از سال 1391 تاکنون هفتهی ملی کودک با محوریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و البته با مشارکت و همکاری دیگر نهادهای دولتی و غیردولتی مرتبط با حوزهی کودکان به صورت منسجم پیگیری و برگزار میشود. هرچند پرداختن به کودکان و نیازهای آنها نباید محدود به روز یا هفتهی مشخصی شود و شایسته است جریانی مداوم و پایدار در تمام طول سال باشد اما از سوی دیگر این هفته و نامگذاری روزهای مختلف آن با محوریت دغدغههای اصلی حوزهی کودکان فرصت خوبی است برای پرداختن به موضوعها و نیازهای مختلف کودک تا در هر یک از این حوزهها از سوی کارشناسان، نهادهای مربوط و فعالان حقوق کودک باب گفتوگویی ایجاد شود.
امسال نیز طبق روال هفت سال گذشته هریک از روزهای هفتهی ملی کودک به موضوع یا دغدغهی ویژهای چون محیط زیست، صلح، رسانه، سلامت و ایمنی و فرهنگ مطالعه اختصاص یافته است.
در این میان 19 مهر با عنوان «کودکان با نیازهای ویژه، فرصتهای برابر» نامگذاری شده است. هرچند کانون از سال 1380 نخستین مرکز فراگیر (مرکزی برای کودکان با نیازهای ویژه شامل نابینا، کمبینا، ناشنوا، کمشنوا و کمتوان یا ناتوان جسمی و حرکتی) را ایجاد کرده است اما همواره ایجاد فرصتهای برابر برای این کودکان محل بحث و گفتوگوهای تخصصی و یکی از نیازهای اصلی آنها است. از سوی دیگر کتاب و کتابخوانی به عنوان یک فعالیت محوری در کتابخانههای کانون پیگیری میشود و آنچه همیشه کارشناسان کودک بر آن تاکید دارند تشویق بچهها به مطالعه و فراگیری فرهنگ کتابخوانی در میان آنها است. اما در بازار کتاب کودک و نوجوان چه تعداد آثار برای بچههایی با نیازهای ویژه تالیف، ترجمه و منتشر میشود؟ اساسا این بحث تا چه اندازه دغدغهی نویسندگان و مترجمان ایرانی کودک و نوجوان است؟ چراکه امروزه در دنیا بخش قابل توجهی از تولیدات در حوزهی کتاب به آثاری درباره و برای کودکان با نیازهای ویژه اختصاص دارد.
از سوی دیگر فهرست کتابهای برگزیده برای کودکان با نیازهای ویژه هر دو سال یکبار توسط دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان IBBY منتشر میشود و البته کارهای ایرانی هم در این فهرست جای دارند که شورای کتاب کودک به عنوان شعبهی ملی IBBY کار انتخاب و معرفی آثار برتر تولید شده در ایران در این حوزه را به عهده دارد. کاتالوگ این فهرست در اختیار تمام شعبههای ملی در ۷۴ کشور عضو دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان قرار میگیرد و اصل آثار نیز در نمایشگاههای بینالمللی بسیاری شرکت داده و سپس در کتابخانهی عمومی کانادا/ تورنتو «مرکز اسناد کتابهای کودکان و نوجوانان معلول» نگهداری میشوند.
در راستای اهمیت این بحث با مریم محمدخانی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان و از داوران لاکپشت پرنده دربارهی تولید کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه در ایران گفتوگویی داشتیم.
محمدخانی با اشاره به اینکه در زمینهی کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه برای مثال در قالب کتاب بریل تولید انبوه نداریم، گفت: انتشارات کانون تعدادی از کتابهای خودش را به خط بریل نیز منتشر کرده است تا بچهها استفاده کنند. هرچند این تعداد قابل توجه نیست اما در سالهای اخیر کتاب دربارهی کودکان با نیازهای ویژه بهخصوص در حوزهی ترجمه خیلی منتشر شده است. برای نمونه کتابهایی دربارهی کودکان با نیازهای ویژه اوتیستیک داریم.
به گفتهی این نویسنده به نظر میآید کودکان با نیازهای ویژه موضوعی است که مترجمان خیلی به آن واکنش نشان دادهاند و اغلب انتخابهایی که دارند در این زمینه است. هرچند تعداد کتابهایی که بهطور مستقیم برای کودکان با نیازهای ویژه مناسب باشد، خیلی کم است.
او ادامه داد: از طرف دیگر در چند سال اخیر تولید کتابهای مناسب برای کودکان زیر پنج سال پیشرفت کرده و کتابهای حسی- لمسی یا کتاب اسباببازیها بیشتر منتشر شده است. کتابهایی که به دلیل ویژگیهایی که دارند هرچند نه بهطور مستقیم اما برای کودکان با نیازهای ویژه هم قابل استفاده است.
کودکان با نیازهای ویژه دغدغهای در کل جامعه!
فارغ از بحث آثار ترجمه اگر به ادبیات تالیفی کودک در ایران نگاهی بیندازیم شاید تولید زیادی برای کودکان با نیازهای ویژه نداشته باشیم. در این راستا چه راهکاری میتواند موثر باشد تا نویسندگان را به خلق قصههایی دربارهی این بچهها یا شخصیتها و قهرمانهای داستانی دارای نیازهای ویژه وا دارد؟
به باور محمدخانی تجربهی مشابه سالهای اخیر در حوزهی محیط زیست چندان موفق نبوده، چراکه بعد سفارشی بودن این آثار پررنگتر بوده تا نمونههایی که مخاطب حس کند پرداختن به موضوع، دغدغهی خود نویسنده است.
او میگوید: بهنظرم باید این موضوع نه تنها در میان نویسندگان بلکه در کل جامعه تبدیل به یک دغدغه شود. وقتی این اتفاق بیفتد خود به خود جزو موضوعهایی است که نویسندهها به سراغ آن میروند. اما اگر بخواهیم رویکردی داشته باشیم که نویسندگان را به خلق آثاری برای کودکان با نیازهای ویژه وادار کند، شبیه ادبیات سفارشی میشود که در موضوعات دیگر با آن روبهرو بودهایم و لزوما تاثیر مثبتی نخواهد داشت؛ چراکه ممکن است مخاطب اصلا از آن استقبال نکند.
این پژوهشگر در ادامه تاکید کرد: کودکان با نیازهای ویژه موضوعی است که به شدت مستعد ورود نگاه کلیشهای به آن است. از سوی دیگر نگاه کلی در جامعهی ما به موضوع نیازهای ویژه نگاهی از دور، از سر دلسوزی و بدون شناخت درست نسبت به این موضوع است که به اصل کار ممکن است آسیب برساند.
پیگیری ادبیات جهانی دربارهی کودکان با نیازهای ویژه
او به عنوان قدم نخست و موثر در این راستا به ضرورت توجه نویسندگان به نمونههای آثار ترجمه اشاره کرد تا با مطالعهی این آثار بدانند در کل دنیا چه اتفاقی دربارهی موضوعی مانند کودکان با نیازهای ویژه در جریان است. به عبارت دیگر دنبال کردن این موضوع در ادبیات غیرایرانی هم میتواند مفید باشد.
محمدخانی دربارهی آثار ترجمهای این حوزه توضیح داد: آثار ترجمه هم شامل کتابهایی برای کودکان با نیازهای ویژه و هم کتابهایی دربارهی آنها است. آثاری که شخصیتهای اصلی آن کودکانی با نیازهای ویژه هستند. برای نمونه میتوان از آثاری نام برد که در سالهای اخیر جایزههای زیادی را به خود اختصاص داده، جزو لیست کتابهای پرفروش بوده یا براساس آنها فیلمی ساخته شده است. رمانهای «شگفتی» نوشتهی آر. جی. پالاسیو و «مادربزرگ سوپ میپزد» نوشتهی شارو کریج با ترجمهی پروین علیپور و «مقررات» نوشتهی سینتیا لرد و «بن بست» نوشتهی ارین جیدلنگ با ترجمهی کیوان عبیدیآشتیانی از جملهی این آثار هستند.
او در میان نمونههای تالیفی نیز از کتاب «مثل هیچکس» نوشتهی سپیده خلیلی نام برد که از سوی نشر قدیانی منتشر شده و کتابی دربارهی تولد «کودک»ی با نیازهای ویژه در یک خانواده و برخورد افراد مختلف خانواده با آن نوزاد است.
این پژوهشگر حوزهی کودک یادآور شد: اما این آثار بیش از آنکه مناسب کودکان با نیازهای ویژه باشند مناسب افرادی هستند که با آنها مواجهه میشوند یا در این حوزه دغدغه دارند.
نقش تسهیلگر در آموزش پذیرش دیگری
او در این راستا بر نقش مربی یا والدین به عنوان تسهیلگر تاکید کرد و گفت: نکتهی مهم در ارتباط با آثاری که دربارهی پذیرش دیگری و تفاوتها منتشر میشود این است که تسهیلگر با چه نگاهی کتاب را برای کودک بخواند. کتاب میتواند مستقیما برای کودک با نیاز ویژه نباشد اما برای تسهیلگر این مساله دغدغهای باشد که میتواند آنرا به کودک هم منتقل کند.
محمدخانی ادامه داد: کتابهایی دربارهی افراد مختلف در جهان، پذیرش دیگری، پذیرش تفاوتها و اینکه همهی ما حق داریم در هر وضعیتی که هستیم از حقوق برابری برخوردار باشیم نوع نگاهی را آموزش میدهند که میتواند از کودکی بچههای دیگر را نسبت به کودکان با نیازهای ویژه و پذیرش آنها حساس کند.
او در بخش دیگر از سخنانش دلیل انتشار محدود آثار مختص کودکان با نیازهای ویژه را فرآیند تولیدی پیچیده و هزینهبر این کتابها عنوان کرد و گفت: بنابراین تولید انبوه چنین کتابهایی به سرمایهگذاری و نگاه ویژه نیاز دارد. اما هنوز به این بخش در میان ناشران مختلف خیلی توجه نشده است.
همکاری نهادهای مختلف
همانطور که گفته شد در ایران نیز شورای کتاب کودک به عنوان شعبهی ملی IBBY هر دو سال یکبار کار انتخاب و معرفی آثار برتر تولید شده در ایران را برای فهرست آثار برگزیده برای کودکان با نیازهای ویژه برعهده دارد و آثار متناسب با بخشهای مختلف این فهرست را برای داوری به دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان معرفی میکند.
از محمدخانی دربارهی این موضوع پرسیدم که چنین برنامههایی در سطح جهانی و در ایران چه اندازه به ایجاد دغدغهی ناخودآگاه در میان نویسندگان و مترجمان برای پرداختن به موضوعی مثل کودکان با نیازهای ویژه کمک میکند؟
او با اشاره بر اینکه چنین اقدامی یک نگاه است که از سوی یک نهاد خاص و در قالب معرفی کتاب انجام میشود، گفت: اگر میخواهیم این موضوع برای تمام افراد جامعه دغدغه شود تا نگاههای مختلف را داشته باشیم و تمام نویسندهها به آن توجه کنند باید اقداماتی فراتر از این کار صورت بگیرد.
این نویسنده توضیح داد: کاری که یک یا دو نهاد انجام میدهند ممکن است در دراز مدت اثر مدنظر ما را در پی نداشته باشد. مهم است که نهادهای مختلف، چه دولتی و چه غیردولتی، با هر نگاهی که دارند این موضوع برایشان مهم شود و در زمینههای مختلف و نه فقط معرفی کتاب کار کنند. برای مثال برای کودکان با نیازهای ویژه هم تولید کتاب باشیم.
او با تاکید بر اینکه هرچند با نگاه تسهیلگرانه خیلی میتوان روی پذیرش تفاوتها در بخشهای مختلف جامعه کار کرد، افزود: اما خود این بچهها هم حق دارند کتاب ویژهی خودشان را داشته باشند. برای مثال بچهی نابینا دوست دارد کتاب بریل بخواند. البته خوشبختانه این روزها کتابهای صوتی خیلی نسبت به قبل بیشتر شده است. اما بهتر است کتابهای به روز را به خط بریل نیز داشته باشند.
محمدخانی ادامه داد: ما باید در زمینههای مختلف بر روی این موضوع کار کنیم و فقط کار یک نهاد نیست که بتواند این مسوولیت را به دوش بکشد. نهادهای خصوصی و دولتی باید برنامهای را در پی گیرند تا در بلند مدت به نتیجهی مطلوب برسند. همچنین همانطور که برای مثال برای نویسندگان دغدغه است برای ناشران یا NGO ها هم دغدغه باشد تا بتوانند همدیگر را کامل کنند.
به گفتهی او جزیرههای جدا که هر کدام یک بخشی از موضوع برایشان اهمیت دارد تا به یکدیگر وصل نشوند نمیتوانند اتفاق تاثیرگذاری را در پی داشته باشند.
شناسایی خلاءهای موجود با کمک کانون پرورش فکری
با توجه به اینکه کانون پرورش فکری در تمامی استانها با مراکز فراگیر امکانات مورد نیاز در زمینهی فعالیتهای فرهنگی و هنری را برای کودکان با نیازهای ویژه فراهم میکند و در فهرست کتابهای برگزیده برای این کودکان همیشه یک یا دو اثر مانند «زیبا صدایم کن» نوشتهی فرهاد حسنزاده یا «آ مثل آهو» و «ف مثل فیل» اثر علی خدایی از میان تولیدات کانون نیز به چشم میخورد، باید دید نقش کانون در تولید کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه چیست؟
محمدخانی با تاکید بر اینکه کتاب برای کودکان با نیازهای ویژه به دو نوع کتاب درباره و برای این کودکان تقسیم میشود، توضیح داد: دربارهی کودکان با نیازهای ویژه علاوه بر کانون دیگر ناشران نیز فعال هستند. اما کانون باتوجه به امکاناتی که دارد میتواند در بخشهایی که دیگر ناشران نمیتوانند نقش پررنگی ایفا کنند وارد شود و تاثیرگذار باشد.
به گفتهی او ادامهی انتشار کتابهای کانون به خط بریل یا فراهم کردن کتابهایی برای کودکان با نیازهای ویژه و نه لزوما دربارهی آنها، همان بخشی است که کانون میتواند وارد آن شود و اثرگذار باشد.
به عبارت دیگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید خلاءهای موجود و آن بخشهایی که دیگر ناشران نمیتوانند در آن کار کنند شناسایی و پر کند.