قصه‌ها معنا را ادراکی، شهودی و فهمانی می‌کنند

اسدالله شکرانه در کارگاه «اصول قصه‌گویی» با بیان این‌که قصه‌ها فهم را تدریجی می‌کنند و درجه‌های فهم را افزایش می‌دهند، گفت: قصه‌ها نه تنها معنا را نمی‌کاهند بلکه معنا را فهمانی، ادراکی و شهودی می‌کنند.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، کارگاه «اصول قصه‌گویی» با تدریس اسدالله شکرانه، پیش‌کسوت حوزه ادبیات کودک، داستان‌نویس و مدیر پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد روز یک‌شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ در سرفصل‌های شناخت ویژگی‌های فرد، تعامل با مخاطب، آشنایی با زبان دوم در قصه، آشنایی با ابزار، کاربرد زبان بدن، آشنایی با ظرفیت وجودی، انتخاب قصه‌های دارای نگاه و زاویه دید جدید و توجه به عنصر طنز، ایمان و امیدآفرینی به صورت برخط برای داوران بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون برگزار شد.

هر قصه یک سیر شکلی و محتوایی دارد

اسدالله شکرانه داوری را یک امر تحلیلی، گفتمانی و انتقادی دانست و گفت: داور در مقابل امر دیداری و شنیداری قرار می‌گیرد و آن دیدن و شنیدن در لحظه اکنون رخ می‌دهد. برای این‌که داور به‌درستی متوجه باشد که قصه‌گو چگونه قصه ارائه می‌دهد باید شناختی از ویژگی‌های فردی او داشته باشد.

وی با بیان این‌که قصه باید متناسب با وضعیت قصه‌گو از نظر جنسیت، سن، حرکت، گفتار و تعامل او با مخاطب باشد، عنوان کرد: داوری امر انتقادی است. داور نگاه می‌کند که قصه‌گو تنها بر اساس معیار و سلایق خود قصه را ارایه می‌کند یا خیر. هم‌چنین داور می‌سنجد که هماهنگی زبان بدن قصه‌گو با متن به چه میزان است.

این داستان‌نویس با اشاره به این‌که قصه یک شکل و محتوایی دارد، بیان کرد: هر قصه یک سیر شکلی و محتوایی دارد. ممکن است از حالت شفاهی به نوشتار تبدیل شده باشد و یا ممکن است پیشتر جایی شنیده و تبدیل به قصه مدرن شده باشد. هر قصه‌ای بر اساس گفتمانی که تولید می‌کند، می‌تواند مورد توجه و داوری قرار گیرد.

شکرانه ادامه داد: برخی گفتمان‌ها بر اساس انتقال تجربه‌های انسان‌ها است. داور باید بسنجد که قصه‌گو در انتقال این تجربه‌ها موفق بوده است یا خیر. قصه‌گوی موفق تمام تجربه‌ها و داشته‌های خود را در این لحظه متمرکز و از طریق قصه بیان می‌کند.

برخی قصه‌ها به مثابه گفتمان‌های شناختی هستند

وی با اشاره به این‌که گاهی قصه‌ها گفتمان پند، اندرز، رشد عاطفی، عقلانی و زبان‌آموزی دارند، گفت: داور در مواجهه با چنین محتوایی باید توجه کند که قصه‌گو توانایی انتقال این مواد را دارد، آیا قصه‌ای که انتخاب کرده تمام این موارد را در بر گرفته و یا این‌که قصه ظرفیت این موارد را داراست.

این پیش‌کسوت حوزه ادبیات کودک با بیان این‌که قصه‌هایی به مثابه گفتمان‌های شناختی شامل تاریخ‌اندیشی، دین‌اندیشی و علم‌اندیشی هستند، عنوان کرد: اگر قصه‌گو، قصه تاریخی را انتخاب می‌کند باید نسبت به آن رویداد و شخصیت‌های تاریخی اطلاعات خوب و دقیقی داشته باشد تا بتواند قصه را خوب ارائه دهد.

به گفته شکرانه، قصه‌ها متن‌های توانمند هستند که طول تاریخ را طی کردند، با نسل‌های مختلف ارتباط برقرار کردند و به هنرهای مختلف وارد شدند، بر این اساس وقتی با متنی به عنوان قصه مواجه می‌شویم باید بدانیم که متن توانمندی‌های زیادی دارد و گاهی قصه‌گو تمام توانمندی‌های متن را کشف می‌کند، بر اساس کشفیات لذت می‌برد و بعد لذت در صدا، رفتار و تعامل او با مخاطب باز نمود می‌یابد.

این نویسنده خاطرنشان کرد: زمانی قصه‌گو توانمند است که وقتی قصه را تمام کرد در ذهن مخاطب بنشیند و در ادامه مسیر زندگی به او شناخت و آگاهی دهد و بر تصمیم‌گیری او تاثیر بگذارد. قصه‌گو باید متن را بر اساس توانمندی خود انتخاب کند. قصه‌گو در لحظه اکنون است و تحت تاثیر شرایط محیطی و وجودی خود قرار دارد، بر این اساس باید با تسلط کامل و استفاده از ظرفیت خود قصه را ارائه دهد.

قصه‌ها راوی گفتمان‌های نسلی، بین نسلی و پسانسلی است

وی با بیان این‌که قصه‌هایی بر اساس گفتمان‌های نسلی، بین‌نسلی و پسانسلی هستند، گفت: گاهی قصه‌گو متعلق به یک نسل حی و حاضر است و درعمل با خواسته‌های نسل حاضر آشناست و قصه‌ای را انتخاب می‌کند و متن قصه، نسلی است. داور باید لحاظ کند که مخاطب با متن ارتباط برقرار کرده است یا خیر و چه مسئله‌ای را خواسته مطرح کند.

شکرانه معتقد است، داوران قبل از هر جشنواره باید با هم گفت‌وگو و دیدگاه‌های خود را به هم نزدیک کنند که حقی از قصه‌گو ضایع نشود. وقتی داوران کنار هم قرار می‌گیرند باید اشتراک نظر دقیق با هم داشته باشند تا قصه‌گویان خوب شناخته و انتخاب شوند.

این داستان‌نویس خاطرنشان کرد: قصه‌هایی بر اساس گفتمان‌های بین نسلی هستند. این قصه‌ها عام هستند و همه از پیر و جوان می‌توانند با آنها ارتباط برقرار کنند. متن‌های قصه‌گویی باید افق باز داشته باشند و رو به آینده باشند. متن‌هایی که می‌خواهند حس نوستالوژیک ایجاد کنند، خوب هستند اما به‌طور عام باید به سمت و سوی رو به آینده رفت.

وی تصریح کرد: قصه‌گو در قصه‌های پسانسلی با یک نگرش روشن‌بینانه، کشف و شهود انسانی متن‌هایی انتخاب می‌کند که آن متن‌ها به‌درستی برای آینده مورد توجه قرار گیرد و ایجاد امید، نشاط و شادمانی ‌کند. قصه‌ها هستند و هست می‌شوند. کار قصه، گفتن است. قصه یک زبان است در طول زبان‌هایی چون زبان بدن، اشیا، رنگ‌ها و شادمانی.

قصه‌ها معنا را فهمانی، ادراکی و شهودی می‌کنند

‌این نویسنده با اشاره به این‌که قصه یک زبان است در مسیر انتقال تجربه، زبان، فرهنگ، معرفت و شناخت بیان کرد: قصه در مسیر زبان بودن، زبانی روایت می‌کند که مبتنی بر رویداد و واقعه است. قصه روایتی معناساز است. قصه‌ها فهم را تدریجی می‌کنند و از سوی دیگر درجه‌های فهم را افزایش می‌دهند. قصه‌ها نه تنها معنا را نمی‌کاهند بلکه معنا را فهمانی، ادراکی و شهودی می‌کنند.

شکرانه با بیان این‌که قصه باید تبدیل به روایت شود، عنوان کرد: زبان بدن وقتی با قصه ارتباط برقرار می‌کند که زبان روایتی به خود بگیرد. از طریق قصه می‌توانیم تاریخ و دین را بازنمایی کنیم. قصه توانایی روایت دارد و باید از آن پیمانه به صورت مدرج استفاده کرد تا معناها به‌تدریج در مخاطب بنشیند. داور باید بسنجد که قصه‌گو به تدریج توانسته است قصه‌اش را در دل مخاطب جا بیندازد و معناها را روشن کند یا خیر.

قصه گویان وصلی و فصلی

وی با اشاره به این‌که برخی قصه‌گویان وصلی هستند، اظهار داشت: آنها پیوسته قصه می‌خوانند، می‌شنوند، می‌گویند و در مورد قصه‌گویی بحث می‌کنند. آنها قصه را به مثابه امر شناختی در نظر گرفتند و قصه وجود آنها شده است، مانند مولوی که وجودش با قصه عجین شده، چند بیتی گفته است و قصه‌ای روایت می‌کند.

مدیر پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد ادامه داد: قصه‌گویان فصلی کسانی هستند که به مناسبتی قصه می‌گویند و بعد کنار می‌کشند و می‌گویند کار من قصه‌گویی نیست. قصه‌گویانی هم وصلی فصلی هستند و گاهی وقت‌ها قصه را دوست دارند و گاهی نه. قصه‌گوی موفق کسی است که با توجه به زمانه خود قصه‌های جدید یاد بگیرد.

شکرانه با بیان این‌که قصه‌گو در مقابل مخاطب وظیفه دارد، عنوان کرد: قصه را باید از ساحت سرگرمی به ساحت‌های دیگر بکشانیم. سرگرمی و لذت به جای خود اما واقعیت این است که قصه‌گو باید فهم عاطفی، عقلانی مخاطب را ممکن‌تر کند تا مخاطب بیشتر بیندیشد و حس کند. اگر یک قصه‌گو هستی جدید به قصه می‌بخشد، قابل توجه و اعتناست و داوران باید به این مسئله توجه کنند.

وی در مورد نسبت قصه با قصه‌گو خاطرنشان کرد: اولین مسئله‌ای که نشان می‌دهد فرد قصه‌گوست این است که قصه را خوب دریافت کرده باشد و خوب بیان کند. قصه‌گو از طریق قصه وارد عمل می‌شود. قصه‌گویی یعنی قصه‌گو از نقش روزانه خود پایین می‌آید تا قصه بگوید. قصه‌گو در مقام یک نقش باید قصه‌گویی را بشناسد.

یکی از فربه‌ترین منابع قصه، خود است

‌این داستان‌نویس با اشاره به این‌که قصه‌گو علاوه بر یک نقش، یک فرانقش هم دارد که برمی‌گردد به وجود قصه‌گو گفت: وجود قصه‌گو باید با مطلب در آمیخته باشد. در این صورت مخاطب بعد از قصه‌گویی، او را دنبال می‌کند و قصه‌گو هم موفق خواهد بود. اگر کسی منابع و متون را نشناسد نمی‌تواند قصه‌گو باشد. قصه‌گو کار آشنایی با منابع و متون را انجام می‌دهد و داور باید ببیند آن منابع را از کجا استخراج کرده است.

شکرانه با طرح این سوال که چگونه می‌توانیم نسلی را پرورش دهیم اما ندانیم که آن نسل به چه فکر می‌کنند، بیان کرد: قصه‌گو باید عصر و نیاز مخاطب‌های خود را بشناسد. قصه‌گو یک پیمانه است و باید بر اساس شناخت اطراف خود عمل کند. قصه‌گو باید قصه را در کوره وجودی خود بیندازد و با توانایی وجود به قصه شکل دهد. اینجاست که با مقوله فرم و محتوا در قصه مواجه می‌شویم.

این پیش‌کسوت حوزه ادبیات کودک با بیان این‌که قصه‌گو ترازوی زرگری دارد، عنوان کرد: قصه‌گو خودی دارد که باید آن را باور کند. یکی از فربه‌ترین منابع قصه، خود است. قصه‌گو باید با خود خلوت داشته باشد تا از خود، قصه‌هایی بشناسد. در کتاب‌هایی همچون ترازالاخبار یا فتوت‌نامه سلطانی می‌بینیم که در گذشته قصه‌گویی شغل بوده است.

وی ادامه داد: امروز جهان دارای ساحت‌های وسیع‌تری شده است و افراد سراغ شغل قصه‌گویی رفتند. امروز قصه در سطح نیاز جمعی رفته است. هرچه روزن‌ها به مقوله قصه و قصه‌گویی گسترده‌تر شود، قصه‌ها توانایی‌های خود را بیشتر به ما نشان می‌دهند، ما قصه‌گوتر می‌شویم و جشنواره‌های قصه‌گویی ما نیز فربه‌تر خواهد شد.

نباید از هوش مصنوعی ترسید

به گفته مدیر پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان یزد، قصه‌گویی فرایندی ترکیبی است که در این فرایند قصه، قصه‌گو، مخاطب، وضعیت و موقعیت در برون داد دخیل هستند و هر یک در کمیت و کیفیت آن نقش کلیدی دارند.

این نویسنده در پاسخ به سوال یکی از شرکت‌کنندگان مبنی بر استفاده از هوش مصنوعی در قصه‌گویی گفت: هوش مصنوعی تجمیعی از داشته‌ها و پیش‌بینی‌هایی بر اساس این داشته‌هاست. به عنوان مثال امکان این‌که از طریق هوش مصنوعی متوجه شویم قصه‌هایی با محتوای طنز در کدام متون است وجود دارد.

وی ادامه داد: هوش مصنوعی در تجمیع و سرعت داده‌ها به جویندگان و محققان کمک می‌کند اما از طرفی هنوز همه وضعیت‌های انسانی را شامل نشده است زیرا انسان ظرف در حال پر شدن و موجود در حال شدن است. هوش مصنوعی نمی‌تواند مجموعه حواس و نیازهای انسانی را در نظر بگیرد. نباید از هوش مصنوعی ترسید و باید از آن استفاده کرد.

توجه جشنواره قصه‌گویی کانون به قصه‌های کهن و نو

وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر شرکت خردسالان و کودکان در بخش آیینی سنتی جشنواره قصه‌گویی کانون اظهار داشت: مخاطبان باید به تدریج با این قصه‌ها آشنا شوند. مخاطبانی که در این جشنواره حضور دارند چه بهتر که با آن قصه هم‌خوانی و هماهنگی داشته باشند که قصه‌گو دچار مشکل نشود. هر چند که قصه‌گو باید وضعیت و مخاطبان را در هر لحظه بسنجد. حتی ممکن است مسائلی مانند قطعی برق سالن ایجاد شود و قصه‌گو باید به خوبی شرایط را کنترل کند.

شکرانه در پاسخ به این سوال که آیا در جشنواره قصه‌گویی باید به قصه‌های کهن توجه شود یا قصه‌های نو اظهار داشت: خوشبختانه در جشنواره قصه‌گویی کانون به هر دو گونه یعنی قصه‌های کهن و نو توجه شده است زیرا هر دو لازم است. البته قصه‌گو باید قصه‌هایی را انتخاب کند که نیازهای امروز مخاطبان را هم جوابگو باشد.

بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعار «راز قصه‌ها، ساز زندگی است» با محوریت حمایت و پشتیبانی از کودکان مظلوم فلسطین، غزه و لبنان ۲۷ تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ در شهر یزد برگزار می‌شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =