در جشنواره همه چیز برایم تازه بود، آشنایی زیادی با دنیای انیمیشن نداشتم بهخصوص انیمیشنهای کوتاه و جشنوارهای. دنیایی را میدیدم که نمیدانستم به این قوت و وسعت وجود دارد. از طرفی همزمان به همراه برادرم مهرداد - که متاسفانه اکنون در میان ما نیست - پیگیر مجوز مجله انیمیشن «پیلبان» بودیم. این جشنواره برایم شوکی بود؛ دیدن این همه فیلم کوتاه که برخی از آنها را نمیتوانستم بفهمم و تکنیکهای متعدد و متفاوتی که قرار بود ما در مجله به آنها بپردازیم. صادقانه بگویم خیلی جذاب و البته غریب و ترسناک بود. راستش را بخواهید برخلاف آنچه انتظار دارید بشنوید، این جشنواره به ما انگیزهای بیشتر در انتشار مجله «پیلبان» نداد! بیشتر ما را ترساند. البته ترس از یک واقعیت، از روبهرویی به دنیایی غریب و پر از سوالاتی که پاسخ آنها را نمیدانستیم.
اما جشنواره بعدی در سال ۸۱، یک سال بود که از انتشار مجله «پیلبان» میگذشت و ما در جشنواره بسیار فعال بودیم. یک شماره اختصاصی برای جشنواره داشتیم و یک غرفه بسیار بزرگ که حاصل اولین لطف آقای کریمی صارمی و هیات برگزاری جشنواره بود. دورهای پر از خاطرات خوب و گاه اختلافنظرها و چالشهایی با بچههای انیمیشن و دوستیهای تازه و... میتوانم بگویم این جشنواره نقطه عطفی بود در زندگی هنری من و همه اهالی «پیلبان»؛ امیدی برای ادامه و تثبیت نشریه و سکویی برای پرتاب به سالهای بعد.
بعد از حضور این همه سال در جشنواره، به نظر من جشنواره پویانمایی منسجمترین، جدیترین و زیباترین گردهمایی اهالی انیمیشن ایران بوده و هست. اصلا نمیتوانم بدون این جشنواره انیمیشن ایران را تصور کنم. از دوستیها و ارتباطات فیزیکی اهالی انیمیشن تا تعامل حرفهای و چالشها و تضادهایی رو در رو و آشنایی با کارهای بچههای انیمیشن ایران و جهان و فعالان درجه یک خارجی و... همه و همه تنها در این جشنواره به صورت مستمر و جدی دنبال شده و میشود. یک اتفاق که همیشه منتظر آن بودیم و هستیم و در عین تصور تکرار، تازه است و هیچوقت شوق برگزاری و حضور در آن کم نشده است.
معتقدم این جشنواره نوعی امید و انگیزش و برنامهریزی غیرمستقیم - خصوصا در آثار کوتاه - برای انیمیشن ایران است و از دلایل اصلی موفقیت ما در اینگونه آثار در عرصه جهانی است. بدیهی است که این جشنواره برای مجله ما هم همیشه مهمترین اتفاق بهمنظور تعامل با بچههای انیمیشن بوده است.
با توجه به حضور بیش از ۲۰ سال در جشنواره، در بخشها و شکلهای مختلف، از تعامل نشریه «پیلبان» با جشنواره تا همکاری در برگزاری و حضور در بخشهای مثل بولتن و... و علیرغم اینکه رویدادها حاصل تلاشی جمعی و سیستماتیک هستند، اما لازم است علاوه بر تشکر از مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اشارهای هم به نقش آقای کریمی صارمی دبیر محترم همه دورههای برگزار شده بکنم.
سالها مجموعه «پیلبان» و گاهی شخص من در تعامل و همفکری و گاهی اختلاف نظر و حتی دلخوری و... با ایشان بودیم! همه اینها ضرورت تکامل ما و انیمیشن بوده است. کمتر مدیری را دیدهام که با وجود تعارض، بعد از جشنواره همه چیز را کنار بگذارد و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده و با همان دوستیها و همدلی قبل، آماده ادامه رسالت خود باشد. این ویژگی، ایشان را در جایگاهی قرار داده که رابطه احساسی و عاطفی و همفکری بین اهالی انیمیشن با ایشان برقرار شود. گاهی نگرانم از رفتن ایشان و سختی جایگزینی با حفظ شور و هیجان جشنواره و همیشه خوشحالم از این که بودند و هستند.