به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «چگونگی تبدیل محتوا به قصه با رویکرد قصص قرآنی و رضوی» با حضور مسلم ناصری و در حاشیهی بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهر قم برگزار شد.
این نویسنده در ابتدای سخنانش یکی از چالشهای راویان قصه را عدم بهرهمندی روایتهایشان از قصه دانست.
نویسندهی نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان گفت: «من پیش از حضور در این نشست، فیلمهای قصهگویی دورهی شانزدهم جشنواره را تماشا کردم تا ببینم چه ربطی بین قصهگویی و نویسندگی وجود دارد و چهطور میتوانیم محتوا را تبدیل به قصه کنیم.
او افزود: مشکلی اساسی در روایت قصه و در واقع داستانهایی که نوشته میشود، دیدم. داستانها قصه ندارند. آنچه که روایت میشود قصه ندارد. در کنارش روایت «قصهگو»یی از استرالیا را دیدم و برایم جذاب بود، چرا که به چند سوال پاسخ میداد: چه بود؟ بعد چه شد؟ چرا چنین شد؟ عناصری که باید در قصه وجود داشته باشد.»
ناصری ادامه داد: «تصور میکنم در جشنوارهی قصهگویی نکتهای مغفول مانده است. قصهگویی باید پیوندی بهتر بین نویسندههای قصه و قصهگویان برقرار کند، واقعیت این است که تا متن خوب نداشته باشید نمیتوانید قصه خوب بگویید.»
این نویسنده در ادامهی نشست به مقدمات قصهگویی اشاره داشت: «یکی از مقدمات قصهگویی داشتن متن است. ما متنهای خوبی نداریم. با حرکتها و گفتار نمیشود کمبود متن خوب را جبران کرد. مهمترین نیاز قصهگو متن است. متن میتواند افسانههایی باشد که سالها سینه به سینه منتقل شده یا سرگذشت علما، خاطرهها، حکایتها و مضامین دینی باشد. چون بحث امروز ما چگونگی تبدیل محتوا به قصه با رویکرد قرآن است، باید نکتهای را به این نیازها اضافه کنیم. ما باید شناخت درستی از قرآن و قصص آن و تعداد قصص و سرگذشت پیامبران و اقوام داشته باشیم. پس از آن است که به مفاهیم و مضامین این قصهها نزدیک میشویم و در مرحلهی بعدی است که میتوان آنها را تبدیل به قصه کرد.»
سخنران نشست «چگونگی تبدیل محتوا به قصه با رویکرد قصص قرآنی و رضوی» دربارهی شیوهی روایت قصههای قرآنی سخن گفت: «بخشی از قصهها از قرآناند و بخشی حکایتهای مذهبی ماست. اما روش و شیوه نقل خود قرآن و شگردهای قصهگویی قرآن چیست؟ باید بدانیم که در ابتدای داستان باید خود داستان را به طور فشرده بگوییم و بعد آن را تفصیل کنیم. شگرد دوم غافلگیری است. یادمان باشد که در قصص قرآنی جزییات روایت نشده، ما به عنوان قصهنویس کلیات را میگوییم ولی _چه کلیاتی؟_ بسیار مهم است.»
ناصری ادامه داد: «در قرآن قصهها خیلی پیام محور است. پیامهایمان را پنهانی میگوییم. مستقیما از خوب یا بد بودن کاری حرف نمیزنیم و مضامین و پیام را غیرمستقیم منتقل میکنیم.»
او رسمیت بخشیدن به مخاطبان را عامل مهمی در تاثیرگذاری قصه خواند: «متاسفانه نویسندگان و مربیان کودک و نوجوان و راویان، کودک را به رسمیت نمیشناسند. نیازهای کودک را بشناسید و با مخاطبشناسی قصه با آنها سخن بگویید. وقتی هر کودکی را از دیگری متفاوت دیدید، اولین گام را برای به رسمیت شناختن مخاطب برداشتهاید. متاسفانه همهی ما سعی داریم پیامی منتقل کنیم، ولی نمیخواهیم تاثیر بگذاریم. پزشکان به این شگرد رسیدهاند که داروها را شیرین کنند ولی ما به عنوان قصهپرداز هنوز از این موضوع دوریم.»
عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به یکی از مهمترین چالشهای ادبیات کودک اشاره داشت: «برای کودکی خودمان قصه نگوییم. برای کودکان امروز قصه بگوییم. نگاه گذشته و خاطرههای کودکی خودمان را کنار بگذاریم تا به کودک امروز نزدیک شویم.»
این سخنران به تحلیل محتوای قصههای قرآنی اشاره داشت: «چگونه قصههای قرآن و قصص مذهبی را درست روایت کنیم؟ شاید این سوال را از خود پرسیده باشید. باید گفت اولین گام در این امر چگونگی تبدیل است. شما باید کاملاً با متن آشنا باشید. اگر میخواهید قصه حضرت ابراهیم را بگویید باید تفسیرها را نگاه کنید و ببینید در گذشته چگونه روایت شده است. تک تک کلمات بار دارند و حسی عاطفی در آنها نهفته است. با شنیدن مشک ذهن شما به ۱۴۰۰ سال قبل و کربلا برمیگردد. با شتر به حجاز و... به همین دلیل باید بدانید که در کجا از چه واژهای استفاده کنید.»
این نویسنده نقل درست مضامین را بسیار مهم خواند: «در نوشتن قصههای قرآنی باید مراقب باشید مضامین را درست منتقل کنید و به تاریخ قصهها آداب و رسوم و جغرافیا شناخت کامل داشته باشید.»
وی دربارهی دومین گام تبدیل قصههای قرآنی به اثری قابل روایت برای کودکان عنوان کرد: «آیا اجازه داریم محتوا را دستکاری کنیم و تغییر دهیم؟ به هیچ عنوان. ما نمیتوانیم مضمون اصلی قصه را تغییر دهیم، باید به آن وفادار بمانیم. باید بدانیم در قصههای دینی هیچوقت بازآفرین نیستیم و صرفاً بازنویس هستیم. نکته بعد آنکه باید به زمان و مکان قصه توجه کنیم. اگر میخواهید قصهتان تاثیر بیشتری داشته باشد از زمان و مکان خوب استفاده کنید. اگر میخواهید قصهی بتشکن بگویید چه خوب است در سالن چند مجسمه داشته باشید.»
نویسندهی کتابهای «مجموعه قصههای شیرین از زندگی معصومان» و «مجموعهی چهارده معصوم» ادامه داد: «باید به عنوان قصهگو از معارف اسلامی شناخت کاملی داشته باشید. مثلاً در قصهی کمک ائمه به فقرا، اگر زیاد توجه به پرداخت و سکهها کنید شما از معارف دور میشوید و به دنیاگرایی توجه پیدا میکنید. شناخت معارف اسلامی به شما کمک میکند تا درست روایت کنید.»
شخصیتشناسی و شخصیتپردازی نکتهی مهم دیگری بود که این کارشناس به آن پرداخت: «برای قصهگویی باید از شخصیتهای قصهتان شناخت کامل داشته باشید. وقتی شخصیتهای قصه امام معصوم هستند بهتر است پیرامون قصه را و حواشی را روایت کنید، طوری که گفته و روایت معصوم در دل قصه قرار بگیرد. نوع بیان هم مهم است. از جملههای خوب و کامل و نرم استفاده کنید و فراموش نکنیم چیزی که در کودکی میشنویم به سختی فراموش میشود و این خطرناک است، پس نباید قصهها را تحریف کرد.»
وی در پایان به بیان مثالهای جذاب داستانهای قرآنی برای بچهها پرداخت. او اشاره داشت که داستان حیوانات یا فرزندان پیامبران برای مخاطبان کم سن و سالتر جذاب و قابل فهم است و میتوان از این قصهها بهره برد.
این برنامه، آخرین نشست از مجموعه نشستهای بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی بود که روز سهشنبه 10 بهمن 1396 در مجتمع فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پردیسان شهر قم برپا شد.
گفتنی است امسال برای دومین بار این نشستهای تخصصی در شهرهای مختلف کشور برگزار شد.