گزارش: فرناز میریبیستویکمین دورهی جشنوارهی بینالمللی قصهگویی با حضور ۵۲ قصهگوی ملی و بینالمللی از ۲۶ آذر در مرکز آفرینشهای فرهنگی هنری کانون پرورش فکری آغاز به کار کرد. روزهای برپایی جشنواره سالن اجرای قصهها حال و هوای متفاوتی دارد و قصهگوها از استانهای مختلف کشور با لباسهای محلی هر استان و گویش یا زبان آن استان برای کودکان و نوجوانان و سایر علاقهمندان این هنر، قصه میگویند. قصههایی که فارغ از زبان و گویش مخاطبان را درگیر و پیام خودشان را منتقل میکنند. در همین راستا با چند تن از مربیان و قصهگوهای کانونی حاضر در جشنواره دربارهی ضرورت قصهگویی به زبان محلی برای کودکان گفتوگویی داشتیم.
قصههایی به زبان محلی برای زنده نگاه داشتن آداب و رسوم
منیژه واحد، قصهگو و مربی هنری کانون پرورش فکری استان گیلان
واحد که برای اجرای برنامهای در نکوداشت مصطفی رحماندوست در آیین افتتاحیهی بیستویکمین دورهی جشنوارهی بینالمللی قصهگویی به این جشنواره دعوت شده بود دربارهی ضرروت قصهگویی به زبان محلی گفت: قصه گفتن به زبانها و گویشها مختلف باعث میشود نسل جدید هم این گویش و زبانها را زنده نگه دارد. از سوی دیگر قصه میتواند شیوهای برای زنده نگاه داشتن آداب، رسوم، فرهنگ و گویش ما باشد.
او که چندین سال است نقالی کار میکند و در آیین افتتاحیه نیز کار ترکیبی از نقالی با قصهگویی را اجرا کرد دربارهی استقبال کودکان نسل جدید از قصه با زبان محلی توضیح داد: هرچند ممکن است بچهها خیلی با زبانها و گویشهای محلی آشنا نباشند اما خوشبختانه در کنار پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن گوشیهای موبایل همچنان میبینیم که کودکان پای قصه مینشینند.
واحد ادامه داد: وقتی قرار است قصهها به صورت فولکلور اجرا شوند قصهگوها با کمک ابزار و شیوههای نمایشی قصه میگویند تا قصهها با زبانهای مختلف بیشتر برای کودکان قابل فهم باشد برای همین کودکان هم با اشتیاق زیاد به شنیدن قصه مینشینند و سعی میکنند با دقت گوش دهند تا متوجه قصه شوند.
او ۱۲ سال سابقهی همکاری با کانون را دارد و در توضیح مهمترین اثر روانشناختی قصه بر کودکان اظهار داشت: همیشه این نکته مطرح بوده است که وقتی میخواهیم پندی بدهیم در قالب قصه آنرا به کودکان منتقل کنیم. وقتی بچهها قصه میشنوند میتوانند تکنیکها و مهارتهای زندگی را از لابهلای این قصهها یاد بگیرند و کم کم به آن درجه برسند که خودشان قصه بگویند و راوی قصهها باشند.
این مربی هنری کانون تاکید کرد: وقتی بچهها خودشان راوی قصه میشوند اعتماد به نفسشان بالا میرود. یعنی علاوه بر اینکه مهارتهای زندگی را یاد میگیرند میتوانند مهارت تخصصی قصهگویی را نیز فرا بگیرند.
آشنایی با فرهنگ نهفته در هر قصه
محسن ساجدیفر، مربی کتابخانهی سیار شهری کانون پرورش فکری استان خراسان رضوی
ساجدیفر با تاکید بر اینکه متاسفانه در جامعهی ما تهاجم فرهنگی از بعد ادبی واقعا اتفاق افتاده است، توضیح داد: وقتی قصهگوهای ما به گویش محلیشان در چنین جشنوارهای قصه میگویند فارغ از اینکه مقامی کسب میکنند یا خیر، خود به خود برای کودکان جذاب است و متوجه ارزش گویشهای محلی میشوند.
او ادامه داد: کودکان در این شیوه با زبان، گویش و فرهنگ ناب هر استان آشنا میشوند و از سوی دیگر ما آن فرهنگ یا گویش محلی را به نوعی به فرهنگ شهری تحمیل میکنیم.
این مربی با اشاره به فرهنگ ناب پنهان در پشت هر قصه و ضرورت آشنایی کودکان با این فرهنگ گفت: اگر قصهگو تعییرات کوچکی در نحوهی بیان و قصهاش ایجاد کند کودک امروز نیز از فرهنگ و نکاتی که ما در کودکی از آن در قصههایمان لذت میبردیم، لذت میبرد و با این قصهها ارتباط برقرار میکند.
او به عنوان نمونه به قصههای خارجی اشاره کرد و اظهار داشت: برای مثال قصهی پینوکیو خیلی قدیمی است اما هر سال ساخته و پرداخته میشود و برای بچههای نسل جدید هم جذابیت دارد. اگر برای قصههای ما نیز یک برنامهریزی خوب صورت بگیرد و به گویش محلی گفته شود تاثیرگذاریاش خیلی بیشتر است و به نوعی با این کار به فرهنگ خومان کمک کردهایم.
ساجدیفر دربارهی مهمترین اثر قصه بر کودکان گفت: بچهها با قصه زندگی میکنند و قصه خودش در زندگی بچهها تاثیرگذار است و آنها را به آن سمت و سویی که باید بروند سوق میدهد.
به گفتهی او برای همین وقتی قصهای حماسی برای کودکان میگوییم حس افتخار و غرور آنها تقویت یا تحت تاثیر یک قصهی روانشناسی آرام میشوند و در اثر قصهای دربارهی تلاش و کوشش کودک همتاش را زیادتر میکند.
او تاکید کرد: این اثرات در بازه زمانی دراز مدت و نه با یک قصه؛ بلکه با دهها قصه خودش را نشان میدهد و باید مستمر باشد تا تاثیرش را در زندگی کودکان ببینیم.
حفظ میراث گذشتگان
فائزه خسروی، مربی فرهنگی کانون استان کرمان و راوی قصهی مربای شیرین در جشنواره
خسروی دو سال است با کانون همکاری دارد. او با اشاره به اینکه برخی از داستانها به گویش محلی نوشته و گاهی داستانهایی با گویش گفته میشوند، گفت: از هر دو این شیوهها میتوان در قصهگویی استفاده کرد.
این قصهگو ادامه داد: قصهای که من برای جشنوارهی امسال انتخاب کردم با گویش کرمانی و از کتاب «مربای شیرین» هوشنگ مرادی کرمانی است. خود کتاب دارای گویش است و بچهها را با کلمات کرمانی آشنا میکند.
او قصه را میراثی از گذشته نامید و تاکید کرد: این میراث و داستانها را باید حفظ و نسل به نسل منتقل کنیم.
خسروی دربارهی ارتباط برقرار کردن کودکان با قصههایی به زبانهای محلی توضیح داد: این موضوع بستگی به این دارد که مخاطب چه اندازه با آن گویش محلی آشنا باشد. غالبا به گویش و زبانهایی میتوانیم قصه بگوییم که مخاطب تا حدی متوجه شود. اگر خیلی از کلمات خاص و سنگین یک گویش استفاده میکنیم باید حتما آن کلمات در قالب بروشور به کودک آموزش داده شود.
او تاکید کرد: البته قصهگو باید به اندازهای توانایی داشته باشد که حتی با گویش محلی بچهها بتوانند با قصهی او ارتباط برقرار کنند. این ارتباط از طریق حرکات مناسب چهره و دست، میمیک صورت و ابزاری که قصهگو استفاده میکند اتفاق میافتد و میتواند بچهها را به قصه پیوند بزند.
او با اشاره به اینکه یک قصهگو هدفمند قصه میگوید اظهار داشت: اساس آفرینش قصه است. بچهها با قصه انس میگیرند و از مربی، خیلی چیزها را در حین قصه میآموزند. اگر بچهها خودشان قصهگویی کنند هم اعتماد به نفسشان افزایش مییابد و هم تکنیکهای قصهگویی مانند نگاه گیرا، نفوذ کلام و انتخاب داستان برای قصهگویی را میآموزند.
گویشهای محلی اتفاق قشنگ جشنوارههای قصهگویی
وحید خسروی، عروسکگردان و مربی کتابخانه سیار استان کرمانشاه
خسروی معتقد است۱۰۰ درصد قصهگویی به زبانها و گویشهای محلی مختلف اتفاق قشنگی را در جشنوارههای قصهگویی و برای مخاطب کودک و نوجوان رقم میزند.
او با تاکید بر اینکه گویشها، لهجهها و زبانهای محلی کم کم به فراموشی سپرده میشوند و شکل و اصل و اساس آنها در گذر زمان از دست می رود، توضیح داد: اگر ما با قصهگویی به زبانهای محلی شهرهای مختلف، قصه را اجرا نکنیم بهطور حتم انتقال زبان و فرهنگ به نسل بعدی دچار مشکل میشود؛ چراکه در حال حاضر در شهرهای ما و برای مثال در شهر خود من کرمانشاه دیگر کودکان به زبان کردی حرف نمیزنند و بخش اعظم آنها زبان کردی را متوجه نمیشوند.
این قصهگو ادامه داد: بنابراین ما قصهگوها وظیفه داریم این قصهها را به زبانهای محلی و البته به صورتی صحیح اجرا کنیم. یعنی در قصه از واژهها و جملاتی که تغییر کرده استفاده نکنیم. به هرحال این انتقال فرهنگ باید اتفاق بیفتد و قصهگویی میتواند کانال ارتباطی مناسبی در این زمینه باشد.
او با تاکید بر اینکه چگونگی اجرای قصه خیلی در ارتباط کودک با قصه موثر است، گفت: برای مثال خانم حیاتی، از قصهگوهای کرمانشاه به قدری زیبا به زبان کردی قصه اجرا میکنند که مخاطب فارسیزبان تهرانی به بهترین شکل با قصهی او ارتباط برقرار میکند.
خسروی معتقد است صرف اجرای قصه به زبان کردی، ترکی، لری، گیلکی و... ارتباط شکل نمیگیرد؛ بلکه باید جذابیت آن را هم ایجاد کنیم.
او در پایان اظهار داشت: قصه باعث میشود کودکان قهرمان قصهی خودشان را در قصه بیابند و در طول زمان قصهگویی آرامش پیدا کنند. قصه یک اثر هنری است و هرکسی نگاه خاص خودش را به آن اثر هنری دارد.