او میگوید تمایلم بیشتر به روایت قصههای کودکانه با درونمایه طنز است و اولین قصهای که در کودکی شنیده است، قصهی زنی بود که خیلی تخمه دوست داشت، طوری که تخمه خوردنهایش از همه کار میانداختش و سر ظهر، نزدیک رسیدن شوهرش، می گفت: « بخورم یا نخورم؟ حاجی به دروازه رسید»!!!
معصومه شهریاری، در سال۹۳ با قصهی «شیخ عاشق» به عنوان برگزیده استانی، در سال ۹۶ با قصهی «چرتان و پرتان» و در سال۹۸ با قصهی «پری نازه، دست درازه» موفق به کسب مقام برگزیده استانی تا این بخش از رقابتها شده است.
این مربی ادبی در پاسخ به سوال «منظور از قصه گویی با ابزار چیست؟» معتقد است هر وسیله و حرکتی که کمک کند قصهگو، جان کلام را بهتر به مخاطب بنشاند؛ زبان بدن قصهگو هم گاهی ابزار محسوب میشود.
او با توجه به طرح این سوال که «ارزیابی شما از جشنواره قصه گویی کانون بعنون متولی امر قصه گویی در کشور چیست؟» توضیح میدهد کانون همیشه به دلیل داشتن کتاب های خوب با قصههای زیبا و مربیان توانمند در فن بیان، بهترین بستر برای قصهها و رساندن آن ها به گوش بچهها بوده و هست.
شهریاری در تشریح قصهی منتخب مرحله استانی خود در سال ۹۸ میگوید پرینازه دستدرازه، ماجرای دختربچهایست که در یک روز طوفانی متوجه میشه، که دستاش دراز شده. بعد با یک ورد من دراوردی، دستهایش را درازتر هم میکند و به بقیه کمک میکند. در پایان با برعکس خواندن وردش، دستش را کوتاه میکند.
این مربی ادبی در پایان صحبتهای خود با اشاره به خاطره روایت قصه شیخصنعان که یک مگس سمج چطور در هنگام اجرای زنده مسیر پروازش رو تنها بر روی بینی و صورتش انتخاب کرده بود صحبت کرد و گفتوگوی خود را با بیان این پیشنهاد که به نظرم بهتر است در سال آینده داوری قصه گویان آزاد از مربیان کانون جدا صورت گیرد، پایان داد.
تهیه شده توسط: سیداحسان مسلمی