سنت قصه‌گویی در خانواده را زنده کنیم

وقتی برای گفت‌وگو با مدیرعامل کانون به دفترش رفتیم، تنها چند روز به آغاز رقابت‌های نهایی این رویداد بین‌المللی مانده بود. حاجیان‌زاده درباره‌ی این فعالیت، چنان با اشتیاق سخن می‌گفت که گویی خود یکی از قصه‌گویانی است که قرار است در رقابت‌ها حضور داشته باشد؛ او تاکید داشت که قصه‌گویی، از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین فعالیت‌های کانون است.

نزدیک به بیست سال از برگزاری اولین دوره‌ی جشنواره‌ی قصه‌گویی می‌گذرد و الان هجدهمین دوره‌ای آن است. در آغاز بفرمایید سیاست کانون برای برگزاری چنین جشنواره‌ای، خصوصا در سطح کتاب‌خانه‌ها، چیست؟ جایگاه و اهمیت این فعالیت در حال حاضر برای کانون چیست، باید به کدام سمت برود و آیا بر اساس برنامه‌هایی که داشتید موفق بوده است یا خیر؟
- قصه‌گویی از ابتدایتاسیس کانون در مراکز وجود داشته است و شاید از قدیمی‌ترین و پررونق‌ترین فعالیت‌های کانون باشد؛ به‌این‌دلیل که در تمام مراکز ما، حتی مراکز سیار، بحث قصه‌گویی مطرح است. بعضی از فعالیت‌های کانون در بعضی از مراکز به دلیل نبود امکانات رونقی ندارد، ولی قصه‌گویی در تمام مراکز وجود دارد. از نظر قدمت هم از ابتدای تاسیس کانون قصه‌گویی جزو برنامه‌های اصلی بوده است. این زمینه‌ای است تا جشنواره‌ای که از بیست سال پیش طراحی و اجرا می‌شود عقبه و پشتوانه‌ی مهمی داشته باشد. جشنواره‌ی قصه‌گویی از این نظر خیلی مهم است، بنای ما هم بر این است که این جشنواره را با ادامه بدهیم و در جهت رونق بیشترش برنامه‌ریزی و تلاش کنیم.
کانون برای این برنامه تقریبا از تمام ظرفیتش استفاده می‌کند. این‌طور نیست که بگوییم جشنواره‌ی قصه‌گویی فقط مربوط به معاونت خاصی باشد. همه‌ی معاونت‌های مختلف در ستاد و دفاتر مختلف مثل دفتر روابط عمومی و امور بین‌الملل، حراست، معاونت توسعه منابع، معاونت تولید و همه‌ی ادارات کل استانی درگیر کار شده‌اند. الان ماه‌ها است که جشنواره‌های استانی در تمام کشور برگزار می‌شود و 530 جشن قصه‌گویی در سراسر کشور داریم. درست است که این جشنواره را به شکل متمرکز از 27 تا 30 بهمن برگزار می‌کنیم، اما چند ماه است که در استان‌ها جریان جشنواره‌ی قصه‌گویی زنده‌ و فعال است. این نشان می‌دهد که همه‌ی بخش‌های مختلف کانون از ستادی گرفته تا استانی درگیر کار شده‌اند و همه با عشق و علاقه به دلیل اهمیتی که برای کار قائل‌اند در آن حضور دارند. البته ما رقابت را در این‌جا استانی نکرده‌ایم، بلکه رقابت بین قصه‌گویان است. این کار خصوصا در این دوره اتفاق افتاده که رقابت واقعی‌تر باشد و دیگر سهمیه‌ی استانی نداریم. با این شرایط، به شکل طبیعی بعضی از استان‌ها نتوانسته‌اند در این رقابت برای این‌که به هویت کانون‌های استان اهمیت بدهیم پیش‌بینی کرده‌ایم استان‌هایی که برنده نشده‌اند را به‌عنوان قصه‌گوی مهمان دعوت کنیم تا در جشنواره حضور داشته باشند و قصه‌گویی کنند.
نکته‌ی دیگر درباره‌ی اهمیت این جشنواره نسبت به سایر جشنواره‌ها این است که ما جشنواره‌های مختلفی در کانون داریم. خیلی از آن‌ها موضوعاتی است که در مراکز کار می‌کنیم و شکل جشنواره‌ای هم پیداکرده؛ مثل جشنواره‌ی فیلم، پویانمایی، کتاب کودک، مطبوعات کودک و غیره. این‌ها فعالیت‌هایی است که در کانون انجام می‌گیرد و جشنواره هم دارد؛ اما جشنواره‌ی قصه‌گویی به‌دلیل این‌که در همه‌ی مراکز وجود دارد، و از قدیمی‌ترین فعالیت‌ها است خودبه‌خود جایگاه ویژه‌تری در کانون پیداکرده است. به‌همین‌دلیل ما بسیاری از جشنواره‌هایمان را به دلیل تراکم به‌صورت دوسالانه برگزار می‌کنیم و حتی بعضی از جشنواره‌ها را در هم ادغام کرده‌ایم، اما این جشنواره‌ی قصه‌گویی را تقریبا هرسال برگزار می‌کنیم و فعلا بنایی بر دوسالانه کردن آن نداریم.

در سال‌های اخیر بحث قصه‌گویی در مراکز جدی‌تر شده و تاکید بر این است که از این هنر کم‌هزینه بهره‌مند شویم. به‌عقیده‌ی شما چطور می‌شود قصه‌گویی را خارج از فضای مربیان کانون، در بین خانواده‌ها و نهادهای مرتبط، رونق داد؟ مثلا چطور می‌شود از قصه‌گویی برای آموزش فعالیت‌های خشک استفاده کرد.
- فعالیت اصلی کانون حول محور مطالعه و کتاب‌خوانی می‌چرخد و ما معتقدیم باید فعالیت‌های فرهنگی و هنری دیگر را هم به‌نوعی به کتاب‌خوانی متصل کنیم. قصه‌گویی شاید نزدیک‌ترین فعالیت به این موضوع اصلی باشد. هر قصه‌ای که گفته می‌شود در کتابی تالیف شده است،‌ مربی آن کتاب را مطالعه می‌کند و موقع قصه‌گویی حتی کتاب را هم به بچه‌ها معرفی می‌کند. از این طریق بچه‌ها به خواندن کتاب تشویق می‌شوند. خود کتاب‌خوانی ممکن است برای بچه‌ها در شروع فعالیت خشکی باشد و شاید نیاز است فعالیت جذاب دیگری در کنار آن قرار بگیرد که قصه‌گویی از این جنس است. به‌همین‌دلیل قصه‌گویی برای ما اهمیت دارد.
این‌که بخواهیم قصه‌گویی را در بیرون از حد کتاب‌خانه‌ها گسترش بدهیم هم جزو برنامه‌های ما است، ‌چون معتقدیم خود قصه روشی است که از قدیم در کانون گرم خانواده‌ها بوده و فکر می‌کنیم لازم است این سنت مجددا در بین خانواده‌ها ترویج پیدا کند. به‌همین‌دلیل در خود جشنواره 530 جشن قصه‌گویی برای پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را برگزار کرده‌ایم. در مراسم پایانی هم از سه نفر از برگزیده‌ها دعوت خواهیم کرد که روی سن برای بچه‌ها قصه بگویند. از رسانه‌ی ملی هم برای ترویج موضوع قصه‌گویی استفاده می‌کنیم. ما هم برنامه‌سازی می‌کنیم که جشنواره خوب منعکس شود و هم هماهنگ کرده‌ایم که مربیان ما به‌صورت زنده در برنامه‌های کودک‌ونوجوان و خانواده‌ی تلویزیون قصه بگویند. این کار را از پارسال شروع کرده‌ایم و سعی می‌کنیم در فواصل مختلف قصه‌گوهای برترمان را به تلویزیون بفرستیم. اخیرا برنامه‌ی روزانه‌ی زنده‌ی تلویزیونی «نقل‌ونبات» را دهه‌ی فجر داشتیم که در هر برنامه یکی دوتا از مربیان ما قصه می‌گفتند.
برای انتشار صوتی و تصویری این قصه‌گویی‌ها هم برنامه‌ای دارید تا در دسترس عموم قرار بگیرند؟ از قدیم هر دوره صحبت می‌شد که این قصه‌ها را آنلاین یا حتی برای دانلود بگذارند، ولی این اتفاق نیفتاد.
- داریم سایتی مخصوص کودکان راه‌اندازی می‌کنیم که امیدوارم تا پایان امسال یا اوایل سال 95 راه‌اندازی شود. مخاطبان این سایت را کودکان،‌ خانواده‌ها و دست‌اندرکاران امر تعلیم‌وتربیت که معلمان و مربیان باشند دیده‌ایم. در آن‌جا سعی کرده‌ایم مواد موردنیاز را برای هرکدام از گروه‌های مخاطب بگذاریم، چه ازنظر اطلاع‌رسانی، چه از جهت بازی‌های مختلف و برنامه‌های دیگر. یکی از آیتم‌هایی که می‌تواند در این سایت باشد همین فایل‌های استودیویی است که می‌توانیم برای فایل‌های قصه‌گویی هم از این مسیر برنامه‌ریزی کنیم. به‌همین‌نسبت از صداوسیما هم استفاده می‌کنیم. فیلم‌هایی هم که از جشنواره‌ها گرفته می‌شود فعلا در حد ارسال به استان‌ها است تا آن‌هایی که حضور ندارند از آن‌ها استفاده کنند، ولی این هم منبع خیلی خوبی است که بتوانیم از جمع جشنواره‌های مختلف برنامه‌سازی و در سطح گسترده‌تری پخش‌کنیم. این‌ها زمینه‌هایی است که وجود دارد و امیدوارم بتوانیم در این مسیر قدم برداریم.
ظاهرا بخش قصه‌گویی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در دوره‌های اخیر خیلی جدی‌تر شده است، ولی قصه‌گویی اعضا در کانون هنوز خیلی جدی نیست و دست‌کم قصه‌گویی اعضا را در حوزه‌ی جشنواره‌ها نداریم. شما همیشه تاکید کرده‌اید که یکی از کارهای کانون دادن اعتمادبه‌نفس به کودکان است تا کارهایشان را در اجتماع به‌کمک آن انجام بدهند. قصه‌گویی می‌تواند از فعالیت‌هایی باشد که این روحیه را در کودکان ایجاد می‌کند. آیا در کنار مربیان به سمت قصه‌گویی اعضا هم می‌روید؟
- در جشنواره‌ها که هنوز وارد این بحث نشدیم، ولی من اعتقاددارم همه‌ی فعالیت‌های حرفه‌ای که در کانون انجام می‌گیرد می‌تواند در مراکز و کتاب‌خانه‌های ما توسط اعضا و مربیان به شکل آماتور اجرا شود. از آن‌جا که مخاطب اصلی ما اعضا هستند این بحث جدی‌تر هم می‌شود، ولی چون قصه‌گویی بیشتر توسط مربیان انجام می‌گیرد روی اعضا کار متمرکزی انجام‌نشده است. البته خیلی از مراکز به بچه‌ها هم فرصت قصه‌گویی می‌دهند،‌ ولی به‌نظرم می‌توانیم این بحث را بین اعضا بیشتر توسعه بدهیم. الان اعضای کانون کارهای پیچیده‌تر از قصه‌گویی مثل فیلم‌سازی و انیمیشن انجام می‌دهند. قصه‌گویی می‌تواند اعتمادبه‌نفس بچه‌ها را بالاببرد. فکر می‌کنم اصل قضیه فکر خوبی است.
به‌نظر شما به‌عنوان یکی از مدیران فرهنگی کشور که در بخش‌های مختلف فرهنگی حضورداشته‌اید، در سطح کلان‌تر، اصلا خود قصه‌گویی در اجتماع چه نقشی دارد؟ به‌عنوان‌مثال قصه‌گویی می‌تواند در مورد کم‌رنگ‌شدن روابط در خانواده‌ها و ارتباط والدین و بچه‌ها تاثیرگذار باشد. درواقع قصه‌گویی سنتی کم‌هزینه و لذت‌بخش است که همه می‌توانند در آن شرکت کنند.
- من معتقدم قصه‌گویی فقط برای کودکان نیست، خیلی از بزرگ‌ترها قصه را دوست دارند. وقتی یک فیلم و سریال با فیلم‌نامه و قصه‌ی خوب اجرا می‌شود مورد توجه همه قرار می‌گیرد. در آیات قرآنی سوره‌های مبتنی بر قصه جذابیت بیشتری دارد و همه علاقه‌دارند که آن‌ها را بخوانند. این نشان می‌دهد که قصه موضوعی همگانی است، به‌همین‌دلیل می‌توانیم و باید بیشتر از این استفاده کنیم. قصه هم زبان کودکی است و هم بزرگ‌ترها آن را دوست دارند، ‌این عمومیت کمک می‌کند که بیشتر به این هنر بپردازیم. ما در همین جشنواره‌ی قصه‌گویی کانون، غیر از فرآیند عادی که رقابتی بین قصه‌گویان کانون، قصه‌گویان آزاد و قصه‌گویان بین‌المللی است؛ برنامه‌های جنبی هم از همین جنس تدارک دیده‌ایم.
همین روزهای اخیر، قرار است 37 نفر از قصه‌گوهای داخلی یا خارجی در مدارس، پارک‌ها، ایستگاه‌های مترو، بیمارستان‌های کودکان، مراکز بهزیستی، مراکز کودکان کار و غیره قصه‌گویی کنند.
بین‌المللی  شدن جشنواره‌ی قصه‌گویی با چه اهدافی بوده و با چه اهدافی دنبال می‌شود؟ شاید یک مشکل بخش بین‌الملل این است که دادوستدی بین قصه‌ها نیست. قصه‌گوهای خارجی می‌آیند و قصه می‌گویند، ولی مربیان ما چیزی از آن‌ها نمی‌گیرند. از طرف مقابل آن‌ها هم که برمی‌گردند نمی‌بینیم اتفاق خاصی بیفتد.
- جشنواره‌ی قصه‌گویی از دوره‌ی دهم به بعد بین‌المللی شد و خارجی‌ها هم در آن حضور پیدا کردند. طبیعتا جشنواره هرسال رویکردی داشته و تجربیاتی کسب‌کرده است. امسال تلاش کردیم علاوه‌بر قصه‌گویی میهمان‌های خارجی آن‌ها را در بعضی از برنامه‌های دیگر هم مشارکت بدهیم. از جمله برنامه‌هایی که امسال به شکل گسترده‌تری انجام می‌دهیم نشست‌های تخصصی و کارگاه‌های علمی در حوزه‌ی قصه‌گویی است. سال‌های گذشته هم این برنامه‌ها بود، اما خیلی محدود و در حد دوسه جلسه برگزار می‌شد. امسال از 14 تا 29 بهمن این نشست‌ها را برگزار می‌کنیم که بعضی از آن‌ها در سطوح دیگر مثل دانشگاه فرهنگیان هم دنبال می‌شود. ما در بعضی از این نشست‌ها قصه‌گوهای خارجی را می‌بریم تا از تجربیات‌شان استفاده شود. یکی از کتاب‌هایی که در ایران ترجمه‌شده را هم داریم رونمایی می‌کنیم به نام «رازهای قصه‌گویی» که نویسنده‌اش یکی از همین قصه‌گوها است.
کانون همیشه رویکرد جهانی دارد و تلاش می‌کند با دنیا ارتباط برقرار کند، ما با نهادهای مشابه در دنیا موضوع و مخاطب مشترک داریم، به‌همین‌خاطر تلاش می‌کنیم این تعامل را در زمینه‌های مختلف ازجمله قصه‌گویی برقرار کنیم. در این دو سالی که من حضور داشتم تلاش کردیم تا از قاره‌های مختلف مهمان داشته باشیم. به‌نظر من حضور قصه‌گوهای خارجی علاوه‌بر بین‌المللی کردن جشنواره می‌تواند اهداف جنبی ما را هم تقویت کند. یکی از این اهداف تبادل فرهنگ‌ها است. عنوان جشنواره قصه‌گویی است، ولی وقتی مردمی از کشورهای مختلف کنار ما قرار می‌گیرند تبادل فرهنگ اتفاق می‌افتد. این تبادل فرهنگ‌ها نگاه جهانی انسان را بالاتر می‌برد که بتواند کارش را گسترده کند. اساسا نگاه جهانی به قصه‌گویی می‌تواند یکی از اهداف ما باشد. قصه‌گوی ما که در یک مرکز فرهنگی‌هنری است یا حتی در یک مرکز سیار تنها این کار را انجام می‌دهد با این جلوه‌ی بین‌المللی می‌بیند که کارش جهانی است و بسیاری از کشورهای مختلف به قصه‌گویی اهمیت می‌دهند. نفس تجمع از کشورهای مختلف در یک برنامه‌ی متمرکز هویت کار را تقویت می‌کند. یادگیری‌های متقابل از اهداف ما است. انتقال فرهنگ ایرانی به کشورهای دیگر هم هدف ما است. سال گذشته من از نزدیک دیدم خیلی از قصه‌گوهای خارجی می‌گفتند ما فکر نمی‌کردیم ایران در حوزه‌ی قصه‌گویی این‌قدر مقتدر باشد، فکر نمی‌کردیم این‌قدر مهمان‌دوست باشید و تصویر دیگری از ایران برای ما درست‌شده بود. حتی بعضی‌ها می‌گفتند این بهترین فستیوالی است که ما در دنیا شرکت کرده‌ایم.
اشاره کردید به این‌که قرار است در جشنواره‌ی امسال در مدارس، بیمارستان‌ها و مکان‌ها عمومی هم قصه‌گویی شود؛ به‌نظرتان امکان این‌که این کار در طول سال با همکاری نهادهای مرتبط پی‌گرفته شود وجود دارد؟
- بله همین‌طور است. ما الان یک سری کارهای مقطعی انجام می‌دهیم که از هفته‌ی ملی کودک سال گذشته شروع کرده‌ایم. در مقاطع زمانی خاصی مثل هفته‌ی ملی کودک و دهه‌ی فجر که هفته‌های موضوعی است و کارهای جاری کانون پرشتاب‌تر و عمومی‌تر می‌شود تلاش کرده‌ایم از این فرصت‌ها برای حضور در مجامع عمومی بین مردم استفاده کنیم. این کارها را دو سال است شروع کرده‌ایم مثل رفتن به بیمارستان‌های کودک و مراکز کودکان کار. این‌ها جزو موضوعات جاری ما نیست،‌ کاری مقطعی است که می‌توانیم در مناسبت‌های مختلف تکرار کنیم و بنامان هم بر این است. می‌توانیم کار اساسی‌تری دنبال کنیم و آن بحث گره‌خوردن برنامه‌ی درسی مدارس با روش‌های کانونی مثل قصه‌گویی است. بعضی از این روش‌ها که ما به شکل فوق‌برنامه و در اوقات فراغت انجام می‌دهیم می‌تواند به آموزش‌وپرورش برود و در برنامه‌ی آموزش رسمی انجام بگیرد. الان تعاملی با دانشگاه فرهنگیان ایجاد کرده‌ایم. ما داریم از همین‌الان این زمینه را ایجاد می‌کنیم تا دانشجویان این دانشگاه که در آینده معلم می‌شوند با موضوع قصه و قصه‌گویی آشنا شوند. در همین ایام بعضی از نشست‌های تخصصی ما در دانشگاه فرهنگیان اجرا می‌شود. تفاهم‌نامه‌ای بین کانون پرورش فکری و این دانشگاه برقرار کرده‌ایم و موضوعات مختلفی ازجمله موضوع آموزش و ترویج قصه‌گویی در نظام رسمی آموزش‌وپرورش کشور در آن آورده‌ایم. این‌ها کارهایی است که می‌شود به شکل زیربنایی و مستمر با خود آموزش‌وپرورش انجام داد، ولی کارهای مقطعی در مناسبت‌های مختلف اجرا می‌شود. همه‌ی این کارها هم برای الگوسازی و ایجاد فرهنگ این کار است.
زمانی صحبتی بود درباره‌ی باشگاه قصه‌گویان، خیلی هم پوشش خبری گرفت، ولی هیچ‌وقت خبری از آن نشد. سرنوشت این انجمن به کجا رسید؟
- در دوره‌ی مدیریت قبلی این کار شروع و پی‌گیری شد، منتها چون ایجاد چنین تشکل‌هایی احتیاج به مجوز از وزارت‌کشور دارد، آن‌طور که من مطلع شدم، آن‌موقع مجوزی صادر نشده و کار نیمه‌تمام باقی‌مانده است. نفس کار خوب است، در این دوره که زمانی هم از آن گذشته، مجددا در برنامه‌ی مطالعاتی‌مان گذاشته‌ایم که اگر ایجاد این تشکل بتواند به حوزه‌ی قصه‌گویی کمک کند آن را پی‌گیری کنیم. ممکن است هر تشکلی مفید نباشد و عامل هزینه‌بر مزاحمی شود که ما را از اهداف اصلی دور می‌کند. اگر این تشکل چه از جهت جلب حمایت‌ها و چه از جهت ارتقای موضوع تشکل و ترویج و فرهنگ‌سازی آن موثر باشد برای دریافت مجوزها، پیش‌بینی هزینه‌های احتمالی، اجرا و راه‌اندازی آن پی‌گیری خواهیم‌کرد.
  منتشر شده در اولین شماره‌ی ویژه‌نامه‌ هیجدهمین جشنواره‌ی بین‌المللی قصه‌گویی

برچسب‌ها