محمد حسین دیزجی در حاشیهی هفدهمین جشنوارهی کتاب کودک و نوجوان که به عنوان یکی از برنامههای دههی فجر در حال برگزاری است، میگوید: اگر شما به بچهای بگویید انشایی راجع به موضوعات کلی مانند درستکاری بنویس، او به سختی میتواند کلمات را کنار هم بچیند و توضیح دهد؛ چون بیشتر چیزهای ملموس را درک کند، چیزهایی که بتواند بهعینه ببیند و بپذیرد.
نویسندهی کتاب «چهل چشمه آسمانی» دربارهی راهکار انتقال مفاهیم تاریخی و ارزشی به کودکان میگوید: فکر میکنم یکی از راههای توضیح این اتفاقات برای بچهها این است که باید موارد را عینی منتقل کنیم. مثلا اگر میخواهید بگویید کسی ظالم و کسی عادل بوده است باید جاهایی که امکانات خوب دارد و جاهایی که درگیر فقر و فلاکت هستند را به او نشان دهید. مثلا میگویند فلان حاکم بهترین زندگی را داشته و مردم در نقطهی مقابلش فقیر بودند.
دیزجی اعتقاد دارد که اگر به بچه بگویید ظلم، متوجه نمیشود. ولی وقتی ثروت و فقر را به او نشان بدهید تفاوت را میبیند و درک میکند. بعد هم طبقهی متوسط را به او نشان میدهید و میگویید ببین همهی مردم باید در این سطح باشند، اما کسی که در کاخ زندگی میکرد اجازه نمیداد که مردم فقیر از رفاه بهرهمند شوند.
این نویسنده با ذکر مثالی میگوید: اگر تشنگی را برای کسی توضیح بدهید متوجه نمیشود ولی کافی است آب قطع شود، این موارد را حتی آدم بزرگها هم زمانی درک میکنند که به صورت عینی با آن مواجه شوند. فکر میکنم بچهها مفاهیم انتزاعی را درک نمیکنند و باید به صورت عینی برایشان توضیح بدهیم.
این روزنامهنگار تاکید دارد که اگر بتوانیم مفاهیمی مثل شجاعت و شهامت که باعث پیروزی انقلاب یا افتخارآفرینی در دوران جنگ شده است را عینی برای بچهها تشریح کنیم خیلی اثر میکند. مثل این که فضاهای جنگ و رزمندگان را برای کودکان تصویر کنیم و وقتی سختی را احساس کرد بیشتر میتواند آدمهایی که در آن سختی ایستادند را درک کند.
وی دربارهی قالب مناسب برای انتقال مفاهیم تاریخی به کودکان میگوید: قصه و داستان برای انتقال این مفاهیم در زمینهی ادبیات کودکان خیلی مهم است. تصویرسازی در این کار خیلی مهم است، چون بچهها مفاهیم را به واسطهی تصاویر بهتر درک میکنند. به همین دلیل است که در مقاطع پایین تحصیلی از تصاویر بیشتری استفاده میشود.
زبان مناسب کودک، نکتهی دیگری است که این نویسنده بر آن تاکید دارد: حرفتان را باید با زبان کودکانه بزنید، زبانی که برای بچه قابل فهم باشد. در بحث کتابخوانی و انتقال مفاهیم، وقتی بزرگترها برای بچهها کتاب میخوانند ممکن است بچه کلمه یا جملهای را متوجه نشود. مشخص است که درکی از آن ندارد. آنجا هم پدر، مادر، معلم یا مربی با هنر تشریح عبارت، میتواند کمک کند تا کودک آن مفهوم را بهتر درک کند.
او از تجربیات خود نیز برای تشریح بحث استفاده کرده و میگوید که تاکنون حدود چهل عنوان کتاب تالیف کرده که نزدیک به سی عنوانش زندگی قهرمانان المپیک و پارا المپیک ایران است؛ دیزجی دراینباره توضیح میدهد: در هر کتاب یکی از ویژگیها و صفاتی را که قهرمان و پهلوان باید دارا باشد مطرح کردهام، مثل اطاعت از مربی. این در مورد همهی آدمها صدق میکند، قهرمان دوچرخه سواری باشد، بسکتبال باشد، هر که باشد اطاعت از مربی یکی از مولفههای موفقیت برای آدمها است. هر کدام از این مولفهها را در کسی که شاخصتر بوده طرح کردهام.
این نویسنده که تجربیات زیادی در عرصهی زندگینامهنویسی دارد، به مفاهیمی مانند سختکوشی و فرهنگ قهرمانی اشاره دارد و میگوید که شاید تلویزیون، مطبوعات و رسانههای ما کمتر به این مسایل پرداختهاند یا این برنامهها کمتر در دید بچهها قرار گرفته است.
این نویسنده به تفاوت مخاطبان نیز اشاره دارد: همین بچهها هم مثل بزرگترها ویژگیهای متفاوتی دارند. مثلا بچهای بیمار است، بچهای دیابت دارد، بچهای معلول جسمی است؛ مثل همین بچههایی که در کتابخانههای فراگیر کانون دارند کار میکنند. چرا کانون کتابخانهی فراگیر درست کرده است که بچههای ناشنوا، نابینا و معلول جسمی حرکتی کنار بچههای دیگر باشند؟ برای این که بگوید زندگی در اجتماع یعنی کنار هم بودن، اینها را از هم سوا نکنید، این آدمها در آینده میخواهند کنار هم زندگی کنند. از این طریق آدمی که سالم است یاد میگیرد در زندگی با آنها کنار بیاید، باید با آنها زندگی کند. از آن طرف هم به آدمهای معلول میگوییم که ناامید نباشید، ببینید افرادی مثل خودتان را که توانستند به موفقیتهای بزرگی برسند.
دیزجی به "امید" به عنوان منشا حرکت در زندگی کودکان تاکید دارد. او میگوید: الگوسازی برای کودکان تاثیرگذار و مفید است به شرطی که راهنماهای خوب داشته باشند. بچه از کسانی بهتر یاد میگیرد که ازشان حرفشنوی داشته باشد. در خانواده هم میبینیم که بچهها حرف افراد خاصی را بیشتر قبول دارند و فقط به آن عمل میکنند. این نشان میدهد که بچهها به الگو اهمیت میدهند. کسی می تواند الگوی موفقی شود که محبوبیت داشته باشد. اگر محبوبیت داشته باشیم مقبولیت هم داریم.
او ادامه میدهد: برای انتقال مفاهیم تاریخی مثل انقلاب و دفاع مقدس هم باید از افرادی که برای بچهها محبوبتر هستند استفاده کنیم و پیاممان را منتقل کنیم. این افراد ممکن است نویسنده، شاعر یا مجری برنامههای کودکان باشند چون بیشتر با بچهها سر و کار دارند. اگر اطلاعات آنها کامل و جامع باشد میتوانند الگوهای مناسبی باشند و پیامها را به بچهها منتقل کنند.
نویسندهی کتاب "مهر دلدارها" که زندگینامهی هفتاد و دو نفر از شهدای سال 57 تهران است، میگوید: از میان کسانی که از 12 تا 22 بهمن در حوادث تهران به شهادت رسیدند، 72 نفر را انتخاب کردم، اطلاعاتی از زندگیشان از طریق خانواده، دوستان و نزدیکان گرفتم و در قالب داستانهای یک صفحهای نوشتم. مشخصات شهید را هم همراه با عکسش در کنار این داستانها چاپ کردیم. این برای بچهها و حتی بزرگترها قابل توجه است و میتوانند ویژگیهای اخلاقی را از این طریق درک کنند.
امسال هفدهمین جشنواره و نمایشگاه تخصصی کتاب کودک و نوجوان از 18 تا 24 بهمن همهروزه از 9 صبح تا 7 بعدازظهر، به عنوان یکی از ویژهبرنامههای کمیتهی کودک و نوجوان ستاد گرامیداشت دههی فجر در کانون پرورش فکری خیابان حجاب تهران میزبان خانوادهها و دانشآموزان است.