به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، سعید ناجی، موسس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و روحالله کریمی، عضو هیأت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با حضور در یکصدوششمین نشست کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به موضوع «تاثیر فلسفه ورزی بر تقویت سواد خواندن در کودکان» پرداختند.
سعید ناجی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه عنوان کانون برخواسته از امر پرورش تفکر است، گفت: بچهها ۱۲ سال در مدرسه حضور دارند، اما خواندن آنها به گونه استاندارد نیست. حال سوال این است که چه باید کرد؟ فلسفه برای کودکان دقیقا به همین منظور به وجود آمد. چرا که وقتی تفکر آموزش داده نشود، خوانش هم عمیق نمیشود. در واقع برنامه فلسفهورزی کمک میکند تا خوانش عمیقتر شود.
او با بیان این که معنا پیداکردن اصلیترین هدف در پرورش تفکر است، ادامه داد: بچهها باید معنا را پیدا کنند. در خواندن ممکن است چیزهای دیگری را یاد بگیریم، اما معنا مهمتر است. معنا نیز به نحوی نیست که مانند شکلات به افراد داده شود. معنا از آشنایی شروع شده و با تجربهای که از آن دیدگاهها در عمل بهدست میآید، پیدا میشود. در مدارس مطالبی را ارائه میدهند که هیچ ثمری ندارد و یا مدت زمان کمتری در ذهن ماندگار است. هر چند مدارس اگر چیزی را تلقین کنند ماندگاری بیشتری دارد اما تلقین، تحکمی است که ما نمیدانیم درست است، اما تصور میکنیم که درست است؛ اگر روزی بفهمیم ما را در مدارس گول زدهاند اتفاقی که میافتد این است که هر آنچه آن مطلب خوب باشد آن را کنار میگذاریم. این همان اتفاقی است که امروز رخ داده و نسل جدید چیزهای خوب را هم بهواسطه این سبک آموزش کنار میگذارد.
این مدرس دانشگاه افزود: سقراط تلاش کرد فلسفهورزی را وارد عرصههای عمومی کند. او میرود در بازار و با مردم گفتوگو میکند. همانطور که بعدها مولانا این کار را انجام داد و در داستانهای معمولی فلسفه را وارد کرد که همهفهم باشد. سواد خواندن را میتوان مرحلهبندی کرد. خودِ درک، مراتبی دارد، در واقع شما یک بار جملهای را میخوانید و میفهمید، بار دیگر جمله را میخوانید، میفهمید و تحولی در شما بهوجود میآید، در واقع درک شما عمق پیدا کرده است و با تمام وجود با آن جمله ارتباط پیدا کردهاید. مرحله بعد این است که شما لایههای مختلف این جمله را درک میکنید تا سواد خواندن معنا یابد. متن باید در بافتها و موقعیتهای مختلف معانی مختلفی داشته باشد.
ناجی در ادامه با بیان این نکته که فلسفه با کودکان این مراحل را با بچهها تمرین میکند تا به درک بهتری برسند، اظهار کرد: کودکان باید مفهومهای جدید را بسازند و معانی را کشف کنند. در همین راستا ما بازیهایی داریم که بچهها در خلال آن به درک میرسند. بهطور مثال محبت مفهوم کانونی ماست ما ارتباط برقرار میکنیم و به مفهوم بین دوستی، عشق و... میرسیم. وقتی در ذهن ارتباط برقرار شد درک عمیقتر میشود. جملهها نیز به همین شکل میتوانند رنگینتر شوند.
موسس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان گفت: بین هر کلمه و حتی عبارت یا جمله با جمله دیگر روابط منطقی وجود دارد که بخشی از آن در نگارش ایجاد میشود و باید تمرین کرد. بهطور مثال هر گردی گردو نیست. باید در دایرههای منطقی مسجل شود. این در ذهن عمل میکند ما روابط منطقی را با بچهها بازی میکنیم تا بفهمند، تمیز و تشخیص دهند.
ناجی تاکید کرد: قدرت تخیل به سواد خواندن بسیار کمک میکند. وقتی شما مطلبی را میخوانید همراه خود تشبیه، استعاره و... دارد. بنابراین باید روی قوه خیال و تخیل کار کنیم. ما بازیهایی داریم که به قدرت تخیل کودکان کمک میکند. در فرهنگ آموزشی ما بچهها از یک سنی به بعد تخیل را در بازی کنار میگذارند و واقعیت را جایگزین میکنند. در حالیکه این صدمه میزند و ما به تخیل همیشه نیازمند هستیم. دانشمندان با استفاده از تخیل و خلاقیت به کشف دست میزنند. برای فهم متون نیز به تخیل نیازمندیم. تخیل به درک اخلاقی کمک میکند. متون ادبی ما سرشار از مطالب اخلاقی است و وقتی تخیل وجود نداشته باشد نمیتوان این را درک کرد.
او همچنین با بیان اینکه تفکر نقادی چند مزیت دارد، افزود: تفکر نقادی سعی میکند تجزیه و تحلیل کند و بعد به مقدمات و نتایجی میرسد که به تحلیل آن موضوع کمک کند. منتقدان ادبی میگویند در کنار یک کودک باید والدی باشد که با کودک صحبت کند و بعد سمزدایی کند. داستان، پویانمایی و... گاهی ضد خانواده هستند و به دلیل اینکه نگران فرزندانمان هستیم باید بتوانیم جلوی این اتفاق را بگیریم. خود اصلاحی یکی از اهداف فلسفه کودکان است، باید کودک به درکی از موضوع برسد که بتواند تفکر نقادانه داشته باشد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه فلسفهورزی به کودک و نوجوان فرصت گفتوگو میدهد تا از ابعاد مختلف آن را ببینند، توضیح داد: کودک ابتدا باید ببیند بعد روی آن تامل داشته باشد تا به بهترین برداشت برسد. مسئولان آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری، یا حتی بالاتر باید بدانند که امروز مهمترین کار، آموزش تفکر به کودکان است، چرا که این بچهها آیندهسازان فردای ما هستند. باید بچههایمان را کشف کنیم و دریابیم. آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری مهمترین وظیفه را اینجا عهدهدار هستند و نباید بگذاریم جلوی این مسئله را بگیرند. تفکر متعلق به ماست و از غرب نیامده است. تفکر مال ما ایرانیهاست، این موضوع را جدی بگیرند و پشت گوش نیاندازند. حتی از تفکر در قرآن کریم نیز یاد شده است.
تقویت تفکر انتقادی، مهارت سواد خواندن را بالا میبرد
روحالله کریمی نیز در ادامه این نشست طی سخنانی درباره سواد خواندن بیان کرد: در دنیا سوادخواندن دارای چهار مولفه است. اول روخوانی است، یعنی سوالهای اولیه را بتواند جواب دهد. دوم درک معناست، معانی زیرینی وجود دارد که روخوانی متن ممکن است ما را متوجه آن نکرده باشد و بهواسطه درک عمیقتری از متن داستان به جواب سوالها میرسیم. سوم کاربرد است که امروز روی آن تاکید بسیار است. اینکه بتوانم به امور روزمره و زندگی خودمان ربط دهیم و تجربههایمان را بازسازی کند و نگاهمان را به جهان تغییر دهد. چهارم در سواد خواندن روی آن تاکید میشود لذت بردن از خواندن متن است و این که چقدر خواندن متن من را مشتاق به خواندنهای بیشتر میکند.
او افزود: در مدارس سنتی، روی وجه اول یعنی روخوانی تاکید دارد. حال باید دید چرا این وجه غالب شده است. یکسری اتفاقها باعث اهمیت آن شده است. بهطور مثال پدر بزرگان و مادربزرگان امروز به بچهها میگویند ما در گذشته بوستان و گلستان سعدی میخواندیم و شما امروز نمیتوانید حتی آن را بخوانید. در حالیکه در آن زمان هم درک نسبت به مطالب کم بود و تنها روخوانی آن اهمیت داشت. همچنین مناسکگرایی در کشورهایی مانند کشور ما باعث شده تا این اتفاق رخ دهد. خواندن متون مقدس بدون توجه به معنا برای ما یک مزیت است. مثلا قرآن و ادعیه میخوانیم بدون توجه به معنای آن. تاکید روی روخوانی ارزشمند بوده است و تفکر را کمرنگ کرده است.
عضو هیأت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان با بیان اینکه فلسفه برای کودکان بر وجه مناسکگرایی و روخوانی غلبه میکند، توضیح داد: تقویت تفکر انتقادی باعث میشود مهارت سواد خواندن بالا برود. روی رابطه فلسفه برای کودکان و تقویت تفکر انتقادی کارهای میدانی زیادی انجام شده است. دلایل تبیینی زیادی نیز وجود دارد که میتوان به پرسش اشاره کرد چرا که فرد با این تفکر پرسشگر میشود و میتواند پرسشهای خوب بپرسد. اینکه کجا چه سوالی پرسیده شود، اهمیت پیدا میکند. وقتی تفکر انتقادی قوی میشود اولین چیزی که دیده میشود این است که یاد میگیرد از متن پرسش کند. این قدم اول در فهم متن است و کسی که نمیتواند از متن پرسش بپرسد صرفا خودش را برده و زندانی متن میکند. بعد از پرسیدن پرسش باید ادعای اصلی متن را درک کند. برای حرف اصلی خود دلایل بیاورد. پیش فرضهایی که در متن وجود دارد را بفهمد و حرفهایی که وجود دارد ولی گفته نشده است را کشف کند.
کریمی همچنین در ادامه به درک تفاوتها و شباهتها در تفکر نقادانه اشاره کرد و گفت: درک عمیقتر با تفکر نقادانه ارتباط دارد اما کارکرد آن نیز اهمیت دارد. اینکه چیزی که خواندیم چه نسبتی با زندگی ما دارد. داستانی که میخوانیم یا متنی که میخوانیم قرار است چه تغییری در زندگی من ایجاد کند و اگر نتوانم آن را به زندگی خود بکشانم و ربط آن را درک نکنم فراموش میشود. برنامه فلسفه برای کودکان روی این امر تاکید دارد و در کلاسها بچهها را تشویق میکند تا مثالهایی بزنند که این داستان را به زندگی و کارکرد آن ربط دهد. در واقع وقتی میخوانید گاهی برده متن میشوید و گاهی نیز با آن گفتوگو میکنید تا ببینید چه چیزی به همراه دارد. چهقدر به درد میخورد و اینجاست که معناسازی شکل میگیرد.
این پژوهشگر اظهار کرد: تحقیقها نشان داده که فلسفه برای خواندن، باعث تقویت مهارتهای زبانآموزی در کودکان میشود و باعث بهبود سواد خواندن در کودکان میشود. بچهها وقتی با هم در سه سال اول ارتباط میگیرند در واقع مانند تکههای ابری است که با هم تلاقی میکنند و بارش فهم اتفاق میافتد و این ویژگی فلسفه برای خواندن در کودکان است. از سوی دیگر باعث آشنایی با افکار و احساسهای هم میشوند. تفکر تبدیل گفتوگوی بیرونی به گفتوگوی درونی است. وقتی با کتاب گفتوگو کنید به فهم عمیق میرسید.
کریمی ادامه داد: فلسفه برای کودکان باعث افزایش انگیزه خواندن میشود و موتور محرک یادگیری را در کودکان روشن میکند. وقتی متنی را میخوانید به نظر میرسد این متن حقیقت مطلق را در رابطه با جهان برای شما گفته است در این برداشت شما برده متن هستید و بعد از مدتی خسته میشوید. اما وقتی ماجراجویی میکنید، به مثابه سفری مهیج میشود که خواندن را جذاب میکند.
او همچنین در ادامه به تکنیک "SQ۳R" اشاره کرد و افزود: این تکنیک یکی از تکنیکهایی است که در سواد خواندن اهمیت دارد و استفاده میشود. اول همان مرور و روخوانی است. دوم پرسشگری است که جذابیت خوانش را بیشتر میکند. بعد شروع به خواندن کردن و بازسازی یا تعریف کردن متن برای خود و در پایان مرور نهایی است تا به سوالها پاسخ داده شود. این تکنیک را اگر در کنار مهارتهایی که گفتم بگذارید میبینید که تفکر نقادانه تا چه اندازه اهمیت دارد.
کریمی گفت: امروزه در دنیا و در آموزش و پرورش پیشرو متوجه این شدند که فلسفهورزی و تفکر نقادانه از جمله مهارتهای پراهمیت برای کودکان است. خواندن، نوشتن، حساب کردن مهارتهایی است که انتظار میرود بچهها بعد از دوران ابتدایی فراگرفته باشند. امروز در آموزش و پرورش متوجه شدهاند که باید یک گام عقبتر رفت و ابتدا تفکر نقادانه را آموزش داد تا کودکان در امور دیگر تقویت شوند. کودکانی که تفکر نقادانه قوی دارند در ریاضیات نیز قویتر از باقی بچهها هستند. امروز تفکر نقادانه، یک درس الزامی در تمامی دانشگاههای مهم دنیاست. چون اگر دانشجویان این مهارتها را نداشته باشند نمیتوانند متون را درک کنند و نمیتوانند بنویسند. بنابراین پیش شرط است و حتی در مدارس نیز جزو دروس پایه است.
«تاثیر فلسفه ورزی بر تقویت سواد خواندن در کودکان» روز دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.