به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، مهدی مردانی شاعر کودک و نوجوان و کارشناس آفرینشهای ادبی کانون استان قزوین درباره تجربه حضور در برنامه «دو پنجره» استان تهران گفت: چند سالی بود که «دوپنجره» بسته شده بود و هوای تازهای از سوی بچهها به شعرهایم نمیوزید، دلم تنگ شده بود برای نقدهایشان، برای رک بودنشان، برای صراحت لهجهشان و برای خندهها و شادیهای بیبهانهشان. راستی که دوست داشتم دوباره در این فضا نفس بکشم و چه خوب شد که دوباره کنارشان بودم و کیف کردم از این مهمانی ادبی و این همه اعضای خوب و دوست داشتنی و با یک کولهبار خاطره و یک عالمه گوزن کاغذی که برایم ساختند راهی شهر خودم شدم.
وی افزود: این برنامه ادبی برای هر دو سوی این ماجرا ارزشمند و خوب است. کودکان با مولفان کتابهایی روبرو میشوند که برای آنها میتوانند الگوهایی در زمینه نوشتن باشند و مولفان پای صحبت مخاطبان اصلی خود مینشینند و جدیترین منتقدان دنیا را روبروی خود میببیند.
این شاعر کودک و نوجوان تصریح کرد: از نوجوانی دوست داشتم در انجمنهای بزرگ شرکت کنم و شاعران مطرح کشور را از نزدیک ببینم کسانی مثل قیصر امینپور، محمدعلی بهمنی، حسین منزوی و دیگرانی که دیدارشان را آرزو داشتم و اگر این فرصت پیش میآمد برایم بسیار ارزشمند بود. حالا هم این ذوق را در چشمان اعضا میبینم البته خودم را هرگز در قواره شاعران خوب کشور نمیدانم اما وقتی خودم در استان قزوین برنامه «دوپنجره» را برگزار میکنم و ذوق بچهها را میبینم که به شوق دیدار یک نویسنده یا شاعر لبریز شده است میفهمم که هنوز هم «دوپنجره» رو به صبح و روشنی باز میشود.
مردانی با اشاره به تأثیر نقدها و نظرهای نوجوانان در شناخت ذائقهی مخاطب امروزی بیان کرد: آنها بهترین منتقدان من هستند. بیتعارف میگویند شعرت خوب بود، اما دوست داریم جور دیگری برایمان بنویسی، دلمان میخواهد از دنیای ما بگویی، از آرزویهای ما، از عشق، آزادی، عدالت و چیزهایی این چنین. مینشنیم و به صحبتهایشان گوش میدهم و یاد میگیرم و میفهمم در دلشان چه میگذرد، بعد برمیگردم خانه و دوباره شروع به نوشتن میکنم به این امید که دفعه بعد بیشتر به آنها نزدیک شده باشم و نوشتههایم را بیشتر دوست داشته باشند.
وی درباره کارگاه آموزشی که برای مربیان کانون پرورش فکری کوکان و نوجوانان استان تهران برگزار شد گفت: این کارگاه به بررسی دلنوشتههای اعضا مربوط میشد، در آن کارگاه سعی کردم برای مربیان توضیح بدهم که چطور میشود برای اعضای امروز با دغدغههای خاصشان امیدواری ادبی ایجاد کرد و چگونه میتوان انگیزههای یک عضو با استعداد را تقویت کرد تا فارغ از مشکلات و گرفتارهای روزمره که همه دارند بتواند شاد و سرحال و پر امید به نوشتن بپردازد.
این کارشناس ادبی اظهار کرد: پیشنهاد میکنم مهمانیهای ادبی دستهجمعی داشته باشیم از همانهایی که یک شب در زمان مدیرعاملان قبلی داشتیم و چه خوب بود، آن شب چقدر شیرین بود، هیچ وقت از یادم نمیرود چیزی مثل همان اردو که در انزلی امسال داشتیم و یا دور هم بودن نویسندهها و اعضا در تبریز.
مهدی مردانی در پایان گفت: چهقدر خوب است کنار هم بودن و خدا میداند بچهها چقدر احساس خوبی دارند از اینکه بزرگان ادبیات کشور را کنار خودشان میبینند و حس میکنند دنیای جادویی ادبیات آنها را مثل هریپاتر به محفل ققنوس دعوت کرده جایی در شبهای شعرش جادوی کلمهها را به چشم میببیند و شوق شکفتن در دلشان جوانه میزند.
یادآوری میشود «سینهام پر از دویدن گوزنهاست»، «بگو گنجشک باشم یا نباشم»، «گربه شور»، «پروانه پنهان»، «سکوت به زبان مادری» و... از جمله کتابهای مهدی مردانی به شمار میرود.