به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون استان مرکزی، ادای دین اهالی فرهنگ و هنر به خادمان ملت ایران در ویژه برنامه گرامیداشت شهدای خدمت در سوگواره ادبی روز وداع یاران در عصر شعر شهدای خدمت با حضور شاعران برجسته کشور با مشارکت اعضا و مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان مرکزی در سالن اجتماعات حوزه هنری روز سهشنبه ۸ خرداد ماه ۱۴۰۳ در شهر اراک برگزار شد.
این محفل ادبی با تعامل و مشارکت اداره کل تبلیغات اسلامی مرکزی، نهاد کتابخانه های عمومی، مرکز ماهور و کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان و کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان مرکزی اجرا شد.
عصر شعر شهدای خدمت باحضور بهنام نظری معاون ساسی امنیتی اجتماعی استانداری و مسئولین استانی و شاعران مطرح از جمله اسدالله عباسیان ،عباس احمدی، محمد زارعی، حامد فلاحی نژاد، شهاب مهری، حامد طونی، مبین اردستانی، حمیده پارسافر، مریم عرب و مهدی پیرهادی با سرودن اشعار خود به خدمات ملت ایران ادای دین کردند.
اعضای مراکز کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان مرکزی و جمعی از شاعران کشوری و استانی در فراغ سید شهید خدمت آیت الله رئیسی و همراهانش، ابیات و غزلهایی از حماسه تا خدمت سرودند.
شعر خوانی "اهورا نوروزی" عضو کانون پرورش فکری، مرکز شماره هشت اراک در سوگواره ادبی روز وداع یاران در عصر شعر شهدای خدمت:
پرواز (تقدیم به پرنده های پرواز )
تو همان آرزوی اجابت شده کلاس پنجم دبستان بودی همان شورشیرین کنکور پرواز همنشین عقاب های بلندپرواز شاعر ابرهای وحشی و آرام همه برایت کف می زدند اما چه می دانستیم روزگار چه در آستین دارد !!! حالا از این به بعد اردیبهشت ها خاطره ای تلخ شدند در آلبوم خاطرات!!
خوانش نامه "ثنا سیفی" عضو کانون پرورش فکری مرکز شماره هشت اراک در سوگواره ادبی روز وداع یاران در عصر شعر شهدای خدمت:
بالگردی هستم با رنگ آبی آسمان، که در فراز ابرها سبک بال پرواز میکنم و جنگلهای سبز شهر زیبای تبریز را از بالا نظاره میکنم. مفتخرم! که امروز عادل مردی همچون سید ابراهیم رئیسی در قلب من است ، ولی نمیدانم چرا آسمان زیبا از وجود من و مسافرانم مانند همیشه شادی نمیکند ، ابرهای سیاهش را دعوت کرده و بغض گلویش میشکند، مه دید من را محدود کرده است؛ ناگاه به خود آمدم و خود را در درهای عمیق میان انبوه درختان دیدم ،چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟
پروردگارا ! مرا ببخش که با برخورد به ابر سیاه به پایین سقوط کردم و دل ملتی را به درد آوردم ،من تا ابد خودم را نمیبخشم زیرا که باعث شهادت ۸ مرد بزرگ و به خصوص رئیس جمهور عزیزم سید ابراهیم رئیسی شدم و گویی شربت شهادت را با دستان خودم به ایشان نوشاندم . کوهها، درهها ،صدای ناله مرا میشنوید؟ عذرخواهی مرا میپذیرید ؟ من دیگر پرواز نخواهم کرد.
خوانش نامه "سوگند بابایی" عضو کانون پرورش فکری، مرکز شماره هشت اراک در سوگواره ادبی روز وداع یاران در عصر شعر شهدای خدمت:
نامه ها باید خوشحال باشند باید هدهد خوش خبر باشند باید پر از شور وشادی باشند اما این نامه پر از غم است و لای گلویش بغض گیر کرده است . این نامه تیتر تلخ خبرهای جهان را در دلش دارد .بگذار بگویم این نامه به یک شخص خستگی ناپذیر است . اصلا سلام !!!سلام فرشته ی آسمانی ، فرشته ای که همه جا توی قلب ها جا داشتی!!!خبر رفتن تو به تلخی ریشتر بزرگ زلزله جهان بود که همه ما آوار شدیم وحالمان بد شد ودلمان گرفت . حالا یک قاب عکس و روبان مشکی روی تمامی میزها نشسته است . همه فعل ها گذشته شدند وقیدها هرگز !!هرگز تو از یاد ما نمی روی !!رفتن دسته جمعی تان به مانند آتش جگرمان را سوزاند !! اما خوبی خاطره هایتان در آرشیو های ذهن ها می ماند !این نامه از سوگندی است که او را نمی شناسید اما به نمایندگی از تمام بچه هایی است که روزهایی پر ازغم دارند و حالا فقط آرامشی به بزرگی اقیانوس آرام می خواهند !! برای خانواده هایتان صبری بزرگ از خدای مهربان مخملی می خواهم . دلم می خواهد خدا یک بوس گنده برای بچه هایتان بفرستد تا کمی این غم شسته شود .
شعرخوانی "مهدی کشاورز" عضو کانون پرورش فکری، مرکز شماره هشت اراک در سوگواره ادبی روز وداع یاران در عصر شعر شهدای خدمت
طعم تلخ تقدیم به شهدای خدمت آسمان روی دستش زد آخر چرا ابری بودم ؟؟ کوه نعره کشید چرا مهماندارخوبی نبودم ؟ جنگل لرزید و نیروی جاذبه سرزنشگر بزرگ طبیعت شد معادله ای پر از طعم تلخ تاریخ ! کاش خزر و خلیج فارس دست در دست هم این بزرگ غم گزنده را بشورند و ببرند .