به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، صبح روز 30 بهمن مریم مللی و دکتر هادی بهرامی در نشستی نتایج مطالعات آزمایشی خود را که بر روی 90 دانشآموز دختر عقبماندهذهنی آموزشپذیر انجام شده بود را ارایه دادند.
بر این اساس، نتیجهی آزمایش آنها نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی به شیوه طرح داستان به کاهش معنادار مشکلات رفتاری دختران عقبماندهذهنی آموزشپذیر منجر شده است.
آنان در ابتدای این سخنرانی که در همایش ارایه مقالهها و دستآوردهای علمی نوزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی ارایه شد، مطرح کردند که کسب مهارتهای اجتماعی از جانب کودک به دستیابی سه هدف عمده میانجامد: گسترش روابط اجتماعی مثبت با دیگران؛ افزایش توانایی فرد به منظور انطباق موثر با تقاضاها و انتظارهای مجموعههای خاص محیطی، افزایش توانایی در مطرح کردن نیازهای خود و ابراز وجود بهگونهای مناسب.
آنان گفتند: «یکی از فنون عینی و ملموس کردن رفتارهای مناسب، طرح رفتار در داستانهای کودکان در قالب رفتارهای شخصیتهای داستان است زیرا که با داستان میتوان مهارتهای متنوعی را به کودکان آموخت و حتی تفکر درست را در آنها پرورش داد.
به اعتقاد آنها داستان، معلمی جذاب و دوست داشتنی است که کودک را با انواع فرهنگها و معرفتها آشنا میکند و تجارب زندهای را در اختیار وی قرار میدهد و از بهترین عوامل تشویق کودکان به آموزش و دوست داشتن مدرسه است. داستان، کودک را به بیداری و دقت، کنترل فکر، توجه به پدیدهها و روابط انسانی که همگی برای زندگی و تحصیل ضروری هستند، برمیانگیزد. به رشد نیروی تخیل و حافظه در کودکان کمک میکند. به علاوه، داستان دارای آثار اخلاقی نیز است و به طور غیرمستقیم، به تربیت اخلاقی کودکان کمک میکند.
در ادامه این مقاله که رتبه نخست این مسابقه را کسب کرد، آورده شده است: به وسیله داستان میتوان اکثر حقایق و فضایل اخلاقی را به کودکان آموخت. به ویژه اینکه هر داستان دارای فکر، خیال، روش و زبان خاصی است که هر یک از اینها در تکوین شخصیت کودک تأثیر میگذارد و استفاده از داستان را در آموزش و پرورش کودکان ضروری میکند.»
ارزش درونی داستان برای کودکان مبحث دیگری بود که در مقالهی آنان بیان شده بود: «در پژوهشهای متعددی هوی و لاوو (2006)، هنلی (1999)، پوند (1998)، لینچ و چوسا (1996) بیان میکنند داستان دارای ارزش درونی برای کودکان است و کودکان با استفاده از این روش از الگوهای بازی خودشان و دیگران آگاه میشوند و سپس بیشتر پذیرای پسخوراندهای مربوط به رفتارهای معین اجتماعی میشوند، با استفاده از داستان اختلالهای سازماندهی و نظمپذیری کاهش یافته و کودکان به حل مسأله تشویق میشوند.
اُکانر (1992) و چیتندن (1982) به استفاده از داستان در کاهش مشکلات رفتاری کودکان منزوی و کودکان دشوار پرداخته و روش استفاده از داستان را روشی مناسب به خصوص برای کودکان سنین پایین برای الگوسازی مؤثر عنوان کرده و بیان داشتهاند که استفاده از داستان توانسته ابتکار و ارتباط مثبت اجتماعی را در اینگونه کودکان رشد دهد.
این مقالهنویسان همچنین به دیدگاه کارتلج (1984) نیز در استفاده از داستانهای کوتاه برای آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان دبستانی اشاره کرده و توضیح دادهاند که وی هنگام بررسی واکنشهای مناسب کودکان در مورد مهارتهای اجتماعی آموخته شده، دائماً آنها را به شخصیتهای داستانی ارجاع میداد. نتایج تأثیر مثبت استفاده از داستان را نشان میدهد و اینکه داستان نه فقط در ایجاد اصول منطقی و الگو برای مهارتهای اجتماعی بلکه در سهولت بخشیدن به پیشبینی و اجرای رفتار مورد پسند مفید و مؤثر است.
مریم مللی و دکتر هادی بهرامی روش بررسی این مطالعه را اینطور عنوان کردند: «نمونه پژوهش با توجه به انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه حجم نمونه، شامل 90 دانشآموز دختر عقبماندهذهنی آموزشپذیر دارای مشکلات رفتاری با دامنه سنی 13 تا 19 سال بود که این آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب و بر حسب سن در دو گروه آزمایش و کنترل همتا شدند.
بر اساس این اطلاعات هوشبهر این دانشآموزان با توجه به پرونده تحصیلی و ارزیابیهای بدو ورود به مدرسه در محدوده آموزشپذیر بود. انتخاب نمونهها با توجه به معیارهای زیر صورت گرفت: دختران عقب مانده ذهنی آموزشپذیر که در دامنه سنی 19-13 سال قرار داشته و به تشخیص کارشناسان آموزش و پرورش هوشبهر بین 70-50 داشته باشند، دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دارای مشکلات رفتاری بوده و نمره برش (9 و یا بالاتر) را در پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر کسب کرده باشند، دختران دارای وضعیت بینایی، شنوایی، حرکتی و گفتاری طبیعی باشند و دختران سابقه ابتلا به بیماریهای صرع و تشنج را نداشته باشند.»
آنان ابزارهای اندازهگیری خود را پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر «فرم مربی» و «مجموعه داستانها» عنوان کردند و به تشریح جلسههایی که متغیرها را سنجیدهاند پرداختند. آنها با نمایش نموداری به بیان نتایج آموزش مهارتهای اجتماعی با استفاده از داستان در کاهش اختلالهای رفتاری پرداختند و عنوان کردند: «نتایج پژوهش حاکی از آن است که آموزش مهارتهای اجتماعی با استفاده از داستان موجب کاهش مشکلات رفتاری شده است، همچنین آموزش مهارتهای اجتماعی با استفاده از داستان به کاهش معنادار هر یک از مؤلفههای بیشفعالی، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، ناسازگاری اجتماعی، رفتار ضداجتماعی و کمبود توجه منجر شده است که مشابه نتایج پژوهشهای انجام شده از سوی هوی و لاوو، کارتلج، مبنی بر افزایش مهارتهای اجتماعی با استفاده از داستان در میان دختران و پسران است.
همچنین نتایج پژوهشهای هنلی، پوند، لینچ و چوسا، اُکانر و چیتندن، تویسرکانی، شیبانی و همکاران، چهارمحالی بر اثربخشی استفاده از داستان در کاهش مشکلات رفتاری تاکید داشته و بیان میدارند که استفاده از داستان روشی موثر در کاهش مشکلات رفتاری است. یافتههای این محققان نشان میدهد که آموزش مهارتهای اجتماعی با استفاده از داستان روشی مؤثر در کاهش اختلالات و مشکلات رفتاری کودکان است. آنها معتقدند کودکان بسیاری از مهارتهای اساسی را از طریق آموزشهای غیرمستقیم در داستان میآموزند. بنابراین با این روش به راحتی میتوان بر گرایش دانشآموزان به یادگیری در قالب داستان اثر گذاشت و توجه آنها را به رفتار مناسب جلب کرد.
آنان اذعان داشتند: «مطالعاتی از این دست نشان میدهد که آموزش داستان میتواند به عنوان ابزاری موثر در کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان عقبمانده ذهنی مورد استفاده قرار گیرد. در این روش کودک با تخلیه هیجانهای منفی به سوی رفتار مناسب حرکت میکند. داستان با اصلاحی که بر روی کودک انجام میدهد، میتواند راهی برای جبران رفتارهای گذشته باشد. استفاده از داستان فرایند اندیشیدن و حل مساله را در کودکان تسهیل میکند و کودک از طریق آموزش غیرمستقیم به وسیله داستان به درک تجربه نایل میآید.
برخی از محدودیتهای پژوهش عبارت است از اینکه نخست داستانهای استاندارد شده به جهت آموزش ضمنی مهارتهای اجتماعی وجود نداشت؛ دوم به دلیل محدودیتهای زمانی و همکاری ضعیف والدین دانشآموزان کم توان ذهنی در پُر کردن پرسشنامه تنها از فرم مربی پرسشنامه ارزیابی رفتاری راتر استفاده شد. سوم امکان کنترل بر مسایل انگیزشی، مشکلات خانوادگی و... دانشآموزان دختر کم توان ذهنی میسر نبود.
بنابراین پیشنهاد میشود، تحقیقهای دیگری بر روی کودکان کم توان ذهنی از حیث تفاوتهای سنی و جنسیتی انجام شود؛ همچنین از آنجا که ویژگیهای جسمی، روانشناختی و اجتماعی دانشآموزان سایر گروههای استثنایی با هم مغایر است، بهتر است مشابه این پژوهش بر روی آنها نیز انجام شود.»
نوزدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روز اول اسفند به کار خود پایان داد.