انجمن‌های ادبی کانون فضایی برای پرورش توانمندی‌های نوجوانان است

انجمن‌های ادبی کانون در سال‌های اخیر توان خود را در جذب مخاطبان و برگزاری مدون نشست‌های ادبی به رخ کشیده‌اند. تا جایی که با پایان دومین سال فعالیت مستمر این انجمن‌ها، هم‌اینک ضرورت شکل‌گیری همایش‌ها و جشنواره‌ها در واحد ستادی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان احساس شده است.

تهمینه حدادیبا پایان موفقیت‌آمیز نخستین مهرواره‌ی شعر آفرینش و با آغاز به کار برنامه‌ریزی‌های مرکز آفرینش‌های ادبی و هنری کانون برای برگزاری مهرواره‌ی داستان در تیر ۹۸، گفت‌وگویی کوتاه با حسین تولایی انجام دادیم. این شاعر نام‌آشنا درباره‌ی چگونگی شکل‌گیری انجمن‌های شعر و داستان، اهداف آن‌ها و گام‌های بعدی این فعالیت فرهنگی سخن گفته است.

انجمن‌های ادبی از سال‌های دور مشغول فعالیت‌ بودند اما این اولین بار است که این فعالیت جدی شده است. این فعالیت مدون چه‌طور شکل گرفت؟

بله. این انجمن‌ها با ایده و برنامه‌ریزی خانم سودابه امینی از سال‌های دور فعالیت‌های خود را در تهران آغاز کرد. بعدها در آذربایجان غربی و کرمان نیز فعالیت‌هایی چشم‌گیر دیدیم اما در واقع این فعالیت‌ها قائم به فرد بودند و جایگاه ستادی نداشت.

اما از سال ۹۵ مسوولیت انجمن‌های ادبی و ساماندهی و ثبت آن‌ها به من سپرده شد. من در یک ارزیابی ۱۳ انجمن فعال را شناسایی کردم. این انجمن‌ها مشغول فعالیت بودند اما دیده نمی‌شدند و همان‌طور که گفتم به دلیل دغدغه و علاقه شخصی مربیان و کارشناسان راه‌اندازی شده بودند بنابراین سازوکار کشوری نداشتند. آثار نوجوان‌ها دیده نمی‌شد و کسی دغدغه کمک به آن‌ها را نداشت.

در آن مدت پس از سفر به استان‌های مختلف در جلسه‌های این انجمن‌ها حاضر شدم و در نهایت تا ‍پایان سال ۹۵ شیوه‌نامه‌ برگزاری انجمن‌ها تدوین شد. این شیوه‌نامه به انجمن‌ها ارسال شد. در نشریه دوچرخه گزارشی از این انجمن‌ها منتشر شد و وقتی ماجرا کمی پررنگ‌تر شد مورد توجه مدیران استانی قرار گرفت.

ضرورت شکل‌گیری این انجمن‌ها چه بود؟

در گام اول خودم دغدغه‌ی شخصی داشتم، چون به نظرم فضای نوجوانان در کشور کم است و در فضای فرهنگ و هنر و ادبیات جایگاه کمتری دارند. آن‌ها نه نشریه‌ای دارند و نه کتابفروشی‌ای. در سن گذار هستند و کسی به آن‌ها توجه ندارد. وقتی شیوه‌نامه منتشر شد، کم کم جدی بودن این انجمن دیده شد و انجمن‌ها به این شیوه در ۲۶ استان تاسیس یا تقویت شدند. در کنار این انجمن‌ها کتابخانه تخصصی راه‌اندازی کردیم و تصمیم بر آن شد کتاب‌هایی فراتر از کتاب‌های معمول در اختیار نوجوانان قرار بگیرد تا آن‌ها به ادبیات و شعر بزرگ‌سال هم دسترسی پیدا کنند.

یعنی بودجه‌ای به این موضوع اختصاص پیدا کرد؟

بله در سال ۹۶ بای انجمن‌ها بودجه‌ای تصویب شد و تا پایان سال ۹۶ ما ۱۳ انجمن را به ۳۹ انجمن رساندیم. با دریافت بودجه توانستیم کتاب‌هایی در حوزه شعر و داستان بزرگ‌سال بخریم و برای تقویت انجمن‌ها ارسال کنیم. از سویی برخی انجمن‌ها به دلیل حمایت مدیران استانی از تجهیزاتی بهره‌مند شدند که جای تقدیر دارد. و حالا ما ۷۰ انجمن فعال داریم که گاهی اعضای آن‌ها به ۵۰ نفر هم می‌رسد.

و چه شد که مهرواره‌ها شکل گرفتند؟

از همان سال ۹۵ طرح این مهرواره به عنوان یک همایش نوشته شد. تا امسال که توانستیم ضمن جلسه‌ای با مدیرعامل و معاون فرهنگی کانون اهمیت ماجرا را شرح بدهیم. من معتقدم حمایت کارشناسان از ایده‌هایشان بسیار اهمیت دارد باید مدیران را در جریان اهمیت و اهداف ایده‌های خود بگذارند. در این میان هم آقایان فاضل نظری و محمدرضا زمردیان دغدغه‌ی نوجوانان را داشتند و از طرح حمایت کردند. این در حالی است که در دوره‌های قبل وجود نوجوانان در کانون کم‌تر بود و کانون بیشتر فضایی برای کودکان تلقی می‌شد.

در نهایت افزایش ظرفیت انجمن‌هایی که حالا اعضای آن‌ها به ۱۵۰۰ نوجوان علاقه‌مند به شعر و داستان رسیده است، این امکان را فراهم آورد تا خروجی این فعالیت‌ها در قالب مهرواره معرفی شود.

در واقع الان در تمام کشور انجمن‌ها به طور مدون در حال فعالیت‌اند؟

الان ۲۷ استان انجمن دارند و ۴ استان دیگر در حال راه‌اندازی انجمن‌های خود هستند. حتی استان‌هایی که انجمن کمتری دارند در حال فعال کردن انجمن‌های بیشتراند. ما الان از جزیره قشم و جزیره هرمز انجمن داریم تا مهاباد و گناباد.

در این میان تصور می‌کنم شما درباره‌ یک اشتیاق ادبی صحبت می‌کنید، در واقع اگر امکاناتی وجود داشته باشد، نوجوانان از آن حمایت می‌کنند. تصور من درست است؟

بله. دقیقا. بچه‌ها تشنه‌ ادبیات‌اند. و در این سفرها متوجه شدم به شدت در فقر کتاب‌های ادبی به سر می‌برند. حتی بر خلاف تصور موجود بچه‌های تهران هم در فقر کتاب‌اند. ما کتاب‌فروشی نوجوان نداریم. کتاب‌های این رده‌ی سنی در دسترس بچه‌ها نیست. و وقتی با استعدادهای بچه‌ها روبرو می‌شویم این فقر بیشتر دیده می‌شود. بچه‌ها در مناطق دور دغدغه‌ی اجتماعی دارند. به مسایل مهم روزمره می‌پردازند. از فقر صحبت می‌کنند و در این سو شاعرانی برای نوجوانان همچنان از گل و پروانه شعر می‌گویند.

این عدم شناخت تا چه حد است؟

بخشی از شاعران ما دغدغه‌های نوجوانان را نمی‌دانند. آن‌ها شناخت درستی از مخاطب نوجوان ندارند و حتی درباره زیست نوجوانان مطالعه نکرده‌اند. یک شاعر باید بداند مخاطبش چه چیزی را دوست دارد. چه چیزی را مسخره می‌کند. آرزویش چیست. مقابل چه می‌ایستد. وقتی این چیزها را بدانی، مخاطب را خواهند شناخت.

یعنی تصور می‌کنید گرایش نوجوانان به کتاب بزرگ‌سال به همین دلیل است؟

یکی از دلایل این است که آن‌ها خودشان را در شعرها نمی‌بینند. اما نکته‌ی دوم این است که کتاب نوجوان در دسترس‌شان نیست. وقتی کتاب با شمارگان ۵۰۰ جلد چاپ می‌شود یا کتاب‌فروشی وجود ندارد طبعا کتاب بزرگ‌سال در دسترس چنین مخاطبی است.

البته که شاعران خوبی در حوزه شعر نوجوان داریم. مهدی مرادی، مهدی مردانی، مریم زندی، مریم اسلامی و مهدیه نظری، آثاری خواندنی دارند پس زمانی می‌توانیم بگوییم شعر نوجوان پس زده شده که در محله‌اش یک کتاب‌فروشی باشد.

الان بچه‌های تهران هم از داشتن کتاب‌فروشی محروم‌اند. پس این عدم علاقه‌ی نوجوان هم به من شاعر مربوط است که او را نشناخته‌ام، هم ساز و کار درستی برای دسترسی او به کتاب خوب وجود ندارد.

این عدم وجود ساز و کار در جشنواره‌های ادبی کاملا مشهود است. به طور مثال جایزه بخش بزرگ‌سال جشنواره فجر ۷۵ میلیون و جایزه بخش کودک و نوجوان ۱۵ میلیون است.

در کتاب سال امسال برگزیده نداشتیم. و دلیل داوران این بود که کتاب به حد نصاب منتشر نشده است. مگر ممکن است از کمیت حرف بزنیم و از آن نتیجه کیفی بگیریم. آیا قیصر امین‌پور که 10 عنوان کتاب داشته شاعر نیست و فلان شخص که ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده است شاعر محسوب می‌شود؟

از فضای ادبی این انجمن‌ها که بگذریم، به اهداف جانبی آن می‌رسیم. قطعا این انجمن‌ها برای کانون و برای خود بچه‌ها کاربردهای جانبی دارد. کمی به این موضوع بپردازید.

طبعا همین است. این انجمن‌ها یک فضای امن و پاتوقی برای نوجوانان است، از این منظر که نوجوانان از آسیب‌های اخلاقی اجتماعی و روانی برحذر باشند.

اما هدف جانبی دیگر که به زودی تبدیل به هدف اصلی ما می‌شود تمرین ادبیات نقد است. لازم است بچه‌ها این مهارت را کسب کنند. لازم است آن‌ها بتوانند کنار هم بنشینند و هم را تحمل کنند. آن‌ها نباید یارکشی را دنبال کنند. به همین دلیل تصمیم داریم از سال دیگر برنامه‌هایی با عنوان انجمن نقد ادبی را طراحی و راه‌اندازی کنیم.  این نکته را هم اضافه کنم که ما اعضایی داریم که نثر ادبی می‌نویسند یا تنها تحلیل گر و منتقدند و آنان هم نیاز به فضایی برای پرورش توانمندی‌های خود دارند.

از طرف دیگر این انجمن‌ها فضایی برای تربیت مربیان ادبی کانون در آینده‌اند. همان‌طور که می‌دانید بخشی از مربیان فعلی، پیشتر اعضای کانون و فعال در کارگاه‌های ادبی بوده‌اند.

و نکته‌ی آخر، برای آموزش مربیان و کارشناسان در این انجمن‌ها چه اقدام‌هایی صورت داده‌اید؟

ما در سال دوبار نشست‌هایی را برای کارشناسان ادبی برگزار می‌کنیم. در کنار آن دوره‌هایی برای آموزش مربیان داریم. اما در نشست‌های منطقه‌ای که نشست‌های دو روزه، تدوین و برگزار می‌شود. در این دوره‌ها مباحثی همچون نوشتن خلاق، بخش مکاتبه‌ای، داستان‌نویسی و... بررسی می‌شود. در این میان موضوع انجمن‌های ادبی هم به عنوان یک موضوع در این دوره‌ها مد نظر قرار گرفته است.

از طرفی در حال تدوین برنامه‌ سیر مطالعاتی برای مربیان و کارشناسانیم و در این زمینه با اداره کل آموزش و پژوهش کانون وارد مذاکره خواهیم شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =