به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست «بررسی نتایج داوری آثار پژوهشی اعضا، با تاکید بر ویژگیهای سوال پژوهشی در پژوهش اعضا» با حضور مربیان مراکز کانون و سخنرانی «محبوبه اسپیدکار» برگزار شد.
در این نشست نقاط قوت و ضعف آثار اعضای مراکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که در یک سال گذشته در حوزهی پژوهش خلق شده است بررسی شد.
اسپیدکار در ابتدای این نشست دربارهی ویژگیهایی که پژوهشهای کودکان و نوجوانان خلق میکنند، سخن گفت. وی که دانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی است تغییر مبانی نظری در این آثار را مهمترین نکته خواند: «وقتی ما میگوییم پژوهشهای کودکان و نوجوانان پس جنس مخاطبان ما نیز متفاوت میشوند و تغییرها تنها در عنوان پژوهش نیست.»
او در ادامه تأکید کرد: «در این آثار مبانی نظری تغییر و مفهوم متفاوت میشود. یکی از کج فهمیهایی که در این زمینه وجود دارد این است که فرض میکنیم پژوهش کودکان و نوجوانان ساده شدهی پژوهشهایی است که بزرگسالان انجام میدهند. بیراههی دوم آن است که گزارش پژوهش را با فرآیند پژوهش اشتباه میگیرم و هدف و فرآیند را یکی میدانیم.»
طراح و مجری طرح ملی گام به گام تا اندیشه ادامه داد: «آنچه در دنیا به عنوان پژوهش شناخته میشود بر پایهی کاوشگری و پرسشگری است. پس آنچه که ما به عنوان گزارش ارایه میدهیم نیز باید حاوی این نکتهها باشد. در همین راستا ابتدا باید کنجکاوی را در کودک و نوجوان بیدار کنیم. آنها را با طرح سوال درست آشنا کنیم و درنهایت راههای درست جستوجو را در اختیارشان بگذاریم.»
این سخنران به تشریح معنای این واژگان پرداخت و گفت: «اگر ما کنجکاوی را یک فرآیند درونی بدانیم، آنوقت متوجه میشویم که پرسشگری از کجا نشات میگیرد. وقتی حتمیت ذهنی به هم میریزد کنجکاوی ایجاد میشود. بنابراین باید بدانیم وقتی ما به این مساله اتکا میکنیم که پاسخ را میدانیم تعادل شناختی ما ثابت میماند و کنجکاوی در ما ایجاد نمیشود.»
وی در ادامه به تشریح عوامل موثر بر برانگیختگی کنجکاوی همچون تنوع و تازگی، پیچیدگی، ناهمخوانی، شگفتی پرداخت و گفت: «مربیان باید توجه داشته باشند که وقتی موضوعی به اعضا یا دانشآموزان واگذار میشود که پاسخ آن مشخص است اصلا پژوهشی صورت نگرفته است.»
اسپیدکار همچنین در پایان بخش نخست سخنان خود دربارهی مهارتهای کاوشگری و پرسشگری با مربیان سخن گفت.
وی که خود سالها در نقش مربی و مربیمسوول به آموزش کودکان و نوجوانان پرداخته است در بخش دوم سخنانش به تحلیل آثار رسیده به مسابقه پرداخت. این کارشناس گفت: «در برخی موارد مربیان توجه نمیکنند که پژوهش در واقع سوال کودک است، نه سوال آنها. مقدمات باید جوری فراهم شود که سوال در ذهن کودک و نوجوان ایجاد شود و بعد منابع و مواخذ متناسب در اختیار او قرار بگیرد. باید در نظر داشته باشیم هدف از پژوهش آموزش فلان مساله به کودک نیست. کودک باید فرضیه را بشناسد. هدف را بداند و به او آموزش بدهیم همیشه قرار نیست به اثبات چیزی دست بزند. ممکن است نتایج یک پژوهش رد هر چیزی باشد که پیشتر وجود داشته است.»
او درگیر کردن مخاطبان عینی در مسایل بزرگ را دلیل موفقیت یک پژوهش ندانست و عنوان کرد: «ما نیاز داریم مسالهی ناهمخوان را در موضوعهای همخوان بیابیم و به چالش بکشیم و برای این امر میتوان از بافت زندگی بچه ها شروع کرد.»
اسپیدکار به ضرورت انتخاب گروه سنی، نقش مربی در پژوهش به عنوان تسهیلگر، ارتباط پژوهش با سایر فعالیتها، بیان منابع متناسب، کم کردن جستوجوی اینترنتی و... تاکید داشت و نکتهی مهم در آموزش به مخاطبان این ردههای سنی را داشتن مربیای دانست که خود پرسشگر باشد.
در ادامهی این نشست مربیان فرهنگی هنری توانستند سوالهای خود را مطرح کنند.