توجه به نقش ادبیات پایداری در تقویت مقاومت جمعی

مصطفی رحماندوست در نشست «داستان کودک و نوجوان و ادبیات پایداری» بر لزوم توجه به ادبیات پایداری و نقش آن در تقویت مقاومت جمعی و مقابله با ظلم‌ستیزی تاکید کرد.

به ‌گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نشست تخصصی «داستان کودک و نوجوان و ادبیات پایداری» با حضور مصطفی رحماندوست، شهرام اقبال‌زاده، طاهره ایبد و افسانه موسوی‌گرماوردی عصر روز 16 مهر 1396 و در دومین روز هفته‌ی ملی کودک از ساعت 14 تا 17 در سالن کنفرانس شماره‌ی دو مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری برگزار شد.

در بخش دوم این نشست رحماندوست درباره‌ی «بایدها و نبایدهای ادبیات جنگ و دفاع‌مقدس در حوزه‌ی کودک و نوجوان» و موسوی گرمارودی درباره‌ی «ضرورت یا عدم ضرورت خلق ادبیات پایداری برای کودکان» صحبت کردند.

رحماندوست در ابتدای صحبت‌هایش به اتفاقی در تاریخ ایران به نام هشت سال جنگ یا دفاع‌مقدس اشاره کرد که قدرت‌های جهانی نمی‌خواستند انقلاب تاثیرش را در منطقه و جهان بگذارد و برای همین جنگ را به ایران تحمیل کردند.

او با تاکید بر این‌که در دوران جنگ با تخریب و نابود شدن و نداشتن‌ها روبه‌رو شدیم، گفت: در دوران دفاع‌مقدس امروز نام کوچه‌ای لادن بود و فردا نام شهیدی بر آن کوچه گذاشته می‌شد. در همان دوران هم بحث بر سر این بود که آیا نویسندگان کودک و نوجوان باید به جنگ واکنش نشان بدهند یا خیر؟

این شاعر ادامه داد: ولی همان دوران نویسندگان پیش از آن‌که پاسخ این بحث روشن شود به جنگ واکنش نشان دادند؛ چراکه نمی‌خواستند نسبت به مخاطبان‌شان و نداشته‌های آن‌ها بی‌تفاوت باشند.

او با تاکید بر این‌که هم‌زمان با سال نخست جنگ نخستین کتاب‌ها درباره‌ی جنگ هم نوشته شد، اظهار کرد: ما در زمان جنگ درباره‌ی جنگ نوشتیم در حالی‌که مورد هجوم از طرف جمعی قرار گرفتیم که می‌گفتند نباید برای کودکان از جنگ گفت. اما ما احساسی و البته با اعتقاد نوشتیم.

رحماندوست کتابی به نام «اسم من علی اصغر است» است دارد که به گفته‌ی او دومین یا سومین کتاب درباره‌ی دفاع مقدس است. بعدها این کتاب در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شد و به شمارگان بالای 320هزار نسخه رسید.

او معتقد است این کتاب حتی از لحاظ داستان‌نویسی اشکال فنی دارد اما هر وقت می‌خواسته آن‌را تصحیح کند متوجه می‌شود این امکان وجود ندارد چون در القای حس دچار مشکل می‌شود.

رحماندوست گفت: ما در آن دوران این‌گونه نوشتیم جنگ را پشت سر گذاشتیم. خوب یا بد در زمان جنگ ادبیات ضد جنگ هم وجود داشت که یا همسو با دشمن بود یا از نظر اعتقادی با جنگ مخالف بود.

این نویسنده ادامه داد: این حس که نباید برای بچه‌ها از جنگ نوشت وقتی آن همه نابودی، فقر و نبود بعد از جنگ را می‌دیدیم، نمی‌توانستیم نسبت به آن بی‌تاثیر باشیم. اگر واقع‌گرایانه نگاه می‌کردیم جنگ بر روی همه‌ی ابعاد زندگی بچه‌ها تاثیر گذاشت.

او با تاکید بر این‌که ما به عنوان نویسنده باید از جنگ برای بچه‌ها می‌گفتیم تا با آن‌ها همدردی و تلخی‌های جنگ را برای آن‌ها قابل تحمل کنیم، افزود: چراکه نمی‌دانستیم جنگ تا کی ادامه پیدا می‌کند و باید مدافعان آینده را آماده می‌کردیم.

رحماندوست با اشاره بر جریان موافق و مخالف جنگ بعد از جنگ توضیح داد: به‌طورکلی ما موافق جنگ نداریم. جنگ خانمان سوز است. اما جنگ هشت ساله دفاع مقدس بود چون چاره‌ای نداشتیم. بر همین اساس در ادبیات کودکان بعد از جنگ هم تعداد آثاری که بر علیه جنگ نوشته شده بسیار محدود است. جنگ بخشی از تاریخ معاصر بود. بیش از 100هزار نفر کشته و 500-600هزار معلول و جانباز بر جای گذاشت. با این حساب ادبیات بعد از جنگ هم جای بررسی و ادامه دارد.

او در ادامه درباره‌ی انواع داستان‌های نوشته شده درباره‌ی جنگ گفت: بعد از جنگ عده‌ای موافق جنگ نوشتند. این عده به دو دسته تقسیم می‌شوند یک عده بی‌تجربه و احساسی اما با اعتقاد نوشتند. این کار درست نبود چون این فرم نوشتن برای زمان جنگ بود. یک عده هم احساسی و بی‌تجربه و البته بی‌اعتقاد نوشتند چون فقط سفارشی بود. نوع اول موقعیت باورپذیری خودش را در جامعه از دست داده بود و نوع دوم به دلیل بی‌اعتقادی تاثیر نگذاشت.

رحماندوست ادامه داد: اما یک عده هم با تجربه بودند و بر همین اساس نوشتند. آن‌ها به جای احساس در نوشته عاطفه، عقل و حادثه را به کار گرفتند و با اعتقاد نوشتند. آثاری از محمدرضا بایرامی از این دست بود. این نویسندگان درباره‌ی آن هشت سال نوشتند اما چیزهایی که نوشتند بعد از آن هشت سال هم می‌شد خوانده شود.

او تاکید کرد: اما دیگر زمان این‌گونه نوشتن هم گذشته است. داستانی خوانده می‌شود که فضا، جغرافیا و تاریخ معاصر بتواند آن‌را تعریف کند و به آن حس بدهد.

او با اشاره بر این‌که در حال حاضر ما ادبیات دفاع مقدس و زیرمجموعه آن ادبیات پایداری داریم گفت: اما معتقدم باید این موضوع برعکس باشد. امروزه ادبیات پایداری نیاز داریم که زیرمجموعه‌اش ادبیات هشت سال دفاع مقدس است. ادبیات پایداری جزو بایدها است که مراکز رسمی باید برای آن برنامه‌ریزی کنند.

رحماندوست با طرح سوالی که آیا ظلم‌ستیزی جزو ادبیات پایداری است یا خیر، اظهار کرد: ترورها و جنگ تحمیلی به این دلیل به وجود آمد که انقلاب از مسیر خودش خارج شود. پس باید ادبیات پایداری ما ادبیاتی باشد که قدرت مقاومت جمعی افراد را بالا ببرد. بنابراین باید امروزه قصه‌ی خوبی از ظلم‌ستیزی یا ضد اختلاس بنویسیم. این ادبیات پایداری امروز است که به واسطه‌ی آن اخلاق پایداری و اصل مقاومت در برابر ظلم را گسترش بدهیم.

توجه به نیاز الگوسازی براساس قهرمان‌های داستانی کودکان

در ادامه این جلسه افسانه موسوی‌گرمارودی، سردبیر مجله رشد صحبت کرد. او با اشاره بر این نکته که در سال‌های گذشته 200 تا 250 اثر کودکانه‌ی انتشارات کانون را بازخوانی کرده است، گفت: نکته‌ی قابل توجه این‌که هرچه در مطالعه‌ی این آثار پیش رفتم، متوجه شدم شخصیت‌پردازی‌ها به سمتی رفته است که ما اصلا قهرمان داستانی نداریم.

او با تاکید بر نقش مهم ادبیات مقاومت افزود: خیلی پیش از انقلاب اسلامی و جنگی که داشتیم به ادبیات پایداری نیاز داشتیم. بشر در درون خود دائما جدالی بین بد و خوب و البته جدالی با خودش دارد. همان نکته‌ای که در ادبیات ما به عنوان خیر و شر از آن یاد می‌شود. بنابراین اگر در داستانی قطب مثبت و منفی را به خوبی برقرار کنید داستان خواندنی می‌شود.

موسوی‌گرمارودی به نکته‌های مطرح شده از سوی رحماندوست و دسته‌بندی ادبیات پایداری به سه بخش سفارشی، دلی و احساسی و بخش تجربی که تاثیرگذاری بیشتری دارد، اشاره کرد و توضیح داد: آن بخش  ادبیات احساسی خطر کمتری دارد اما بخش سفارشی خطرناک‌تر می‌شود؛ چراکه تصنع در بیان دلاوری‌ها و تحریف‌های لفظی و کلامی از یک شهید به اصل داستان صدمه می‌زند. از همین روی اگر قدرت تشخیص واقعیت را در داستان به بچه‌ها داده باشیم خدمت بزرگ‌تری به آن‌ها کرده‌ایم.

او در بخش دیگر از سخنانش به روی آوردن کودکان امروز به قهرمان‌های داستان‌های غیرایرانی مثل بتمن اشاره کرد و گفت: بچه‌ها در دوران کودکی و نوجوانی به الگوسازی نیاز دارند و این مساله را روان‌شناسان نیز تایید می‌کنند. باید در آثارمان پهلوانان و قهرمان‌هایی تعریف کنیم که براساس آن‌ها برای خودشان الگوسازی کنند.

سردبیر مجله‌ی رشد اظهار کرد: یکی از خلل‌های ادبیات‌ کودک امروز قهرمان‌پروری، قهرمان‌سازی و شخصیت‌پردازی قهرمانان در این داستان‌ها است. در گروه سنی «ج و د» (10 تا 14 سال) شاید کتاب‌های خوبی داشته باشیم اما برای گروه‌های سنی پایین‌تر، این نیاز بیشتر دیده می‌شود. برای گروه سنی «الف و ب» (5 تا 10 سال) باید سنگ محک سنجش قهرمان و پهلوان را در آثار ادبی به وجود بیاوریم.

او ادامه داد: زمانی‌که به کودک، دلاوری، شجاعت و استقامت را یاد بدهیم حرکت بزرگی برای ادبیات پایداری است. در تمامی ادبیات جهان بهترین‌ها آن‌هایی هستند که در دل‌شان یک نکته‌ی آموزشی وجود دارد. اما مهم است چطور آن نکته‌ی آموزشی را به بچه‌ها منتقل کنیم.

او در بخش پایانی سخنانش به عنصر پرسش‌گری در داستان‌های کودکان و جای خالی آن در ادبیات امروز اشاره کرد و گفت: هنوز هم باید قصه‌های بسیاری از دلاوری‌ها گفته شود و شکایت ما از نبود الگوهای مثبت بسیار ارزنده  در داستان‌های امروز و عدم طرح سوال در پایان هر قصه است.

نشست‌های علمی هفته‌ی ملی کودک تا 20 مهر 1396 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران ادامه دارد و شرکت در آن برای عموم علاقه‌مندان آزاد است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =