به گزارش ادارهکل روابطعمومیو امور بینالملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کوثر الماسی قصهگوی برگزیدهی کتابخانهای در هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی گفت: قصهگویی، کهنترین شکل ادبیات شفاهی و در عین حال ارزانترین و موثرترین شیوه نمایشی قصه است که به عنوان یک واسطه تربیتی همواره در مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان هنری جهت انتقال مفاهیم فرهنگی تربیتی کاربرد داشته است.
وی ادامه داد: در واقع قصهگویی وسیله ارتباطی قصهگوست که میتواند راهی برای انتقال و آموزش اعتقادات، آداب، سنن و تاریخ یک قوم یا یک ملیت باشد.
الماسی درباره اهمیت قصهگویی بیان داشت: خداوند به دفعات در قرآن کریم خود را قصهگو معرفی کرده و به عبرت آموزی از قصهها تاکید فرموده است.
وی خاطرنشان کرد: همچنین در بسیاری از آثار کهن ادبیات ما به قصهگویی در محافل عمومی و خصوصی اشاره شده است که قصهگویی مذهبی، نقالیها، قصهگویی در خانه و خانواده و قصهگویی کتابخانهای از جایگاه ویژهای به سبب تاثیرگذاری آن بر مخاطبان برخوردار هستند.
این مربی اضافه کرد: اشتیاق کودکان و همچنین بزرگسالان به شنیدن قصههای حماسی، ملی و مذهبی هنوز هم پا برجا و نشات گرفته از فرهنگها و سنتهای هر قوم ایرانی است که بستری جهت انتقال این میراث شفاهی در اختیار نسلهای بعد گذاشته و بستر مناسبی برای قصهگویی در عصر حاضر فراهم کرده است.
الماسی ادامه داد: در کردستان به ویژه در روستاهای غنوده در دامان کوهساران، شبهای سرد زمستان (چیروک)، (حیران) و (به یت) ها هنوز با نفس گرم راویان پیر روستا سینه به سینه میچرخد و بخش مهمیاز فرهنگ، نکات تربیتی اخلاقی، باورها، هویت فکری و آمال بشری را به دور خود جمع کرده و در دامان پر مهر خود پرورش داده است.
وی یادآور شد: نتیجه این قصهگوییها شامل تکامل فکری و معنوی شنوندگان قصه و آشنایی آنان (اعم از کودکان و بزرگسالان) با تاریخ، اسطورهها، حماسهها، ادبیات کهن، نژاد، ارزش ها، نمادها، هنجارها و ناهنجارهاست که در نهایت علاوه بر لذت از شنیدن قصه، رشد فکری و بالندگی فرهنگی شنونده را به دنبال دارد.
الماسی خاطرنشان کرد: قصه توانسته است به دلیل بی مکان و بی زمان بودن خود پلی میان فرهنگهای بشری ایجاد کند، فرهنگهای بومی و محلی و گویشهایی که به عنوان ابزاری قدرتمند و تاثیرگذار در اندیشه محسوب می شود، زبان مشترک و گویای نسلهاست.
وی افزود: بی شک فرهنگهای متنوع هر ملتی نیز خاستگاه افسانهها، متلها، قهرمانیها و پهلوانیهاست که قصه به عنوان بخشی از تاریخ شفاهی ادبی هر ملتی علاوه برمعرفی خود پیوندگاه فرهنگهای سایر ملل نیز بوده است.
الماسی عنوان کرد: بخش مهمی از میراث معنوی ادبیات هر کشور را افسانهها، پهلوانان ملی، قصههای عامیانه و قهرمانهای چندهزار ساله اساطیری در برگرفته است که به دلیل اینکه به صورت پراکنده پدید آمدهاند علاوه بر آنکه در خطر زوال هستند امکان انتقال کامل آنان به نسلهای دیگر فراهم نیست.
وی گفت: به دلیل همین پراکندگی، امکان معرفی آنان به کودکان و نوجوانان محدود است، متون کهن علاوه بر اینکه بر غنای ادبیات ما افزودهاند میتوانند از طریق روایت به بهترین وجه به کودکان و نوجوانان منتقل و معرفی شود اما غالبا این آثار باید توسط راوی بازنویسی شود که البته ضمن این بازنویسی بخشهایی از اثر به دلیل عدم وقوف و اشراف کامل راوی بر اصول بازنویسی در خطر تحریف و تغییر قرار میگیرد که جنبههای بومی و محلی اثر را کمرنگ میکند.
این مربی همچنین درباره اجرای قصهگویان خارجی سخن به میان آورد و اظهار داشت: قطعا شنیدن ادبیات شفاهی سایر ملل جذاب است و فکر میکنم که از اتفاقهای در خور تحسین جشنواره حضور قصهگویان خارجی ست که ضمن اینکه ایران را به عنوان کشوری با غنای فرهنگی بشناسند، نمایندگانی برای معرفی ادبیات ملل خود نیز باشند که البته این حضور هم برای قصهگویان و هم برای مخاطبان تازه و خلاقانه است، زیرا مخاطبان با بخشهایی از ادبیات سایر ملل آشنا میشوند.
وی در مورد تاثیر جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری خاطرنشان کرد: اینکه در کانون جشنوارهای با هدف تقویت، ترویج و ارزشگذاری به میراث غنی ادبی ایران و جغرافیای شفاهی آن برگزار میشود، اتفاق شایستهای ست که قطعا به حفظ و تقویت هویت فرهنگی کمک میکند و قصهگویانی که راه به این جشنوارهها پیدا میکنند نمایندگان و وامداران حفظ این ارزشها در کتابخانههای کودک و نوجوان هستند.
الماسی با اشاره به اینکه، کانون به عنوان نهادی فرهنگی با برگزاری 17 جشنواره قصهگویی در مراکز و با اجرای فعالیت قصهگویی برای کودکان و نوجوانان تلاش گستردهای برای مانا نگه داشتن فرهنگ قصهگویی در عصر کنونی انجام داده است گفت: ماحصل جشنوارهها، شناساندن بخشهایی از فرهنگ و تجلی آن در افکار و تخیلات مخاطبان و ایجاد انسجام اجتماعی و وفاق ملی میان قصهگویان است.
وی در ادامه سخنان خود حذف رقابتهای منطقهای و نهایی را جزو تغییرات خوب برگزاری جشنواره قصهگویی مرحله هفدهم ذکر کرد و افزود: قصهگویانی که وارد مرحله نهایی میشوند، قصهگویان کتابخانهای مراکز هستند که تا رسیدن به مرحله نهایی تلاش وافری به خرج دادهاند و گزینش و اولویت بخشی به قصهگویی هر کدام از آنان دلسردی و خستگی دیگران را به همراه داشت و این تغییر در شیوه گزینش قصهگویان از استرس و فشارهای روحی قصهگویان میکاهد و باعث میشود حالت رقابتی جشنواره بدل به حالت رفاقتی شود.
الماسی تصریح کرد: با حضور قصهگویان کتابخانهای که خودم هم جزو برگزیدگان این بخش هستم، قطعا موافقم زیرا بخشی از قصهگویان ما، قصهگویان کتابخانهای هستند که به دلیل فشار جشنوارهها و یا دیگر دلایل از حضور در جشنواره امتناع میکنند و کمتر دیده میشوند، بیتردید دیده شدن این افراد منصفانهتر و نوعی ادای احترام به کسانی ست که توانایی قصهگویی دارند اما به دلایلی فرصت بروز توانمندی خود را در عرصه جشنوارهای ندارند.
وی در پاسخ به این سئوال که چه تفاوتی بین شیوه قصهگویی کتابخانهای برای کودکان و جشنوارهای قایل هستید، گفت: از آنجا که قصهگویی هنری شفاهی ست. از دیدگاه من بین شیوه اجرای قصهگویی کتابخانهای و جشنوارهای تفاوتهایی آشکار وجود دارد، البته منکر توانمندی و خلاقیت قصهگو در روایت اثری پویا و بالنده و جاندار نمیتوان شد که بتواند زایندگی و پالایش زبان و ادبیات شفاهی ملتی را همراه با صمیمیت اجرای کتابخانهای در فضای جشنوارهای، منعکس کند.
این قصهگو اضافه کرد: با توجه به تجربیات شخصیام، کلام، لحن و حرکات قصهگو و همچنین شیوه شنیدن قصه در یک فضای محدودتر، باعث استفاده موثرتر قصهگو از کلمه و صدای خود و انتقال بهتر، سنتیتر و صمیمانهتر این هنر روایی به مخاطبان میشود.
الماسی از مادربزرگها به عنوان بهترین قصهگویان زندگی ما نام برد و یادآور شد: مادربزرگها سر ما را روی پای خودشان گذاشتند و از ادبیات غنی قومهای ایرانی سینه به سینه داستانهایی را در گوش جان ما زمزمه کردند.
وی اظهار داشت: از دیدگاهی دیگر رابطه قصهگو و مخاطب به دلیل دو سویه بودن در فضایی غیر رسمیتر از فضای جشنواره بیشتر تنه به رویدادی انسانی و دوجانبه میزند که بزرگسال و کودک چونان دو یار، یکسان در آن مشارکت کنند که در فضای جشنوارهای به دلیل همان «جشنوارهای») بودن میزان مشارکت غالبا به اندازه قصهگویی در فضای کتابخانهای نیست.
این قصهگو عنوان کرد: قصهگوی توانمند اگر مجهز به تکنیک، بینش، نوآوری و شناخت نیازهای مخاطب با توجه به پیشرفتهای کنونی باشد، میتواند در هر مکان و در هر فضایی مخاطب سنجی کرده و ارتباطی دو سویه برقرار کن.
الماسی گفت: بنابراین سهم پذیری مخاطب در قصهگویی محدود به زمان خاصی نیست و حضورش بستگی به طراحی گوینده دارد که البته در فضای جشنوارهای قطعا قصهگویی توانمند است که برای سهیم کردن شنوندگانش طراحی موقعیت کرده و خود را برای هر رویدادی از طرف مخاطب آماده کند.
وی ادامه داد: در فضای کتابخانهای به دلیل اینکه اعضای یک مرکز برای شنیدن قصهای مناسب گروه سنی خود از قبل خود را آماده کردهاند که قصهای را در یک محدوده زمانی خاص بشنوند، حوصله بیشتری به خرج میدهند تا مخاطبانی که در جشنواره چندین قصه را از زبان چند نفر میشنوند که غالبا رده سنی شنوندگان قصههای جشنوارهای متفاوت است و مسلما در قصهگویی کتابخانهای قصهگو دستش برای انتخاب قصهای متناسب با گروه سنی، نیاز و محدوده حوصله مخاطب بازتر است.
هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون از 27 تا 30 بهمن در کرمانشاه برگزار میشود.