به گزارش ادارهکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون مهناز فتاحی، در این برنامهی ادبی گفت: این کتاب به ماجراهای واقعی بیماری فرزندم سپهر پرداخته و روایتگر مسایل مستند و واقعی از خاطرات خودم است.
وی در ادامه افزود: این کتاب برای تقویت امید به زندگی و ایستادگی در برابر مشکلات، برای نوجوانان بسیار مناسب و جزو کتابهای برتر برای این گروه سنی انتخاب شده است.
فتاحی با تاکید بر اینکه نوجوانان از این منظر میتوانند با ابعاد دیگر زندگی آشنا شوند به بچهها پیشنهاد کرد که این کتاب را با خود به سفر ببرند و در ابتدا آن را به مادر خود و سپس به دیگر نزدیکان، دوستان و اطرافیان خود امانت دهند تا حس امید، تلاش، انرژی و انگیزه در آنها زنده بماند.
او در ادامه عنوان کرد: این کتاب را برای مادرانی نوشتهام که با جمله «فرزند تو زنده نمیماند» مواجه میشوند ولی با قدرت خدا و تلاش و امید مادر نتیجه میدهد و الان فرزند من بعد از 4 بار عمل جراحی و 50 بار بستری شدن در سال دوم دبیرستان ادامهی تحصیل میدهد و بسیار کتابخوان است.
این نویسندهی کودک و نوجوان خاطر نشان ساخت: خیلی چیزها در زندگی اتفاق میافتد که خوشآیند هیچکس نیست مثل بیماری و یا زلزله که بسیار دردناک هستند. اما ماجراهایی که از دل اتفاق میشنویم، میبینیم و لمس میکنیم لازم است که نوشته شود تا دیگران نیز در جریان آنها قرار بگیرند و حس مقابله با سختیها و مبارزه با مشکلات را بیاموزند.
فتاحی گفت: همراهی با شخصیت سپهر و مادرش در داستان، بچهها را به جریان جذب نیرویی جدید و جادویی برای زندگی دعوت میکند و موقعیت بروز احساساتشان را مهیا کرده است. نتیجهی نگاههای مادرانه و مهرآمیز در این اثر داستانی خاطرهی امیدواری را در مخاطبان نوجوانش ماندگار می کند.
وی در ادامه در مورد کتاب «دلم یک دوست میخواهد» گفت: موضوع داستان این کتاب تخیلی است و تلاش میکند تا اعتماد به نفس کودکان را تقویت کند و مهارت نه گفتن را نیز در آنها تقویت کند.
در ادامه یکی از اعضا نقد و نظرات بچهها را در رابطه با این کتاب خواند و در رابطه با صداهای مشخصی که در اثر به گوششان رسیده و معیارهای دوستیابی نیز اشاره کرد.
سپس فتاحی بعد از روخوانی کتاب در رابطه با پایانبندی کتاب برای بچهها توضیح داد که در چاپ دوم تغییر خواهد کرد.
براساس این خبر، اجرای موسیقی، شعرخوانی مربی ادبی، اعضا و قرائت نامهای از طرف اعضای مرکز کامیاران به سپهر از دیگر برنامههای اجرایی این روز بود.
بر همین اساس، اعضا هر کدام یک قلب کاغذی بر لباسهایشان چسبانده که در پایان قلبها را باز کرده و به عنوان یادبود به سپهر هدیه کردند.
در پایان «کتاب دلم یک دوست میخواهد» و «قلب کوچک سپهر» بچهها را مهمان یک پایان خوب و شیرین کرد و این شیرینی با امضای نویسندهی کتاب بر ابتدای کتابها برای بچهها دو چندان شد.