گفتوگو: فرناز میریعمیق معتقد است نقد و منتقد حرفهای در حوزهی کتابهای علمی سبب میشود افراد غیرحرفهای و غیر متخصص از این حوزه کنار بکشند؛ چراکه میدانند کاستیهای کارشان با نقد اصولی نمایان میشود.
بهطور کلی کتابهای علمی کتابهایی هستند که کودکان و نوجوانان را با جهان و تفکر علمی آشنا میکنند و دید علمی آنها را گسترش میدهند. از سوی دیگر این آثار ویژگیهایی دارند مانند اینکه؛ کنجکاوی کودک و نوجوان را دربارهی جهان پیرامونش پاسخ میدهند، دانستنیهایی را عرضه میکنند که برای زندگی روزمره لازم هستند، تفکر علمی و روش علمی را در کودک و نوجوان گسترش میدهند، دانش پایه و اطلاعاتی را عرضه میکنند که به درک یافتههای نو کمک میکنند و... اما مشکلاتی چون ترجمهی صرف، نبود مترجم متخصص و مناسب، نبود نویسندهی علمی و عدم ویراستاری آثار علمی زیر نظر یک ویراستار علمی پیش روی این حوزه وجود دارد.
انتشار دو مجموعهی «حیوانات دانشمند» و «هندسهی عصر حجر» با ترجمهی عمیق و دیگر آثار علمی که تاکنون با ترجمهی او از سوی انتشارات کانون پرورش فکری یا دیگر ناشران ارایه شده است، بهانهای شد تا دربارهی ویژگی این آثار، ویژگی کتابهای علمی و ترجمهی آن برای کودکان و نوجوانان و نبود منتقد حرفهای در این حوزه با او گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه میخوانید.
مهمترین ویژگی مجموعهی «حیوانات دانشمند» چه بود که آنرا برای ترجمه انتخاب کردید؟
تاکنون دربارهی حیاتوحش و حیوانات کتابهای زیادی منتشر شده است اما آنچه این کتابها را از دیگر کتابهای علمی که سایر ناشران منتشر کردهاند متمایز میکرد، تفکیک موضوعی آن است. در مجموعهی «حیوانات دانشمند» هر کتاب به یک گروه از حیوانات مهندس، ابزارساز، ردیاب، پیغامرسان و تغییر شکل دهنده اختصاص دارد. در حقیقت حیواناتی که در هرکدام از این کتابها معرفی شدهاند قهرمانان این کار هستند. برای مثال در کتاب «حیوانات مهندس» حیواناتی که در مهندسی ساخت و ساز در طبیعت حرف اول را میزنند، معرفی شدهاند. به علاوه اینکه بخشی از کتاب به الهام از طبیعت یا تقلید اختصاص یافته است. یعنی مواردی که انسان از طبیعت الهام گرفته یا تقلید کرده است. برای مثال ساخت سد از سوی انسان در کتاب معرفی شده که با الهام از سدسازی سگهای آبی صورت گرفته است. یا به عنوان نمونهای دیگر انسان رادار را با الهام از خفاش و ردیابی پژواک صدا توسط او ساخته است.
دانستن چنین مواردی از جمله تقلید بشر از تواناییهای حیوانات از چه جهت برای نوجوانان ضروری است و چه نقشی در تغییر نگاه آنها به مسایل دارد؟
بسیاری از فنآوریها، اختراعها یا ابزارهایی که در زندگی روزمره استفاده میکنیم از آفرینش و طبیعت الهام گرفته شده و نکتهی مهمی است که ما انسانها بدانیم چیزی را نه کشف و نه اختراع میکنیم. همه چیز در طبیعت و هستی موجود است و انسان با تلاش و پشتکار خودش کم کم به اسرار آفرینش پی میبرد، از آنها الهام میگیرد و در ساخت فنآوریهایش استفاده میکند. بهنظر من مخاطب نوجوان امروز ما باید بهتر به پیرامون خودش نگاه کند و بداند در اطراف او چه میگذرد. چنین کتابهایی به مخاطب میآموزد با دقت به محیط اطرافش نگاه کند و بداند چه شگفتیهایی در طبیعت وجود دارد که مخاطب نوجوان از آن غافل بوده است. در حالیکه این آثار به او کمک میکند با دید بازتر و نگاه جدیدتری به پیرامونش بنگرد. از سوی دیگر مخاطب به شکل غیرمستقیم ضمن لذت بردن از این کتابها از توانمندیهای حیوانات حیاتوحش متوجه میشود ما انسانها چه بهرههایی از خلاقیتها و توانمندیهای حیوانات میبریم. نکاتی که اسرار آفرینش هستند بدون آنکه متوجه آنها شویم. بسیاری از فنآوریها در دنیا از طبیعت الهام گرفته و ضروری است مخاطب را با این مسایل آشنا کرد. گاهی میگویم انسان با پیشرفت فناوری فقط درجاتی از جهالتش کم میشود. یعنی ما خودمان چیزی نداریم که به آن مغرور شویم و بگوییم خودمان ساختهایم؛ بلکه همه چیز در طبیعت وجود دارد.
در انتهای هر کتاب بخشی به واژهنامه و نمایه اختصاص یافته است. چرا این بخش را در کتاب گنجاندهاید؟
یکی از کاستیهای کتابهای کانون در گذشته این بود که معمولا واژهنامه و نمایه نداشتند. اما خوشبختانه در این کتابها رعایت شده است. من همیشه در مجموعههای علمی واژهنامه هم میگذارم تا بچهها به راحتی و با مراجعه به آن واژه بتوانند اطلاعات مورد نیازشان را پیدا کنند. واژهنامه در حقیقت تعاریف کلیدی است که اطلاعات مخاطب را دربارهی آن واژه بیشتر میکند.
مجموعهی دیگر که چندی پیش به چاپ رسید «هندسهی عصر حجری» بود. این مجموعه دربارهی چیست و چه ویژگی دارد؟
«هندسهی عصر حجری» بهطور غیرمستقیم به نوجوانان میآموزد هندسه و ریاضیات فقط تعریف صرف نیست. بلکه مخاطب با خواندن این آثار متوجه میشود ریاضی به شکل کاربردی در زندگی چه نقشی ایفا میکند. مربع، مکعب، کره، خط، دایره و مثلث عنوان هر یک از کتابهای این مجموعه است. بخشی از کتاب به صورت خیلی جدی به اشکال هندسی پرداخته و بخشی دیگر به صورت دیالوگ داستانی و طنز به مواردی از اشکال هندسی در گذشته اشاره دارد. برای مثال بسیاری از ابزار و وسایلی که امروزه داریم با الهام از اشکال هندسی ساخته میشوند. به عبارت دیگر ریاضی و هندسه با این روش شیرینتر و کاربردیتر میشوند.
به عنوان مترجم کتابهای علمی برای کودک و نوجوان بهنظر شما ویژگی ترجمهی کتابهای علمی برای این گروه سنی چیست؟
اولا باید افرادی که اهل فن هستند و دانش تخصصی دارند به سراغ نگارش یا ترجمهی کتابهای علمی بروند. برای مثال در ترجمهی داستان اگر به جای پنجره از دریچه هم استفاده کنیم در بافت داستان مشکلی ایجاد نمیشود اما در مباحث علمی هر علمی واژگان خاص خودش را دارد. پیشتر هم گفتهام وقتی کسی شیمی را ترجمه میکند آن متن باید بوی اسید بدهد یا اگر کسی در حوزهی گیاهشناسی ترجمه میکند متن باید بوی علف و گیاه بدهد یعنی خواننده فکر کند در چمنزار قدم میزند. فارغ از اینکه باید صحیح ترجمه کند، مترجم باید واژگان معادل آن علم را نیز به همراه خود در متن بیاورد.
منظور شما از واژگان مخصوص به هر علم چیست و چگونه در ترجمه خودش را نشان میدهد؟
هر علمی واژگان خاص خودش را میطلبد. برای مثال در فیزیک ما از واژهی عکسالعمل اما در شیمی از واکنش استفاده میکنیم. بنابراین من در متون علمی علاوه بر اینکه سعی میکنم ترجمهی کاملی از آن متن ارایه شود از سوی دیگر تلاش میکنم واژگان آن علم را هم بیاورم.
دیگر ویژگیهای ترجمه یا تالیف آثار علمی چه هستند؟
یکی از کاستیهایی که امروزه در بازار نشر ما وجود دارد این است که بسیاری از کتابهای علمی ما و شاید بتوان گفت ۷۰ درصد آثار علمی پر از غلطهای علمی هستند و واژگان تخصصی آنها رعایت نشده است. از سوی دیگر کتابهای علمی نباید تبلیغی باشند. یعنی نباید فقط کشور مربوطه را تبلیغ کنند؛ بلکه کتابهای علمی باید جهان شمول باشند تا مخاطب اهل هرجایی که باشد احساس کند با خواندن کتاب چیزی یاد میگیرد. نه اینکه کتاب فقط مربوط به یک کشور است.
چرا این مساله در بسیاری از آثار علمی برای گروه سنی کودک و نوجوان رعایت نمیشود؟
این موضوع برمیگردد به شناخت و تجربهی مترجم که در انتخاب کتابها وسواس نشان دهد. همچنین در حوزهی تالیف از بسیاری از موضوعهای علمی میتوانیم الهام بگیریم و آنرا بومیسازی کنیم.
بحث دیگر در ارتباط با نقد آثار علمی و منقدان این حوزه است. به نظر شما در این زمینه چه اندازه نقد و منتقد به ارتقای سطح کتابهای علمی منتشر شده میتواند کمک کند؟
در حوزهی داستان و رمان منتقد زیاد داریم. اما در حوزهی کتابهای علمی به دلیل اینکه افراد متخصص این حوزه کمتر و تعداد محدودتری از افرادی در این حوزه کار میکنند در نتیجه منتقد حرفهای کتابهای علمی نیز کمتر داریم. درحالیکه اگر نقد در حوزهی کتابهای علمی را همگانیتر کنیم و بیشتر ترویج دهیم بسیاری از افراد غیرمتخصصی که وارد این حوزه میشوند، کنار میکشند؛ چراکه میدانند در صورت نقد حرفهای زیر سوال میروند.
ویراستاری متون علمی و نقش ویراستار در این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم ناشر در چاپ کتاب همان گیت پرواز است. ناشر اگر کاری که ترجمه میشود را به ویراستار متخصص بسپارد، خود به خود ضعفهای کار برطرف یا نمایان میشود. اما به دلیل آشفتگی موجود در بازار نشر بسیاری از ناشران کار را به ویراستار علمی نمیسپارند و این موضوع مخاطب را نیز گمراه میکند. چرا ما به عنوان مترجم باید به سراغ کارهایی برویم که توانایی، تجربه و سواد آنرا نداریم. اما به دلیل آشفتگی بازار نشر بسیاری از کتابهای علمی منتشر شده یا غلطهای علمی دارند یا واژگان معادل واژههای مربوطه را ندارند یا موازی کاری هستند.
و بهنظر شما چگونه میتوان از آفتی که موازی کار به حوزه کتاب میزند پیشگیری کرد؟
موازی کاری جز هدر رفتن بیتالمال و کاغذ فایدهی دیگری ندارد. به نظر من فکر جدید و نه موضوع در حال حاضر مهم است؛ چراکه فکر جدید یعنی یک موضوع از نگاه جدیدتری پرداخته شود. باید بدانیم چه موضوعی را انتخاب کنیم و از چه زاویهای به موضوع نگاه کنیم که تاکنون به آن پرداخته نشده است. این مساله خیلی مهم است که ناشران باید نسبت به آن وسواس نشان دهند و اگر مشابه اثری پیشتر ترجمه شده است موازی کاری نکنند و به دنبال بهترینها باشند.
سخن آخر؟
ناشرانی که از نظر تصویر، محتوا، جلد و... بسیار معتبر هستند باید در انتخاب کتاب، بیشتر دقت کنند. کارشناسی کتاب برای انتخاب آن و از سوی دیگر اشراف مترجم به حوزهی ترجمه بسیار مهم است.