نقد ادبی، تابانیدن چراغ به متن اثر است

این تفکر که دانشِ منتقد ادبیات، از متن اثر و نویسنده آن برتر است یک فرض نادرست و یک فرهنگ بد است که ریشه در تاریخ نقد ایران دارد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، محمدجواد جزینی نویسنده و منتقد حوزه ادبیات در نشستی با نوجوانان داستان‌نویس شرکت‌کننده در نخستین مهرواره داستان آفرینش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سراسر کشور در این زمینه با بیان سیر تاریخی جریان نقد ادبیات در ایران تصریح کرد: در نخستین کتاب‌های قدیمی این حوزه، از نقد به عنوان یک علم که عامل پیشرفت غرب است نام ‌برده و تاکید می‌شود که ما راهی جز روی‌آوردن به نقد در حوزه‌های مختلف از جمله ادبیات نداریم.

او درباره‌ی نگاه برخی منتقدان قدیمی به نقد را این‌گونه تشریح کرد که آن‌ها می‌گفتند یک اثر را باید بخوانی و هر آنچه بدی دارد؛ بگویی و هر چه تندتر بگویی، بهتر است چراکه از این راه نویسنده تربیت می‌شود به همین دلیل برخی از آثار قدیمی آن‌قدر بد و زشت است که حتی در کلاس‌های آموزشی هم نمی‌توانیم متن آن را برای شرکت‌کنندگان بخوانیم.

نویسنده مجموعه داستان «تابستان پر ماجرا» ادامه داد: بعدها حتی در حال حاضر هم بعضی‌ها - بدون این‌که شاید خیلی هم اعتقاد داشته باشند – گفتند در کنار بدی‌ها می‌توان خوبی‌های اثر را نیز بیان کرد در حالی که امروزه می‌گویند وظیفه نقد، تابانیدن چراغ و روشن کردن نقشه ژنتیکی متن است تا خواننده، آن را راحت‌تر بخواند. 

این مدرس دوره‌های نقد ادبی،  به صراحت گفت برخی از منتقدان این حوزه نیروهای خلاقی نیستند و دانش زیادی برای دست‌به‌قلم‌شدن و نوشتن داستان ندارند به همین دلیل عنوان منتقد، سایه امنی برای آنان شده است تا فقط متن‌ها را بخوانند و ایرادهای آن را بیان کنند در حالی که باید به آن‌ها گفت «گر تو بهتر می‌زنی بستان بزن.»

او در این نشست که با موضوع نقد کتاب «خواهرم عنکبوت» جلال آل‌احمد و در حاشیه برگزاری مهرواره داستان آفرینش در تبریز برگزار شد، به بچه‌ها توصیه کرد که علاوه بر این کتاب چهار اثر دیگر این نویسنده مشهور به‌نام‌های «بچه مردم»، «جشن فرخنده»، «گلدسته و فلک» و «گناه» را حتما مطالعه کنند.

نویسنده مجموعه داستان «ایل بی سوار» در همین زمینه با بیان این‌که دو نگاه در بین منتقدان آثار جلال‌آل‌احمد وجود دارد که برخی او را داستان‌نویسی مشهور و تاثیرگذار می‌دانند اما برخی در داستانی بودن بسیاری از آثار آل احمد هم تردید دارند ادامه داد: داستان‌هایی را که نام بردم از جمله آثار بسیار خوب جلال است که تمام دست‌آوردهای تکنیکی او را در این چند اثر می‌توانیم مشاهده کنیم.

 جزینی در ادامه به تقسیم‌بندی‌های «میشل فوکو» فیلسوف، تاریخ‌دان و متفکر معاصر فرانسوی در حوزه ادبیات داستانی با عنوان‌های «تصریحی یا آشکار»، «تلویحی» و «مسکوت» پرداخت و توضیح داد: ادبیات تصریحی یا آشکار آن نوع ادبیاتی است که برای عوام نوشته می‌شود و تقریباً در آن، همه چیز گفته می‌شود تا مخاطب با متن همراه شود در این ادبیات برای فهمیدن برخی از آثار نیاز نیست خیلی فکر کنید و نویسنده به‌راحتی به‌جای خواننده فکر می‌کند و پایان داستان نیز بسیار روشن است.

اغلب آثاری که ما می‌خوانیم از جمله ادبیات عامه‌پسند، از این دست است.

وی در عین حال یادآور شد که بیشتر آثار حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز ادبیات تصریحی است و این نشات‌گرفته از این دیدگاه است که تصور می‌کنیم بچه‌ها نمی‌فهمند و قدرت تشخیص و انطباق ندارند به همین دلیل موضوع را ساده ساده و در روشن‌ترین عبارات در قصه می‌گذارند که - به‌اصطلاح - شیرفهم شود.

نویسنده مجموعه داستان «آب، باد،آتش» در عین حال هشدار داد که مبادا با دید تحقیرآمیز  به ادبیات تصریحی نگاه کنیم.

جزینی در این زمینه یادآور شد: همه ما با پاورقی‌ها شروع به خواندن کردیم یعنی همان ادبیاتی که بخشی از واقعیت‌نمای ادبیات جهان است و بخش اعظم ادبیات ما نیز چنین است. ادبیات تصریحی به‌واقع پلکان و نردبانی است که مردم باید با کمک نویسندگان، رسانه‌ها و فضاهای دانشگاهی از آن بالا بروند. این مساله که «چه‌قدر از این نوع ادبیات فاصله بگیریم؟» به‌واقع معیاری برای ارزیابی و یکی از مولفه‌های توسعه فرهنگی است.

او ادبیات تلویحی را نیز ادبیاتی دانست که در آن نویسنده داستان چیزهایی را می‌گوید و چیزهایی را هم نمی‌گوید تا مخاطب که از سطح عوام بالاتر است، آنها را دریابد. در ادبیات مسکوت هم داستان‌نویس چیزهایی را می‌گوید و خیلی چیزهای دیگر و البته بسیار مهم را نمی‌گوید تا مخاطب، بیشتر از سطح قبلی درگیر متن شود.

جزینی در ادامه به بیان چند الگوی اصلی داستان‌نویسی پرداخت و البته توضیح داد که امروزه در قصه‌های خوب عموما از روش چند الگویی استفاده و با تلفیق و جابجایی آن‌ها، قصه‌های بهتری را خلق می‌کنند.

این نویسنده و پژوهش‌گر حوزه ادبیات در پایان، برگزاری مهرواره داستان آفرینش از سوی کانون را یک سرمایه‌گذاری مهم عنوان کرد که در آینده بازدهی بیرونی خواهد داشت و بی‌تردید این نوجوانان، نویسندگان آینده جامعه خواهند بود.

مهرواره داستان آفرینش کانون روز ۱۷ مرداد ۱۳۹۸ در تبریز پایان یافت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =