا این فاصله اندکی از بین برود. البته طرحی هم برای اولیاء داریم تا برای اولیاء بچههایی که کتاب تحویل میگیرند هم کتاب کودک و نوجوان بفرستیم. سالهای گذشته طرحهایی بوده که برای اولیاء کتاب بزرگسال ارسال میشده است. اما در این طرح میخواهیم همان کتابهایی که بچهها میخوانند اولیاءشان هم بخوانند. همچنین برنامههایی داریم تا اولیا را به مراکز کانون دعوت کنیم تا در ایام و مناسبتهای ملی- مذهبی که کانون برنامه دارد مانند قصهگویی یا شب یلدا آنها نیز در کانون حضور داشته باشند. استفاده از ظرفیت و حضور اولیاء در راستای برنامههایی است که در حوزهی تمرین مهارتهای زندگی از سوی معاونت فرهنگی کانون بر آن تاکید شده است و ما نیز سعی میکنیم در آن بخش همکاری لازم را داشته باشیم تا اولیاء نیز وارد کانون و مراکز ما بشوند.