تربیت هنری چیست؟
استاد مظلومی در تعریف تربیت هنری این گونه بیان کردهاند که: «فرایند حرکت از مسیر « دل » و ذهن به دست و چشم ، در جریان فعالیت هنری نوعی تحول و تغییر به وجود میآورد که میتوان آن را « تربیت هنری » نامید.»
در کتاب برنامهریزی درسی و طرح درس «تربیت هنری» چنین بیان شده است:
«تربیت هنری به منزلهی یکی از کارکردهای اساسی و مهم نظام آموزشی مطرح است. اهمیت این کارکرد از آنجا ناشی میشود که تربیت هنری در ایجاد و بارورسازی زمینههای سازندهای مانند بروز خالقیت و نوآوری (تربیت عاطفی)، شکلگیری تغییرات عمیق و پایدار در سلوک فردی، رشد اخلاقی، افزایش اعتماد به نفس، رشد مهارتهای مربوط به دست ورزی کردن و ... تاثیری شگرف دارد.»(میرزا بیگی، محمدعلی. برنامه ریزی درسی و طرح درس. تهران: انتشارات سیطرون.)
«هاسمن (Houseman) تربیت هنری را ناظر به آموزش حواس مختلف، رشد تجارب حسی و لمسی، حساسیت و برخورد عمیق با جلوههای بصری هنری و نقادی هنرمندانه میداند. در واقع از نظری وی تربیت هنری شامل آموزش اساسی حواس و رشد آگاهی متعالی از تجارب بصری، آفرینش و فهم اشکال نمادین بصری در نقاشی، مجسمه سازی، هنرهای تزئینی و آموزش در زمینه کاربرد و اعمال قضاوت نقادانه تجارب بصری است.»(عملکرد تربیت هنری بر مبنای عناصر برنامه درسی در درس علوم... مهسا انتظامی و دیگران. فصنامه تعلیم و تربیت شماره 129 . ص 77.)
«تربیت هنری درصدد پرورش دادن و شکوفا ساختن قابلیتها و حساسیتهای هنرمندانه دانشآموزان است و به آنها یاد میدهد که چگونه ببینند، بشنوند، ارتباط برقرار سازند و درجهت رشد و کمال حرکت کنند. در تربیت هنری علاوه بر ایجاد شرایط لازم برای رشد خلاقیت و تخیل کودکان، آشنا کردن آنها با شیوههای بیان و ابراز هنرمندانه، طراحی و اجرای هنری، کسب آگاهی از هنر و تاریخ آن، قدردانی از هنرمندان و آثار هنری و ارزشمند شمردن آنها مورد توجه قرار گرفته است.(کتاب راهنمای معلمان درس هنر پایه 4، 5 و 6. سال 1391.)
ابعاد تربیت هنری
در کتاب «راهنمای درس معلمان هنر» کلاسهای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی سال 1391 در باره جایگاه هنر در مدارس در صفحه 12 چنین آمده است:
«رویکرد برنامهی درسی هنر یا همان تربیت هنری در صدد شکوفایی فطرت دانشآموزان از طریق ایجاد محیطی مناسب برای تقویت حواس، تخیل، خلاقیت، ظرفیت های نهفتهی هوش و تفکر و افزایش حساسیت دانش آموزان نسبت به ویژگیها و ابعاد زیبایی شناختی اشیا و پدیدههای مختلف است. درس هنر از طریق تربیت هنری درصدد پرورش دادن و شکوفا ساختن قابلی تها و حساسیتهای هنرمندانهی دانشآموزان است و به آنها یاد میدهد که چگونه ببینند، بشنوند، ارتباط برقرار سازند و در جهت رشد و کمال حرکت کنند. در تربیت هنری علاوه بر ایجاد شرایط لازم برای رشد خلاقیت و تخیل کودکان، آشنا کردن آنها با شیوههای بیان و ابراز هنرمندانه، طراحی و اجرای هنری، کسب آگاهی از هنر و تاریخ آن، قدردانی از هنرمندان و آثار هنری و ارزشمند شمردن آنها مورد توجه قرار گرفته است.
تربیت هنری را به پنج موضوع کلی میتوان تفکیک کرد: ۱. ارتباط با طبیعت، ۲. زیباییشناسی، ۳. تولید محصول هنری، ۴. آشنایی با میراث فرهنگی و تاریخ هنر ایران، ۵. نقد هنری.»
این مباحث، مهمترین عناصر آموزش هنر از دوره ی ابتدایی تا دانشگاه هستند و بنابر سطح آموزش و متناسب با سنین آموزشی ، باید مطرح شوند.
تربیت از طریق هنر
اثر دیگر «هنر» کمک به سایر جنبههای تربیت در کودکان و نوجوانان از طریق واسطههای هنری است. در سرفصل قبل در باره «تربیت هنری» که منجر به «رشد هنری» میشود به نکاتی اشاره کردیم.
اما فعالیتهای هنری علاوه براینکه به «رشد هنری» که یکی از قابلیتهای وجودی انسان است کمک میکند، به پرورش سایر جنبههای وجودی و استعدادهای درونی انسان نیز میپردازد.
شادروان استاد رجبعلی مظلومی در باره نقش تربیتی هنر در مقالهای به نام «هنر و هنرمند» مینویسند:
«هنر چون در لحظات فراغت و راحتی به مخاطب ارائه میشود، مشغولیتی حائز اهمیت بویژه برای کودکان و نوجوانان است. چرا که همین مشغولیات بزرگترین درسها را میدهد، و در تربیت آنها مؤثر است. زبان و بیان هنری یک زبان و بیان غیرمستقیم است که حالت نصیحتی و پند و موعظه به خود نمیگیرد و مخاطب با حالت قبول و باور آن را میپذیرد...»
«همه لحظاتی را که «هنر تربیتی» در اختیار میگیرد، لحظات فراغت است. فردی که «اصالت فطری و فرهنگی» پیدا کند، فراغت دل هم میتواند داشته باشد، و غالباً فارغ دل و آسوده خاطر نیز هست و از این مشغولیت اثر میپذیرد.
«گفتیم که «هنر تربیتی» همه مایههای آموزشی تربیت را به فرزند میرساند، اما باید پرسید که: چه نوع آموزشی؟ آموزش رسمی و کلاسی؟ آموزش کتابی و القائی؟ خیر، «آموزش غیرمستقیم»، آموزشی که فرزند را از آزادی و «استقلالجویی» دور نکند و مطابق رغبت فطری او و موافق طلب جان او باشد، و طفل گریزپای را جمعه هم به مکتب آورد. چنین آموزشی بر جان و دل کودک مینشیند و او را تربیت میکند.»
«یکی از ابعاد تربیتی که همیشه مورد توجه جوامع بشری بوده تربیت از طریق هنر و «سوار کردن تربیت بر محمل هنر» است. هنر بستری منحصر به فرد برای رسیدن به اهداف بسیار مهم در تربیت اجتماعی است که اثرات متعدد روانشناختی و تربیتی آن مانند رشد فکری و شناختی، خلاقیت، رشد خلاقی و شکلگیری هویت فرهنگی، تحولی ماندگار در شخصیت مخاطب ایجاد میکند. لذا وابستگی میان هنر و تربیت چنان است که برخی صاحبنظران معتقدند «هنر پایه اصلی و اساس تربیت است. زیرا عقل و احساس را متحد، تخیّل را تحریک و محیط را دگرگون میکند و پس از آنکه دستاوردهای مادی انسانها فراموش میشود، هنر به منزله نماد نگرشهای معنوی و شاهدی بر جستجوی بشر برای به دست آوردن جاودانگی باقی میماند.»{مأخذ: مایر، ف. تاریخ اندیشههای تربیتی. جلد دوم، ترجمه علیاصغر فیاض، انتشارات سمت، تهران.}
نقشهای تربیتی هنر چیست؟
حال ممکن است سؤال شود این همه از تأثیر هنر و تربیت هنری در مخاطبان کودک و نوجوان گفتیم، نقشهای تربیتی هنر چیست و کارکردهای آن کدام است؟
هنر اشکال متنوع و گوناگونی دارد و هر یک از آنها ممکن است کارکردهای خاصی داشته باشند، گرچه از لحاظ تربیتی هدفها و کارکردهای مشترکی میان آنها وجود دارد.
شاید لازم باشد که قبل از ورود به بحث تعریفی از «هنر» ارائه دهیم، اما به جهت آنکه هیچ تعریفی از هنر که مورد قبول همه باشد وجود ندارد، لذا از این بحث صرفنظر کرده و صرفاً به اثرات و کارکردهای تربیتی هنر و نقش آن در رشد و پرورش کودکان خواهیم پرداخت.
بیشتر هنرها میتوانند در خدمت تعلیم و تربیت قرار بگیرند. هریک از هنرها کارآییهای خاصی دارند که باید مورد توجه مربیان قرار گیرند. یکی از شرایط بهرهگیری درست از هنرها در جهت رشد و تربیت کودکان و نوجوانان شناخت کارآییها و کارکردهای قابل اجرای آنها در مراکز فرهنگی هنری کانون است. مربیان باید تلاش کنند و شناخت لازم در این زمینه را به دست آورند....
قسمت چهارم این میحث را اینجا بخوانید.