لطفاً کمی از خودتان و سوابق کاریتان برای ما بگویید. چه شد که به دنیای قصه گویی با زبان اشاره قدم گذاشتید؟
سال ۱۳۵۰ در آخرین شبهای سرد آذرماه تهران ، آخرین فرزند آقاخانی چشم به جهان گشود، نوزادی سبزه رو و خوش خنده که او را مرضیه نام نهادند، هرچند غم ناشنوا بودن مرضیه برای خانواده سنگین بود اما نگاههای مقتدرانه و شیطنتهای جسورانه اش، آنها را به آینده روشن وی امیدوار می کرد و ادامه میدهد اینجانب ۲۷ سال افتخار خدمت در سمت دبیر در آموزش و پرورش استثنایی را دارم؛ هم اکنون نیز به عنوان دبیر تخصص خیاطی در آموزشگاه ناشنوایان دخترانه موفقیان کرج مشغول به خدمت هستم..
علاوه بر آن، نزدیک به ۳۰ سال است که در کمیته پژوهش و توسعه زبان اشاره فعالیت می کنم و عضو هیئت موسس انجمن ملی زبان اشاره ایران و مدرس زبان اشاره هستم.
از بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی و از طریق خانم میرزایی، کارشناس فرهنگی کانون البرز با جشنواره آشنا شدم و شال گذشته داور بودم و امسال به پیشنهاد ایشان خودم در جشنواره، شرکت کردم.
چه چیزی در مورد قصه گویی با زبان اشاره برای شما لذت بخش است؟
اینکه میتوانم با ترویج زبان اشاره، به هم نوع ناشنوایم خدمتی کنم، برایم لذت بخشترین کار دنیاست. زبان اشاره، زبان رسمی و حق مسلم افراد ناشنواست و من معتقدم که آنها نیز مانند افراد شنوا، حق دارند از دنیای جذاب قصهها لذت ببرند.
چالشهای قصه گویی به زبان اشاره چیست؟
متاسفانه، استقبال خانوادههای ناشنوایان از زبان اشاره به دلیل تصورات نادرست، کم است؛ همچنین، تعداد قصه گویان در این حوزه محدود است و فرهنگ زبان اشاره به عنوان زبان رسمی ناشنوایان، هنوز به طور کامل در جامعه ترویج نیافته است.
آیا توصیهای برای کسانی دارید که علاقهمند به یادگیری قصه گویی با زبان اشاره هستند؟
هر کسی که میخواهد قدم در این مسیر بگذارد، باید علاوه بر آشنایی با دنیای قصهها و اصول قصه گویی، شناخت کافی نسبت به افراد ناشنوا و تسلط کامل به زبان اشاره داشته باشد؛ این مسیر ممکن است سخت و پر چالش باشد، اما با اراده قوی و علاقه وافر، میتوان آن را با موفقیت طی کرد.
به نظر شما، قصه گویی چقدر اهمیت دارد؟
قصه گویی، به ویژه برای کودکان و نوجوانان، بسیار اهمیت دارد، قصهها، دنیایی پر از تجربه و آموزش هستند و میتوانند مهارتهای مهم زندگی را به آنها بیاموزند.
آیا فکر میکنید قصه گویی میتواند به شناخت جامعه نسبت به توان یابان( معلولان به ویژه ناشنوایان) کمک کند؟
بله، قطعاً. قصه گویی میتواند به شناخت جامعه نسبت به توانمندیهای افراد ناشنوا کمک کند و دیدگاههای نادرست را اصلاح کند.
کمی در مورد برنامههای آینده خود در زمینه قصه گویی با زبان اشاره صحبت میکنید؟
من به دنبال برگزاری کارگاههای آموزش قصه گویی با زبان اشاره، مشارکت در برنامههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، برگزاری کارگاههای آموزش زبان اشاره و کمک به برقراری ارتباط بیشتر بین کانون و سازمان آموزش و پرورش استثنایی هستم.
آیا قصهای وجود دارد که در کودکی شما را تحت تاثیر قرار داده باشد؟
من در کودکی کتابهای زیادی میخواندم و بیشتر به تصاویر آنها توجه میکردم. داستانهای «تن تن و میلو»، «سه گربه شیطون و دستکش»، «حسن کچل»،«مهمان ناخوانده» و «بابا برفی»، از جمله داستانهایی بودند که برایم جذاب بودند.
آیا فکر میکنید قصه گویی با زبان اشاره میتواند به افراد ناشنوا کمک کند تا با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار کنند؟
قطعاً. زبان اشاره، زبان رسمی و حق مسلم افراد ناشنواست و قصه گویی با این زبان، میتواند به آنها کمک کند تا با دنیای اطراف خود ارتباط برقرار کنند و افق دیدشان را گسترش دهند.
آیا فکر میکنید قصه گویی میتواند به ترویج فرهنگ و زبان اشاره کمک کند؟
بله، قصهگویی میتواند نقش مهمی در ترویج فرهنگ و زبان اشاره ایفا کند و آگاهی جامعه را نسبت به این زبان ارزشمند افزایش دهد.
مرضیه آقاخانی، با دستان گویا و قلب پر از احساس خود، پلی بین دنیای سکوت و صدا ایجاد میکند. او با قصه گویی به زبان اشاره، نه تنها به ناشنوایان، بلکه به همه ما یادآوری میکند که قصهها، زبانی جهانی هستند که میتوانند قلبها را به هم نزدیک کنند.
بار دیگر موفقیت ایشان در بیست و ششمین جشنواره بین المللی قصهگویی را تبریک گفته و برای ایشان و تمامی توان یابان عزیز، آرزوی توفیق روزافزون داریم.
گفتنی است بیستوششمین جشنواره بینالمللی قصهگویی، با حضور قصهگویانی از سراسر کشور و ۸ مهمانان خارجی، با شعار «ساز قصهها، راز زندگی است» از ۲۷ تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ در شهر یزد، پایتخت قصه ایران برگزار شد.