به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، دارابی در این نشست که روز ۲۴ آبان ۱۴۰۲ برگزار شد، به توضیح مفهوم مهارت پرداخت و گفت: ما درباره مهارت صحبت میکنیم نه دانش و این موضوع با دانش تفاوت دارد؛ مهارت میدانی است که به چهار خیابان تقسیم میشود. مهارت قابل زیاد و کم شدن است و نمیتوانیم آن را به ذات نسبت دهیم زیرا امری آموختنی است که یعنی نیاز به استاد دارد، استاد فردی است که قبلا در این حوزه تجربه داشته و با آزمون و خطا به نتیجه رسیده است. مهارت نیازمند تمرین است و هرچه تکرار شود مهارت قویتری صورت میگیرد. این تاب آوری نیز مانند خطاطی و ورزش با تمرین و تکرار بهبود مییابد. مهارت در طول زمان به دست میآید، پس مهارت تابآوری میانبری ندارد. قانون ده هزار ساعت دربارهی تمامی مهارتها وجود دارد. مهارتها مانند همکاری اندامهای بدن یکدیگر را تقویت میکنند. استقلال، احترام به خود، هیجانها، تابآوری و توانمندی نه گفتن همگی با یکدیگر ارتباط دارند و هر کدام قویتر شود به ارتقاء باقی نیز کمک میکند، پس تابآوری نیازمند تقویت باقی مهارتها نیز هست.
او ادامه داد: کسی میتواند نه بگوید که در محیطی زیست کند که گوشهای نه بشنو وجود داشته باشد؛ والدین کنترلگر عموما فرزندان جراتورزی ندارند. مفهوم تابآوری Resilience)) یعنی ظرفیت بازگشتن از دشواری پایدار و ادامهدار و توانایی در ترمیم خویشتن؛ به عبارت سادهتر ماندن در شرایطی که عادت، انتظار و تجربه آن را نداریم، چه از نظر بیرونی و درونی. طوفان و سیل گاهی هستند ولی دشواریهای پایدار ما متعدد هستند. ما در شرایطی هستیم که مشکلات مانند نوک دارکوب دائما در زندگی ما رفتوآمد دارد. همانگونه که بدن من در برابر هجوم بیماریها تابآوری دارد و پس از مدتی ترمیم میشود، روانمان نیز میتواند در شرایط پراضطراب قرار بگیرد ولی پس از مدتی ترمیم میشود. فقط باید به این توجه کنیم که خشم، ترس و تمامی احساسها متعلق به انسانهای سالم هستند و فقط باید به زمان آن توجه کنیم. اگر فردی زودتر از سوگ خارج شود آسیب میبیند و اگر بیش از حد آن را کش دهد دچار افسردگی میشود، پس باید به زمان ابراز احساساتمان توجه کنیم.
این پژوهشگر با تاکید بر اهمیت تابآوری عنوان کرد: حدود ۵۰ سال گذشته آزمایشی با پفنبات یا همان مارشمالو انجام شد. آزمونگر دوربین را روشن کرد و یک پفنبات مقابل کودکان گذاشت و گفت من از اتاق خارج میشوم و تا برمیگردم این پفنبات را نخور وقتی برگشتم با هم میخوریم. پس از سالها دریافتند کودکانی که توانستند در آزمایش «والتر میشل» تابآوری کنند در آینده زندگیهای بهتری داشتند به عبارت دقیقتر در زندگی بزرگسالی خود نیز جدیتر و خویشتندارتر بودند.
این روانشناس افزود: برای کودکان یادگیری مشاهدهای است و ممکن است نیاز داشته باشند چندین بار موقعیت برایشان تکرار شود تا به یادگیری برسند.
دارابی با بیان این پرسش که از پیشدبستانی تا پیشدانشگاهی چند درصد شخصیت فرزند در مدرسه و چند درصد در خانه شکل میگیرد اظهار کرد: اگر خانواده ساختار محکم و روابط سالمی داشته باشد فرزندان حتی از موقعیت آسیبزا نیز به درستی و سلامت گذر میکند ولی اگر خانواده ناپایدار باشد فرد حتی در بزرگسالی نیز با مشکل مواجه میشود. تفاوت تحمل با پذیرش چیست؟ به نظر میرسد تابآوری به یکی از این دو مفهوم متصل باشد و به نوعی از یک جنس باشند. تحمل تاریخ مصرف دارد و در زمانی تمام میشود. تحمل هیچ منطقی ندارد و معمولا با یک انفجار شدید پایان مییابد. پذیرش یعنی اینکه فرد در شرایطی قرار میگیرد و میداند چه جملههایی به خود بگوید که تابآوری انجام شود؛ برای مثال مربیهای کانون پرورش فکری تمام کودکان و نوجوانان را با تمام ویژگیها و ضعفها میپذیرند، کودک وقتی پذیرش مربی را میبیند خودش هم به انعطافپذیری سوق میدهد.
این نویسنده یادآور شد: کسی که در مقام مربی قرار دارد و تابآوری را در کودکان و نوجوانان افزایش میدهد سه نکته را رعایت میکند؛ حمایت، تشویق و کلامغنی. مربی و معلم به عنوان حامیان تابآور ممکن است کار خود را رها کنند تا از دانشآموزی که ترسیده، در انزواست و یا هر شرایط ناخوشایندی قرار دارد حمایت کند. در امر تشویق نباید فراموش کنیم که کلامی باشد، معطوف به جنسیت نباشد، سریع اثر کند. مهمترین تشویق «لبخند» است که چسب روابط انسانی محسوب میشود. خانوادههایی که تشویق را به درستی انجام میدهند کودکانی خواهند داشت که به آنها دروغ نمیگویند و صداقت بیشتری با والدین خود دارند. کلام غنی استفاده از سخنانی است که کودکان را نه به طور مستقیم ولی به درستی هدایت کند. والدین و مربیان حامی تابآوری قدرت همدلی بالایی دارند، به کودکان حق میدهند بعضی شرایط را دوست نداشته باشند و بچهها را به سمتی هدایت میکنند که میفهمند به بعضی موارد «عادت» و «علاقه» ندارند ولی ناگزیر است و فرزند باید با آنها کنار بیاید. احترام گذاشتن به عدمعلاقه بچهها به موقعیتی که ناخوشایند میدانند کمک کننده است. بچهها در شرایط جدید ممکن است «کلافه» شوند. اینکه فرزندمان خسته است ولی باید تکلیف بنویسند، دستش خسته است، خوراکی خوشمزهای میخواهد نشانههای انسان سالم و فیزیولوژیک است، ما باید بتوانیم با همدلی و درک کردن شرایط کودک مدت زمان بین خواستن و رسیدن را طولانیتر کنیم و آنها را به سمت صبر هدایت کنیم.
این مولف به اهمیت همدلی در تربیت کودکان تابآور گفت: برای کودکان بالای ۱۲ سال میتوانیم بگوییم، برای رسیدن به چیزهایی که دوست داری، بهتر است به آنهایی که «علاقه» و یا «عادت» نداری کنار بیایی. گاهی ما جای اینکه تابآوری را زیاد کنیم آن را کم میکنیم، وقتی میگویم «دست خودم نیست، دست خودش نیست، طایفهمان اینطور است» یعنی آسیب را وارد کردهایم. مراقب این ضمیرها باشید و با آنها صفت غیرقابل تغییری اطلاق نکنیم. موردی بعدی آوردن فعل «نداره و نیست» است. اینکه بگوییم فلان موضوع ترس ندارد، ناراحتی ندارد، سخت نیست اشتباه است. بلکه باید با نگاه همدلانه بگوییم سخت است ولی تو از پس انجام دادن آن کار برمیآیی. در استفاده از ضربالمثلها محتاط باشید، بدانید یک مثال تاریخی ربطی به یک رفتار قابل تغییر ندارد.
وی در پایان در توضیح موارد کمک کننده تابآوری بیان کرد: بچهها باید بدانند در چه مواردی ممکن است تابآوریشان کم شود. ممکن است یک نوجوان بگوید در جمع دوستانم نمیتوانم نه بگویم و یا بزرگسالی که میگوید وقتی شخصی از من مبلغی قرض میخواهد نمیتوانم نه بگویم. بنابراین بهتر است پیش از وقوع یک شرایط به فرزندانمان بگویند ممکن است در این شرایط کاری را بکنی که کاملا موافق آن نیستی و بگذاریم با علم بر این مورد تصمیم بگیرد. اگر به عنوان والدین زود از کوره در میرویم باید بارهای اضافی را از دوش خود برداریم. معیشت و بارهای زندگی سخت است، گاهی خودمان را بیجهت در مواردی مثل زندگی اطرافیان درگیر میکنیم و آنها را بار اضافهای برای روانمان میسازیم. تنوع در پاسخ نیز می تواند میزان تاب آوری را افزایش دهد.
این نشست از سوی اداره کل آموزش و پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دنبال امضای تفاهمنامه همکاریهای مشترک کانون و دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر و برگزاری نمایشگاه «یاریگران زندگی» با هدف ارتقای آگاهی و مهارتهای پیشگیرانه برگزار میشود.